شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 11:57 ::  نويسنده : افسانه

آشنایی باپنج گنج گمشده جهان!!
مورخان از شش گنج بزرگ دنیا نام می برند که دیگر اثری از آنها یافت نمی شود.اولین آنها اتاق کهرباست.« شاید بتوان گفت این منحصربه‌فردترین گنج گمشده تاریخ باشد؛ اتاقی که تمام دیوارهایش با کهربا و انوع جواهرات قیمتی و آینه‌های طلاکاری‌شده و چهار نوع موزائیک‌کاری فلورانسی تزئین شده ‌بود. این اتاق در سن‌پترزبورگ روسیه قرارداشت. اگر این اتاق امروز وجود داشت، ارزش آن بیش از ۱۴۲ میلیون دلار بود. آوازه دلربایی این اتاق به گوش آدولف هیتلر هم رسیده بود و هنگامی که او با ارتش نازی به روسیه حمله کرد، کوشید این اتاق را همراه خودش به آلمان ببرد. اما با اولین تکان‌ها چندین تن جواهرات و تزئینات اتاق شروع به خرد شدن کردند.. سال ۱۹۴۱ نازی‌ها بخش های زیادی از شهر را فتح کردند و سال ۱۹۴۵ بار دیگر روسیه آن را پس گرفت. اما از آن روز دیگر کسی از این اتاق اطلاعی ندارد»دومین گنج مربوط به ثروت هنگفت لیماست.« لیما در سال ۱۸۲۰ میلادی صحنه شورش‌ها و اعتراضات بزرگ مردم بود. برای همین حاکمان پرویی تصمیمی گرفتند که جواهرات شهر را برای این که در این هرج و مرج‌ها سرقت نشود، به مکزیک منتقل کنند؛ این گنج به قیمت امروز بیش‌ از ۶۰ میلیون دلار ارزش داشت. آنها ریاست این کشتی‌ها را به کاپیتان ویلیام تامپسون سپردند؛ غافل از این که او خود سرکرده دزدان دریایی بود! پس از سرقت، دزدها تصمیم گرفتند جواهرات را به جزیره کوکاس در اقیانوس هند برده و تا آب‌ها از آسیاب بیفتد، همان‌جا نگه ‌دارند. ارتش مکزیک هم بیکار ننشست و آنها را تا جزیره تعقیب کرد. برای همین دزدها جنگل‌های انبوه جزیره را برای پنهان شدن انتخاب کردند و این آخرین خبر از دزدان گنج بزرگ لیما بود. تاکنون ۳۰۰ گروه به جست‌وجوی این گنج رفته‌اند اما به موفقیتی دست پیدا نکرده‌اند.»سومین مورد مربوط به گنجینه مونته‌زوما می باشد. «اول جولای ۱۵۲۰، برای مکزیکی‌ها روز خونباری بود؛ روزی که ارتش اسپانیا با خشونت، تمام تمدن کهن آزتک را از پای درآورد. درحالی که شهر به طور کامل توسط ارتش اسپانیا محاصره شده بود «فرمانده هرناندو کورتز» و سربازانش به نبرد ادامه می‌دادند تا اینکه شکست آنها تقریبا قطعی‌ شد. برای همین، سربازان مدافع شهر به دستور فرمانده، جواهرات را در گوشه‌ای جمع کردند تا در یک زمان مناسب همراه آنها از شهر بگریزند. اما اسپانیایی‌ها پیش از عملی شدن نقشه وارد شهر شدند و سربازها هم مجبور شدند تا بی‌درنگ همه جواهرات را به قعر دریاچه تزنوکو بریزند. ظروف نقره و طلا و سنگ‌های گران‌قیمت فراوانی که حاصل سال‌ها امپراتوری آزتک بود، به دریاچه ریخته شد تا اولا به ‌دست مهاجمان نیفتد و بعد هم اگر امکانش بود روزی به آنجا برگردند و میراث آباو اجدادی‌شان را بردارند. اما کسی زنده نماند و آنهایی هم که توانستند بگریزند دیگر هیچ‌گاه نتوانستند به شهر باز گردند. اکنون گفته می‌شود این گنج عظیم پس از پنج قرن هنوز دست نخورده در میان گل و لای دریاچه پنهان شده است. در سال‌های اخیر تلاش زیادی برای دستیابی به این جواهرات صورت گرفته است. حتی یکی از رئیس‌جمهورهای مکزیک دستور لایروبی دریاچه را داد، اما نتیجه‌ای نداشت!»گنج ریش ‌سیاه را باید چهارمین گنج گمشده جهان نام نهیم«بلک‌بِرد یا ریش سیاه، دزد دریایی مشهوری بود که تنها در طول دو سال (۱۷۱۶ تا ۱۷۱۸ ) ثروت بزرگی برای خودش دست و پا کرد. ریش سیاه در ۱۷۱۸ دستگیر و اعدام شد. اما هیچ‌کس نفهمید که او آن همه گنج و ثروت را کجا مخفی کرد! تا مدت‌ها افراد زیادی دنبال این گنج افسانه‌ای رفتند، حتی در سال ۱۹۹۸ کشتی غرق ‌شده او را از زیر آب بیرون آوردند، اما حتی یک نشانه هم از گنج به دست نیامد. محققان حدس می‌زنند که این گنج در جزایر کارائیب یا خلیج ویرجینیا و شاید هم غارهای جزیره کایمان دفن شده باشد.»گنج فرعون را باید پنجمین مورد دانست« هوارد کارتر درسال ۱۹۲۲ توانست محل دفن فرعون مشهور مصر، توت‌آنخ‌آمون را پیدا کند. راه ورود به مقبره و بعد، راه رسیدن به این اتاق‌ها آن‌قدر پیچیده بود که سال‌ها طول کشید تا او توانست نقشه آنها را بکشد. در روایات آمده بود کنار مقبره فرعون، اتاق‌های بزرگ پر از صندوق‌های مخصوص جواهرات و مجسمه‌های قیمتی بود. اما وقتی سراغ جواهرات مقبره رفتند، اثری از آنها نبود! این شاید مرموزترین و عجیب‌ترین سرقت تاریخ باشد؛ چراکه مسیر دستیابی به مقبره فوق‌العاده پیچیده بود و پیدا کردن مسیر از فهم افراد عادی خارج بود. ضمن این که انتقال این‌ همه ثروت و عتیقه، بدون این که کسی متوجه شود امکان‌پذیر نبود. برخی تاریخدانان معتقدند که سرقت این جواهرات کار همان معمارانی است که قرن ها قبل از میلاد مسیح، این مقبره را طراحی کرده و احتمالاً همان نزدیکی‌ها بار دیگر آن را مدفون کرده‌اند تا سر فرصت و دور از چشم خاندان سلطنتی مصر، آنها را جابه‌جا کنند. فرضیه دیگری هم وجود دارد. سال‌ها بعد، پادشاهی به نام هریهور جانشین رامسس دهم شد. در آن زمان مصر مانند گذشته شوکت و جلال نداشت. برای همین عده‌ای معتقدند که او به فرزندش دستور داد تا از جواهرات قبر فرعون برای قبر آینده او استفاده کنند و جای دفنش را هم به کسی نگویند! اکنون هم مقبره هریهور نامعلوم است.»

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 11:38 ::  نويسنده : افسانه

- 

 
حادثه‌ای در اثر اختلال زمانی در فرودگاه میامی رخ داد که هرگز توضیحی قابل قبول برای آن وجود نداشته است. این واقعه مربوط به یک هواپیمای مسافربری بود که برای فرود در باند آماده بود و با رادار مرکز کنترل هوایی ردیابی می‌گردید که ناگهان ده دقیقه از صفحه رادار ناپدید شد و سپس دوباره ظاهر گشت. هواپیما بدون هیچ واقعه‌ای فرود آمد و خلبان و خدمه از آنچه افراد پایگاه می‌گفتند ابراز تعجب کردند، زیرا تا آنجا که به خدمه مربوط می‌شد، هیچ اتفاق غیر عادی نیفتاده بود. جالب این که ساعتهای همه آنها حدود ده دقیقه از زمان واقعی عقب‌تر بود. در حالی که هواپیما درست ۲۰ دقیقه قبل از این واقعه وقت اصلی را کنترل کرده بود و در آن هنگام هیچ اختلاف زمانی وجود داشت.
آیا مثلث برمودا و نقاط مشخص دیگر به صورت ماشینی عظیم عمل می‌کنند تا اختلالاتی بوجود آورند؟
آیا آنها می‌توانند گردابهایی را چه در داخل و چه در خارج از جو بوجود آورند که اجسام و اشیا به داخل آنها بیفتد و به بعد زمان و مکانی دیگر منتقل شوند؟
● گذشته و آینده برمودا
به نظر می‌رسد که این منطقه طی زمانهای متمادی گذشته نیز در افسانه‌ها به منزله مکانی ترسناک وجود داشته و حتی خیلی قبل از تاریخ کشف آن و بعد از آن تاریخ تا صدها سال با عناوین «دریایی از مقبره‌ها» ، «مثلث شیطان» ، «مثلث مرگ» ، «دریای بدبختی» ، «گورستان آتلانتیک» نامیده می‌شده است.
شومی و بدشگونی مثلث برمودا حتی در عصر فضا نیز باعث تعجب انسانهایی چون کریستف کلمب و فضانوردان آپولو ۱۳ که یکی کاشف در زمین و دیگری در فضاست، شده است.اینکه چرا وقایع عجیب این منطقه گزارش نمی‌شود، شاید به دلیل ایجاد رعب و وحشت عمومی باشد، شاید هم چون دلیل اصلی وقایع معلوم نیست، اتفاقات مربوطه بازتاب نمی‌یابد. البته در اغلب گزارشات ارایه شده هم سانسورهایی وجود دارد که اصل وقایع را سرپوشیده نگه می‌دارد.
دانشمند روسی مدعی کشف راز مثلث برمودا شد
مثلث برمودا و عجایب آن
مثلث برمودا محلی است وهم‌انگیز که در آن صدها هواپیما و کشتی در هوا و دریا ناپدید شده‌اند. بیش از هزار نفر در این منطقه وحشت گم شده‌اند، بدون اینکه حتی یک جسد یا قطعه پاره‌ای از یک هواپیما یا کشتی مفقود شده ، به جا مانده باشد.
● موقعیت مثلث برمودا
مثلث برمودا واقعا یک مثلث نیست، بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی (و شاید هم دایره‌ای بزرگ) دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا ۸۰ درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق می‌گردند. در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمی‌شود.
در غرب اقیانوس اطلس، در آن سوی سواحل جنوب شرقی ایالات متحده ، ناحیه ‌ای وجود دارد که به شکل مثلث است . این ناحیه از برمودا در شمال آغاز می‌شود و تا قسمت جنوبی فلوریدا امتداد می‌یابد ، سپس از سمت شرق با گذشتن از جزایر باهاما و پورتوریکو،به طول جغرافیایی ۴۰ درجه به سمت غرب کشیده می‌شود و دوباره به برمودا باز می‌گردد.
این ناحیه که به مثلث برمودا معروف است ،در لیست رازهای ناشناخته جهان به مکانی اضطراب انگیز وباور نکردنی به ثبت رسیده است . در این مکان بیش از صدها هواپیما وکشتی بدون آنکه کوچکترین اثری از آنان باقی بماند ، ناپدید شده‌اند .اغلب این حوادث از سال ۱۹۴۵ به بعد روی داده است ،و در طول ۲۶ سال اخیر بیش از ۱۰۰۰نفر در این ناحیه از جهان جان خود را از دست داده اند ، بی آنکه حتی اثری از جسد یکی از آنها یا نشانه ای از بقایای هواپیماهاو کشتی‌های ناپدید شده باقی مانده باشد .
وینسنت گادیس که مثلث برمودا را نامگذاری کرده، آن را به صورت زیر توصیف می‌کند: « یک خط از فلوریدا تا برمودا ، دیگری از برمودا تا پورتویکو می‌گذرد و سومین خط از میان باهاما به فلوریدا بر می‌گردد.
این محل فتنه‌انگیز و تقریبا باور نکردنی اسرار غیر قابل توصیف جهان را به خود اختصاص داده است. مثلث برمودا نامش را در نتیجه ناپدید شدن ۶ هواپیمای نیروی دریایی همراه با تمام سرنشینان آنها در پنجم دسامبر ۱۹۴۵ کسب کرد. ۵ فروند از این هواپیماها به دنبال اجرای ماموریتی عادی و آموزشی ، در منطقه مثلث ، پرواز می‌کردند که با ارسال پیامهایی عجیبی درخواست کمک کردند. هواپیمای ششم برای انجام عملیات نجات ، به هوا برخاست که هر شش هواپیما به طرز فوق‌العاده مشکوکی مفقود شدند.
آخرین پیامهای مخابره شده آنها با برج مراقبت حاکی از وضعیت غیر عادی ، عدم روییت خشکی ، از کار افتادن قطب نماها یا چرخش سریع عقربه آنها و اطمینان نداشتن از موقعیتشان بود. این در حالی بود که شرایط جوی برای پرواز مساعد بود و خلبانان و دیگر سرنشینان افرادی با تجربه و ورزیده بودند. با وجود مدتها جستجو هیچ اثری از قطعه شکسته ، لکه روغن ، آثاری از اجسام شناور ، خدمه یا تجمع مشکوکی از ه‌ها دیده نشد. هیچ حادثه‌ای چه قبل و چه بعد از آن ، تا این حد حیرت‌آورتر از ناپدید شدن دسته جمعی هواپیماهای مذکور نبوده است. در حوادثی مشابه در این منطقه ‌قایقها و کشتیهایی مفقود شده‌اند (قربانیان مثلث برمودا)، در برخی موارد هم فقط خدمه و سرنشینان ناپدید گشته‌اند.
● منطقه وحشت
همه روزه هواپیماهای متعددی بر فراز مثلث برمودا پرواز می‌کنند. کشتیهای بزرگ و کوچک در آبهای آن در حال تردند و افراد زیادی برای بازدید ، به این منطقه مسافرت می‌کنند، بدون آنکه اتفاقی بیفتد. از طرف دیگر ، در دریاها و اقیانوسها در سراسر دنیا ، کشتیها و هواپیماهای زیادی مفقود شده و می‌شوند. پس چرا فقط مثلث برمودا از بقیه مناطق تفکیک شده است. علت این است که اولا هیچ امیدی برای یافتن حتی اثر و نشانه‌ای وجود ندارد. ثانیا در هیچ منطقه دیگر چنین ناپدید شدنهای بی دلیل ، بیشمار و نامعلوم روی نداده و به این خوبی ثبت نشده است.
● مشاهدات و گزارشات
در بیشتر اتفاقات مثلث برمودا ، اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شده‌اند که تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبدا و مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ کرده‌اند و یا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیر عادی مخابره کرده‌اند که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی دستگاه و ابزارها بوده است و یا چرخش عقربه‌های قطب نما به دور خود و تغییر رنگ آسمان اطراف به زردی و مه آلودی ، آن هم در روز صاف و آفتابی و یا تغییراتی غیر عادی در آبها که تا لحظاتی قبل آرام بوده‌اند، بدون بیان هیچ دلیل روشنی از چگونگی این وقایع.
این پیامها رفته رفته ضعیف‌تر و غیرقابل تشخیص‌تر شده و یا سریعا قطع شده‌اند. دقیقا مثل اینکه چیزی ارتباط رادیویی را قطع کرده باشد و یا چنانچه اظهار عقیده شده، در حال دور شدن و عقب رفتن از فضا و زمان بوده و دورتر و دورتر شده‌اند. در برخی موارد گزارشها حاکی از آن بود که نوری ناشناخته و غیر قابل تشریح روییت شده است. همچنین توده سیاه و تاریکی در سطح دریا که پس از مدتی ناپدید شده ، در جریان اتفاقات مزبور گزارش شده است.
در مواردی هم گزارش شده که نقطه تاریک بزرگی در میان ستارگان در آسمان دیده شده که نوری متحرک از طرف زمین به آن قسمت وارد شده و سپس هر دو ناپدید شده‌اند. در تمام مدت دیده شدن تاریکی ، دستگاهها و سایر ابزارهای قایق‌های ناظر از کار افتاده بودند که پس از رفع تاریکی آسمان ، دوباره شروع بکار کرده‌اند.
در یک مورد هم پیامی عجیب از یک کشتی باری ژاپنی بدین مضمون دریافت گردید. “خطری همانند یک خنجر هم اکنون … به سرعت می‌آید … ما نمی‌توانیم فرار کنیم …” در هر حال بدون اینکه مشخص شود خنجر چه بود، کشتی ناپدید شد.
● علل واقعه
▪ علل فرضی طبیعی
توضیحات و علل فرضی مختلفی درباره حوادث مثلث برمودا ارایه شده است که معمول‌ترین فرضیات بر اساس مرگ غیر طبیعی (زیرا هیچ جسدی تا کنون بدست نیامده است.) بنا شده است. این توضیحات عبارتند از:
جزر و مد ناگهانی دریا در نتیجه زلزله در اعماق دریا ، وزش بادهای مخرب و اختلالات جوی ، گویهای آتشفشان که موجب انفجار هواپیماها می‌شود، گرفتار آمدن در جاذبه یک گرداب یا گردباد که باعث سقوط و انهدام هواپیماها یا انحراف مسیر کشتیها و مفقود شدن آنها در آب می‌شود، تحت تاثیر نیرویی مغناطیسی قرار گرفتن و اختلالات امواج الکترومغناطیسی، ولی این دلایل توجیه قابل قبولی برای ناپدید شدن هواپیماها و کشتیهای متعدد در یک منطقه نیست.
▪ علل فرضی غیر طبیعی
دستگیری و ربوده شدن به وسیله زیردریایی یا بشقاب پرنده‌هایی متعلق به کراتی دیگر که برای تحقیق درباره حیات و زندگی باستان و حال ما انسانها به کره زمین آمده‌اند، می‌تواند علتی غیر طبیعی برای توجیه وقایع باشد.
یکی از عجیب‌ترین پیشنهادات در این مورد بوسیله ادگار کایس ، پیشگو و روانکاو و حکیم در دهه پنجم قرن بیست ، ارایه شده است. به عقیده وی قرنها قبل از کشف اشعه لیزر ، بومیان سواحل اقیانوس اطلس از کریستال به عنوان یک منبع انرژی و قدرت استفاده می‌کردند. به نظر کاین نوعی نیروی شیطانی القا شده از سوی آنها ، در عمق یک مایلی در قسمت غرب اندروس غرق شده که هنوز در برخی مواقع باعث از کار انداختن ابزار و وسایل الکتریکی کشتیها ، هواپیماها و در نهایت نابودی آنها می‌گردد.
ام. ک. جساپ که یک فضانورد ، منجم و متخصص کره ماه است، در کتابش به نام « در مورد بشقاب پرنده‌ها » ابزار می‌دارد که ناپدید شدن کشتیهای مشهور در مثلث برمودا ، به وسیله اجسام پرنده صورت گرفته است. وی مفقود شدن خدمه آنها را نیز به اجسام مزبور ربط می‌دهد. به عقیده جساپ یوفوها هر چه هستند، حوزه مغناطیسی موقتی ایجاد می‌کنند که دارای طرحی یونیزه شده است و می‌تواند باعث متلاشی شدن یا ناپدید شدن هواپیماها و کشتیها گردد. او روی این سوال کار می‌کرد که چگونه نیروی مغناطیسی کنترل شده و می‌تواند باعث نامریی شدن گردد. نظریه میدان واحد انیشتین او را مجذوب کرده بود. جساپ هر دو اینها را کلیدی می‌دانست برای ظهور و محو شدن ناگهانی بشقاب پرنده‌ها و ناپدید شدن کشتیها و هواپیماها. ولی مرگ امکان ادامه فعالیت و نتیجه گیری را از جساپ گرفت و تحقیقاتش نیمه تمام ماند.
● داستانی عجیب
iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


پنج شنبه 4 اسفند 1390برچسب:, :: 20:47 ::  نويسنده : افسانه

مقدمه:

شب هنگام در حالی که تنها در اتاق مطالعه ام نشستم.وسیله پیش بینی من بر روی سه پایه برنجی قرار گرفته است. شعله‌ای کمسو از اعماق تاریکی بیرون می‌آید و چیزهایی را برای من روشن می‌کند که نباید به غفلت گرفته شوند و پوچ فرض شوند. C1 Q1


 

حتما شما هم نام نوستر آداموس را شنیده‌اید.(میشل دو نوستر اداموس) یکی از پیشگویان معروف به نوستر اداموس بود. وی در سال 1503 در جنوب فرانسه به دنیا آمد. میشل در 14 سالگی فلسفه و دستور زبان و علوم طبیعی را تحت نظر کلیسا شروع به خواندن نمود. میشل در سال 1522 برای مطالعه طب به دانشگاه مونت‌ پلی یلر فرستاده شد و در سال 1525 مدرک پزشکی خود را دریافت کرد. در قرن شانزدهم در جنوب فرانسه بیماری مزمنی به نام le charbon شایع بود و نوستر اداموس مدتها بیمارانی را که به این بیماری مبتلا بودند در روستاها معالجه می کرد. اما در سال 1537 این بیماری همسر و فرزند وی را نیز مبتلا کرد و وی نتوانست برای نجات آنها اقدامی کند و هر دو فوت کردند. در همین زمان مسئله برای وی پیش آمد که به کلیسا احضار شد. از قرار معلوم وی به مجسمه سازی که در حال ساخت مجسمه قدیسی بود به شوخی گفته بود: ((تو در حال ساختن مجسمه شیاطین هستی))

نوستر اداموس به خاطر اینکه مجازات نشود از Agen در تاریکی گریخت و به شرق ایتالیا رفت. وی پس از جابجای هایی فراوان در شهر salon سکنی گزید. پس از مدتی با زنی از اهالی شهر ازدواج کرد و صاحب فرزند شد. همان طور که در بالا نوشته شده است او با تمرکز بر روی شعله شمع به خلسه‌ای بسیار عمیقی فرو می‌ رفت و تصاویر آینده را در ظرف برنجی می‌دید. یکی از دلایل مهم این مبهم گویی، ترس نوستراداموس از کلیسا و نیز بیم از ایجاد وحشت در مردم عادی بوده است. از این رو مثلا به جای پاریس واژه ریپاس را به کار برده است. توضیح او چنین است :(اگر به آنچه در آینده روی خواهد داد به صراحت اشاره کنم، اهل مملکت و فرقه ها و کلیسا آن را مغایر با آنچه باور دارند خواهند یافت و محکوم خواهند کرد). او در نامه ای به هانری دوم پادشاه وقت فرانسه که مرگ او را هم به درستی پیش گویی کرده بود نوشت شاید عده ای بپندارند که فهم رباعیات من آسان است، اما چنین نیست فهم جوهر این مطالب دشوار است. سرانجام وی در سال 1555 همراه با مقدمه ای که در اول این مقاله آمده است، کتابهایش را به پسرش (سزار) هدیه کرد.10 جلد کتاب از پیش گوییهایش که در مجموع 1000 فصل به نام Century ( صده ها ) نوشته شده.

 

یک نسخه ترجمه شده به انگلیسی از کتاب سنتوری در سال ١۶٧٢ برای دیدن عکس در اندازه واقعی، اینجا کلیک کنید

عکس العمل انجام شده نسبت به کتابهای (صده ها) نوستر آداموس بسیار شدید بود. افراد روشنفکر جامعه او را یک نابغه و مزرعه داران او را ابزار شیطان نامیدند و اشعار او را سخنانی برآمده از جهنم تلقی می کردند. اشعار نوستر آداموس ترکیبی از کلمات رمز گونه به زبان‌های لاتین، یونانی، ایتالیایی و پروونشال فرانسوی بود. این مرد عجیب فرانسوی نوشته هایش را به صورت رباعی های معما گونه تنظیم می کرد و هنوز درک بسیاری از آن نوشته ها دشوار است. از آنجا که نوستراداموس فرانسوی بود، بسیاری از پیشگویی های او در باره این کشور بود و یکی از این پیشگویی ها ظاهراً مربوط به لشکرکشی ناپلئون به روسیه میشود که در ضمن شهر مسکو به آتش کشیده شد. او میگوید : انبوهی از مردان نزدیک میشوند ... نابودگر شهر کهن (مسکو) را ویران میکند. درباره جنگ واترلو، جنگی که در آن ناپلئون شکست نهایی خود را خورد، به شعری از نوستراداموس مراجعه میشود که در آن به خرد شدن عقاب (ناپلئون) به دست پلنگ (انگلیس) و خوک (پروس) اشاره شده است.

ملکه کاترین دومدیسی  Catnarine de,medici  خواننده پر و پا قرص کتابهای او بود. وی با حمایت ملکه توانست به کارهای خود ادامه دهد. در سال 1566 که نوستر آداموس فوت کرد، به همسرش وصیت کرد که جسد وی را به صورت ایستاده درون دیوار کلیسایی متعلق به کوردلیرها قرار دهند. در سال 1700بزرگان شهر تصمیم گرفتند تا تابوت تماشایی وی را به یکی دیگر از دیوارهای کلیسا که بیشتر در معرض دید بود منتقل کنند و در همین بین نگاهی هم به درون تابوت او بیندازند. در تابوت هیچ مدرکی دیده نشد جز مدالی که بر روی سینه نوستر آداموس وجود داشت و بر روی آن عدد 1700 حک شده بود.

در سال 1791 در خلال انقلاب فرانسه گروهی از نگهبانهای ملی شهر مارسی در حالی که مست کرده بودند، به دنبال پول و اشیاء قیمتی وارد کلیسا شدند و در مدت زمان کمی سنگهای هشت فوتی روی تابوت نوستر آداموس را درآوردند. شهردار شهر به خاطر آشوب و هیاهو با خبر شد و بلافالصه به محل رفت و به صحنه ای روبه رو شد که در آن یکی از نگهبانان با جمجمه نوستر آداموس شراب می نوشد، زیرا مردم روستایی او را تشویق کردند که با این کار قدرت پیشگویی نوستر آداموس به او منتقل خواهد شد. شهردار آنان را متقاعد کرد که استخوانها را پس بدهند و دوباره وارد تابوت کرد. فردا صبح این گروه نگهبانان هنگام برگشت به مارسی مورد کمین سربازان سلطنت طلبان قرار گرفتند و سربازی که با جمجمه نوستر آداموس شراب نوشیده بود مورد اصابت گلوله شخص ناشناسی که در کمین نشسته بود، قرار گرفت. درست همان ‌گونه که خود نوستر آداموس پیشگویی کرده بود:

مردی که قبر را باز می‌کند و فورا نمی‌بندد، شیطان به سراغش خواهد آمد، مصیبتی که هیچکس نمیتواند آن را اثبات کند. C9 Q7

 

چند پیشگویی از نوستر آداموس (کاملا خلاصه شده)

قبل از وقوع حادثه هیچکس در فرانسه جرات نداشت سخنی از پیشگوئی نوستر آداموس به میان آورد. او نحوه مردن شاه هنری را پیشگویی کرده بود:

شیر جوان فایق خواهد آمد بر شیر پیر، در نخستین یورش در صحنه نبرد، او چشمهای خصم خود راکه در محفظه ای طلایی قرار دارد، سوراخ خواهد کرد، با دو زخم و یک زخم و بعد مرگی سخت.

۴سال بعد در ۱۵۵۹ این پیشگوئی بوقوع پیوست. هنری که یکی از نشانه های خانوادگیش شیر بود با افسری جوان بنام مونتگمری (فرمانده گارد اسکاتلندیش) دوستی نزدیکی داشت. این افسر روزی بی مقدمه به او حمله کرد و کلاهخود طلایی او را با نیزه سوراخ کرد و از ناحیه سر و گردن به سختی مجروح شد، شاه هنری بعد از ۱۰ روز عذاب درگذشت. این چنین بود که از آن پس مردم پیشگوئیهای نوستر آداموس را باور کردند.

نوستر آداموس ظهور ناپلئون را نیز پیشگوئی کرده بود و از او به عنوان نخستین ضد مسیح نام برد، درباره رسیدن ناپلئون به قدرت و سالهای امپراتوریش می نویسد:

امپراتوری نزدیک ایتالیا زاده خواهد شد که امپراتوری را قدر بسیار خواهد نهاد. ناپلئون هم قدرت سیاسی فرانسه را بالا برد و هم قدرت نظامی آن را. نوستر درباره سرانجام ناپلئون چنین پیشگوئی کرده است: امپراتور بزرگ تبعید خواهد شد به مکانی کوچک و دوباره سر بر خواهد داشت و در مکانی کوچک سرنوشتش به آخر خواهد رسید. ناپلئون به جزیره کوچک آلب تبعید شد اما بعد از ۱۰۰ روز از آنجا گریخت و دوباره قدرتش را احیا کرد و سرانجام در جزیره سنت هلن درگذشت.

پیشگوئیهای نوستر آداموس در مورد وقایع جدید به اندازه وقایع قدیم قابل توجه است. در این مورد هم نام و هم تاریخ ماجرا ذکر شده است:

پاستور،جوان رب النوعی، تکریم خواهد شد، آن هنگام که ماه چرخش خود را به پایان رساند.

وقتی پاستور در ۱۸۸۹ انستیتو پاستور را تاسیس کرد، کشفیات بزرگی در علم پزشکی به ظهور رسید. چرخش ماه به دور زمین هر ۱۹ سال یکبار اتفاق می افتد. یکی از این چرخشها در همان سال ۱۸۸۹ کامل شد.

نوستر آداموس چندین پیشگوئی خارق العاده و دقیق درباره پیشوا آدولف هیتلر کرده است. در یکی از آنها خلاصه ای از زندگی او ارائه می کند و از مرگ نامعلوم او سخن می گوید:

در کوهستانهای ایتریس (اتریش) نزدیک رایناز (لینتز) از پدر و مادری معمولی زاده خواهد شد مردی که مدعی دفاع از لهستان و مجارستان خواهد بود. پایان کار او هرگز دانسته نخواهد شد.

سخن دیگری از نخستین سالهای جنگ وقتی که ارتش آلمان در طول جبهه بسوی فرانسه به حرکت درآمد حکایت دارد. اگرچه بیشتر کشورهای اروپا بر ضد هیتلر و یا به گفته نوستر: ]هیستر[ متحد شده بودند اما او مدتی فاتح بی چون و چرای نبردها بود: جنگ آور، از رودها و زمینها خواهد گذشت، جنگجویان عظیمی بر علیه این جنگ آور ]هیستر[ خواهند جنگید. نوستر همچنین از سلاحهایی سخن گفته که صدای آنها در آسمانها شنیده خواهد شد و ماشینهای پرنده ای که از آنها آتش خارج خواهد شد. نوستر تصویری زنده از خلبانان با ماسک اکسیژن، کلاه و لوله های اتصال ارائه می دهد. او از نیمه انسان نیمه خوکهایی که در صحنه نبرد در آسمانند سخن می گوید.

بمبهای اتمی که بر روی هیروشیما و ناکازاکی انداخته شد هم در پیشگوئیهای نوستر آمده است:

بر دو شهر نزدیک بندرگاه چنان تازیانه عذابی فرو خواهد آمد که تا کنون دیده نشده است.

حتی واقعه 11 سپتامبر نیز پیش بینی شده بود:

آسمان در چهل و پنج درجه می سوزد. آتش به شهر جدید و بزرگ نزدیک می شود به طور ناگهانی آتش بزرگ و پراکنده شعله ور می شود. C6 Q97

نیویورک بین مدار چهل و چهل و پنج درجه در آمریکا قرار دارد.

 

درباره آینده :

نوستر به سومین جنگ جهانی در پایان قرن بیستم اشاره داشت که در نیمکره شمالی و بعد از اتحاد دو ابرقدرت بر بوقوع می پیوندد:

وقتی قدرتهای نیمکره شمالی با هم متحد شوند، ترس و هراسی هولناک بر می خیزد روزی دو رهبر بزرگ با یکدیگر دوست خواهند شد و سرزمین جدید به اوج اقتدارخواهد رسید آنگاه مردی دوباره ظهور خواهد کرد.

علاوه بر اشاره به ویرانی شهر نیویورک، نوستراداموس پیش بینی می کند که کل ایالات متحده آمریکا در جنگ جهانی سوم درگیر خواهد شد. در این جنگ که چین آن را آغاز خواهد کرد و در پایان آن آسمان مملو از اسلحه و موشک خواهد بود و خسارات بزرگ وارد خواهد شد؛ طوری که نیمکره شمالی به کلی نابود خواهد شد.

 

(چند پیشگویی جالب درباره ایران و جنگ جهانی سوم، راست و دروغش به گردن خود نوستر آداموس ولی خوندنش خالی از لطف نیست)

پیشگویی او درباره انقلاب ایران

در جوشایی احساساتی تند، قلبها، دستها و پاها، یکدیگر را می‏پذیرند. آتش‏ها، موج‏ها و شمشیرها، در پرشیا خیزش می‏کنند، و زان پس، نجیب ‏زاده‏ای نابود می‏شود؛ او از سر کم‏ اندیشی، یا کشته می‏شود یا خود می ‏میرد.

و اما:

در این پیشگویی ها نه از ظهور خمینی و انقلاب و سفر محمدرضا شاه به مصر سخن رانده شده.

نکته ی جالب در مورد پیشگویی های او این است که وی به ندرت نام کشوری را به صراحت و آشکارا ذکر می کند، حال آنکه در مورد ایران ( Persia ) به صراحت عنوان می کند که ایران، جهان را تسخیر خواهد کرد. ایران از طریق آناتولی، فرانسه و ایتالیا را فتح خواهد کرد. C5 Q25

 

 -1شاهزاده ای، مریخ، خورشید، ناهید، شیر و حکومت کلیسا را از طریق دریا از پای در خواهد آورد. از جانب ایران ( پرشیا ) بیش از یک میلیون پرهیزگار به بیزانس و مصر به سوی شمال هجوم خواهند آورد. C5 Q55

 

 -2از کشور عربی خوشبخت ( در منطقه ی غنی و ثروتمند اعراب) شخصی قدرتمند زاده خواهد شد، اسپانیا را به درد سر انداخته و بر گرانادا (غرناطه) مستولی میشود. از طریق دریا بر مردم نیکوزیا ظفر خواهد یافت. C2 Q29

 

-3 مرد مشرقی از محل استقرار خویش خارج خواهد شد، برای دیدار فرانسه از کوه آپونین خواهد گذشت، از فراز آسمان، از برف ها، دریاها و کوهها گذر خواهد کرد و همگان را با عصایش مضروب خواهد کرد. C4 Q59

 

 -4دو محاصره، در گرمایی سوزان انجام می گیرد. آن مرد، از فشار تشنگی، بخاطر دو فنجان مملو از آب، کشته میشود.

 

5- دژ نظامى، مملو مى‏شود و یک آرمانگراى کهنسال (به احتمال زیاد منظورش خمینی بوده) نشانه‏هاى نیرا (سرزمین ایران) را به اهالى ژنو (سازمان ملل متحد) نشان خواهد داد. C3 Q63

 

6- رهبر پاریس، اسپانیاى بزرگ را اشغال مى‏کند، کشتیهاى جنگى در برابر مسلمانان که از پارتیا (ایرانیان) و مدیا (مکانی در ایران) برخاسته‏اند، مى‏ایستند. آن مرد، سیکلاد [اروپا] را تاراج مى‏کند، و آنگاه انتظارى بزرگ در بندر یونان حکمفرما مى‏شود.C2 Q91

 

در مجموع نوسترآداموس به این موضوع به صراحت اشاره مى‏کند که ایران (پارت، نیرا، پرشیا، مدیا،بیزانس و...) با کمک مسلمانان سراسر جهان، از جمله کشورهاى عربى و مخصوصاً سوریه، عربستان سعودى و لیبى حکومت مقتدرى را تشکیل مى‏دهند و پس از جنگى مذهبى که هسته آن از لبنان شروع مى‏شود و عمدتاً علیه اسرائیل است، جهان را به تسخیر خود درمى‏آورند ،کشورهای حامی اسرائیل نیز وارد معرکه می شوند و سپس جنگی جهانى و عظیم رخ خواهد داد و نیمی از جهان نابود خواهد شد.

 

٧- در هنگامه دمیدن خورشید، آتش بزرگ دیده خواهد شد؛ صدا و روشنایى در امتداد شمال ادامه خواهد یافت.

 

٨- در میانه کره خاک، مرگ و آواى مرگ شنیده خواهد  از درون سلاحها، آتش و خشکسالى، آنان را به انتظار خواهند نشاند.

 

٩- در عرض 48 درجه جغرافیایی و در انتهای مدار راس السرطان، خشکسالی بسیار بزرگی به وقوع خواهد پیوست. ماهیان دریاها، رودها و دریاچه‏ها پخته خواهند شد. به خاطر آتشی مهیبی که از آسمان خواهد بارید. C5 Q98

در خاتمه، این سرزمین به واسطه جنگ جهانى سوم نابود و نامسکون خواهد شد.

١٠- سرزمین مسکونى، از سکنه خالى خواهد شد؛ براى به دست آوردن سرزمینها، جدال و اختلاف شدیدى درمى‏گیرد؛ قلمروها به مردانى سپرده خواهد شد که از غرور و سربلندى تهى خواهند بود. سپس، براى برادران بزرگ، نفاق و مرگ پیش خواهد آمد.

 

١١- شب در آسمان، مشعلى رو به خاموشى، دیده خواهد شد. در مرکز زمین، جنگ و خشکسالى به بار مى‏آید، کمک خیلى دیر مى‏رسد. پرشیا (ایران) حمله آورده و ماگدونیا و در جاى دیگر مى‏گوید (مقدونیه) را به محاصره درمى‏آورد. C2 Q96

 

 

١٢- تو اى فرانسه! اگر،از آبهاى لیگوریا گذر کنى؛ خود را در میانه دریا و جزایر در محاصره خواهى یافت و پیروان محمد، در برابر تو خواهند ایستاد. و همچنین تو، اى دریاى آدریاتیک! استخوان خران و اسبان راخواهى جوید . C3     Q23 

 

١٣- آن مرد، با سلاحها و آتش درخشان، در نزدیکى دریاى سیاه، از پرشیا براى تسخیر ترابوزان خواهد آمد. فاروس و میتیلن به لرزه در خواهد آمد ؛خورشید دریاى آدریاتیک را که مملو از اجساد اعراب است، روشن خواهد کرد. C5 Q27

 

ناوگان جنگی اعراب، بنادر فرانسه را مورد تهدید جدی قرار خواهد داد و فرانسه از هم‏پیمانان خود ( ناتو) درخواست کمک خواهد کرد.

و سپس نوستراداموس، عواقب جنگ اتمى و نابودى تدریجى جهان به واسطه جنگ جهانى سوم را شرح مى‏دهد:

 

١۴- وقتی قدرت های نیمکره ی شمالی در شرق با هم متحد شوند ترس و هراسی هولناک بر می خیزد روزی دو رهبر بزرگ با یکدیگر دوست خواهند شد و سرزمین جدید به اوج اقتدار خواهد رسید آنگاه مردی ظهور خواهد کرد.

 

١۵- کسوفى در پیش خواهد بود که از زمان آفرینش گیتى تا زمان مرگ و مصائب حضرت مسیح (ع) و از آن زمان تا به امروز هرگز رخ نداده است و جهان چنین ظلمتى به خود ندیده است. C3 Q27

 

که در این مورد آیات مربوط به قیامت در سوره قیامت به ذهن انسان تداعى مى‏شود:

(( فإذا برق البصر و خسف القمر و جمع الشمس و القمر یقول الإنسان یومئذ أین المفرّ ))

ترجمه:هنگامى که بینایى خیره مى‏گردد، و ماه فرو مى‏رود، و خورشید و ماه گرد هم آیند، آن روز انسان مى‏گوید به کجا فرار کنم؟

 

١۶- مرد والامقامى از تبار عرب به زودى پیش خواهد تاخت. از سوى اهالى بیزانس به او خیانت خواهد شد. از شهر قدیمى رودس به پیشواز او خواهند آمد، از جانب هانگرى )مجارستان( متحمل آزار بسیار خواهد شد. C2 Q86

 

١٧- در حوالى دریاى آدریاتیک بر اثر توفانى عظیم، کشتى غرق مى‏شود و زمین به لرزه درآید و به سوى آسمان پرتاب مى‏شود و دوباره فرو مى‏افتد؛ در مصر جنبش پیروان محمد افزایش مى‏یابد و پیکى به آن سوى مرزها فرستاده مى‏شود تا خبر را اعلان کند. شهرها آلوده و کثیف گشته، باعث اعتراض و شرمسارى زیادى خواهد شد.

 

١٨- رهبر اصلى مشرق زمین با شورشهاى زیادى روبرو خواهد شد، که اکثراً از طرف شمالى‏ها و غربى‏هاى مغلوب شده است،عده‏اى کشته و برخى مورد آزار قرار گرفته‏اند و بقیه در حال گریزند و فرزندانشان که از زنان متعددى هستند، زندانى شده‏اند.

 

ادوارد در کتاب خود در باب پیشگوئیهاى نوسترآداموس نقل مى‏کند که سانتورى هشتم، قطعه 6 مربوط به وقوع جنگ جهانى سوم است، جنگ و خونریزى براى مرتبه سوم حتمى است؛ آتش به حدى است که دریاها به جوش مى‏آید و از دولت‏ها فقط دو دولت و از جهان فقط نیمى باقى مى‏ماند.

 

١٩-هنگامی که سلاح‏ها و زنجیرها در شکم ماهی، گنجانده شوند، از داخل آن مردی خارج می شود که به زودی جنگی بسیار شدید را برپا خواهد کرد. ناوگان دریایی او به دوردست‏ها سفر خواهد کرد. تا آنکه نزدیک سواحل ایتالیا، آشکار خواهد شد. C2 Q5

 

در این رباعی، مقایسه یک زیردریایی با ماهی صورت گرفته است. این تنها تصوری است که در قرن شانزدهم، یک فرد می ‏توانست از یک زیردریایی هسته‏ای قرن 21 ام داشته باشد. نوسترآداموس، در این رباعی می‏گوید که این زیردریایی ها در کنار رزمناوها، از دوردست‏ها به سواحل ایتالیا خواهند رسید و این سرآغاز شعله‏ور شدن شراره‏های جنگ در جهان خواهد بود. آتش این جنگ شدید، با خروج یک فرد مهم از زیردریایی ‏اش که به سواحل ایتالیا رسیده است، افروخته می شود. نوسترآداموس در یک رباعی دیگر، نوعی ماشین جنگی پیشرفته را به تصویر کشیده است که بی شباهت به هاورکرافت‏های امروزی نمی باشد:

ماهی که در خشکی و دریا حرکت می کند، هنگامی که با موجی سهمگین در کنار ساحل سر از آب بیرون می آورد، شکلی عجیب و رعب‏انگیز و جنسی نرم و قابل انعطاف دارد. دشمن به سرعت از دریا به دروازه‏های شهر خواهد رسید. C1 Q29

نوسترآداموس، در این رباعی، به شکلی زیبا، یک هاورکرافت امروزی را توصیف کرده است. اما برای انسان قرن شانزدهمی، تصویر چنین وسیله‏ای، بسیار شگفت‏آور و ترسناک است.

 

٢٠- فرمانده‏ای اسکاتلندی و شش تن از بزرگان آلمان به دست دریانوردان شرقی، دستگیر خواهند شد آنها از جبل‏الطارق و اسپانیا عبور داده خواهند شد؛ آنگاه در ایران، به پیشوای جدید، تحویل داده می شوند. C3 Q78

 

<span style="font-family: arial, helvetica,

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


چهار شنبه 3 اسفند 1390برچسب:, :: 20:15 ::  نويسنده : افسانه

قادسیه، در ۱۴ هجری قمری (۶۳۵ میلادی) بین سپاه ایران و اعراب مسلمان در حمله اعراب به ایران در سرزمین قادسیه (کربلای کنونی) اتفاق افتاد.

 

نقشهٔ ‌های خالد بن ولید در سواد (عراق)

پس از اینکه ابوبکر خلیفهٔ مسلمین فتنه‌های داخلی عربستان را فرونشاند و به حروب الردةجنگ های ارتداد پایان داد. در محرم سال دوازدهم هجری قمری خالد پسر ولید را مأمور عراق ساخت. در آن أوقات المثنی بن حارثه الشیبانی بأجازه خلیفه در آنحدود می‌گذرانید و با «حرمله» و «سلمی» و «عیاض بن غنم» به خالد پیوستند. چون این اخبار به «هرمز» فرمانده ایرانی آن اطراف رسید وقایع را بدربار اطلاع داده در مقابل دشمن شتافت در حفیر که یکی از ثغور مهم ایران نزدیک خلیج فارس بود جنگی واقع شد که معروف به ذات السلاسل است. «هرمز» در مبارزه باخالد بسر ولید کشته شد وبر لشکر او شکست وارد آمد. پس از آن در الیس (ساحل رود فرات) جنگ دیگری رخ داد چون فتح نصیب خالد شد عدهٔ زیازی از سربازان ایرانی به اسارت افتادند. سپس خالد متوجه حیره گشت. مرزبان آنحدود بدون اینکه اقدام بجنگ کند در مقابل لشکر  فرار اختیار کرد. وپیروزی از نصیب لشکر خالد بود. در واقعهٔ انبار خالد بلشکر خود دستور داد چشم دشمنان را هدف تیر قرار دهند وهزار چشم را یکمرتبه نابینا ساختند، وازهمین سبب این جنگ را ذات العیون نامند ودر نتیجه شیرزاد مجبور بصلح شد. پس از فتح انبار خالد به طرف عین التمر شتافت وهنگامی که «عقة بن أبی عقة» مشغول صف آرائی بود شخصاً ویرا بغل کرده أسیر ساخت. لشکر عقة بدون جنگ رو بفرار نهاد وبه حصار آنحدود پناهنده گشت. خالد بدون جنگ همه سربازان را اسیر نمود. سال بعد (۱۳ هجری قمری) ابوبکر خالد را با نصف لشکرش مأمور شام ساخت و نصف دیگر لشکر در عراق تحت فرماندهی المثنی بن حارثه الشیبانی باقی ماند.

Wings HKarimZadehCHN6 نبرد قادسیه   نبرد سپاه ساسانیان و اعراب | تاریخ ما Tarikhema.ir

دراین سال هرمز جازویه از المثنی شکست خورد ، وابوبکر هم در همین سال فوت کرد وعمر برجایش نشست. عمر مجدداً المثنی را که که موقع بیماری ابوبکر بمدینه آمده بود با ابوعبیده ثقفى وعدهٔ دیگر به عراق باز فرستاد. المثنی به حیره آمد و پس او یک ماه «ابوعبیده» به أو پیوست. رستم فرخزاد دهقانان فرات را بر  بشورانید و در واقعهٔ معروف به جسر یا «مروحه» (در ساحل فرات) لشکر شکست فاحش خورد «ابوعبیده» زیر پای فیل لگدمال شد و «مثنی» مجروح گردید وبا زحمت زیاد لشکر توانست با دادن چهار هزار نفر تلفات به آن طرف جسر عبور نماید. بهمن جاذویه عزم تعقیب آنان را داشت ولی اوضاع در ایران طوری بود که بهمن مجبور گردید از آن خیال منصرف شود. در واقعهٔ بویب فتح نصیب عرب گردید و «مهران» سردار ایرانی کشته شد.

داستان جنگ

در چهار دهمین سال هجری قمری برابر با ۶۳۵ میلادی یزدگرد سوم شهریار ایران لشکری بالغ بر هفتاد هزار نفر جمع‌آوری کرده و سرداری این لشکر را به رستم فرخزاد واگذاشت ودر مقابل سپاه عرب فرستاد. در همان احوال «المثنی» سردار عرب بواسطهٔ زخمی که در جنگ «جسر» برداشته بود در گذشت، واز سوی خلیفه عمر بن خطاب سعد پسر ابی وقاص به جانب عراق مأموریت یافت وبا زحمت زیاد سی هزار لشکر در «سواد» گرد آورد. سعد در قادسیه خیمه افراشت. «رستم» نهر (العتیق) را باخاک و خاشاک وچوب ونی پر کرده از آن عبور نموده و در مقابل لشکر عرب صف آرائی نمود. این سردار از فرات عبور کرده داخل سواد شده دنبال لشکریان عرب افتاد. جنگ قادسیه که مانند نبرد ایسوس در شمار جنگهای قطعی دنیا بشمار می‌آید این هنگام رخ داد. این جنگ در چهار روز متوالی دوام داشت. در آن روز به علت بیماری تب سعد قادر بر جنگ نبود و خالد بن عرفطه را مأمور این کار ساخت.

  • در روز اول اسب‌های عرب از فیلان که آنها را جلو نگاهداشته بودند فرار کردند. چنین به نظر می‌آمد که فتح با لشکر ایران است ، جناحین لشکر عرب در مضیقه افتاده وبا اشاره سعد که ناظر اوضاع بود گروهی از تیر اندازان عرب فیل سواران را هدف ساخته آنها را بزمین افکندند وبدین وسیله عرب توانست حمله رستم را رد کند واز شکست حتمی نجات یابد، روی همرفته خسارت لشکر عرب بیش از ایرنیان بود.
  • در روز دوم لشکر امدادی عرب که از شام رسیده بود وارد میدان شد . و نبردهای تن به تن بین پهلوانان دو سپاه صورت گرفت. هنگام مبارزه سه نفر از سرداران ایرانی که از آن جمله «بهمن ذوالحاجب» و «بندوان» بودند کشته شدند. ولی نتیجهٔ قطعی بدست نیامد. چند نفر از فراریان لشکر ایران بعربها آموختند که هرگاه خواسته باشند دفع فیلان را نمایند بهترین تدبیر آنست که خرطوم یا چشم آنهارا هدف گیرند.
  • در روز سوم بار دیگر فیل‌ها در خط جنگ ظاهر شدند، عربها بهمان طریق فیلانرا زخمی کرده آنها را از میدان کار زار بدر بردند. قعقاع بن عمرو رییس نیروی امدادی که از شام آمده بود چشم فیل بزرگ سفیدی را با نیزه کور کرد، دیگری با فیل دیگر نظیر این را معمول داشت. بالاخره فیلها برگشته در لشکر ایران باعث اختلال شدند. دو لشکر بیگدیگر نزدیک شده تا زوال آفتاب با شمشیر و نیزه جنگیدند وفتح نصیب هیچیک از طرفین نشد. پس از جنگ رستم برای آسایش افراد لشکر خویش از (نهر العتیق) بدانطرف عبور کرد. این نکته قابل توجه‌است که لشکر رستم اغلب از افراد تازه کار و جنگ نیازموده تشکیل شده بود ودر آن چند روز سخت خسته گردیدند. اعراب به سبب رسیدن قوای عمده‌ای از شام قویدل شده و شب هنگام روحیهٔ مسلمانان بهتر از روحیهٔ لشکر ایران بود. چون عربها خیال ایرانیان را دریافتند که شب مایل باستراحتند، دسته أی از سربازان عرب همراه دو تن از سرداران لشکر مسلمان هر کدام جداگانه در تاریکی شب به لشکر ایران شبیخون زده عده أی را بکشند، و جنگ در تمام شب جریان داشت. این شب را «لیلة الهریر» می‌نامند ، چه صداهایی شبیه به صدای شغال وسگ از مجروحین طرفین فضا را پر کرده بود. همچنین در برخی روایات «لیلة القادسیه» نیز نامیده شده‌است.
  • در روز چهارم یعنی روز آخر جنگ اعراب قلب لشکر ایران را متزلزل ساختند،وکار لشکر ایران را یکسره وتقدیر بر جنگ قادسیه خاتمه دارد. هنگام کار زار طوفانی سهمگین برخاست، گرد وغبار ، و شن زیاد به سر و روی سپاه ایران می‌ریخت ولی اعراب که پشت به طوفان بودند چندان صدمه‌ای ندیدند . طولی نکشید که «هرمزان» حکمران شوش و «فیروز» عقب نشستند.

رستم فرخزاد در کنار درفش کاویان ایستاده بود و سپاه ایران را رهبری می‌کرد. در همان احوال تندباد عجیبی برخاست وچادری که تخت رستم زیر آن قرار گرفته بود برکند. رستم بزیر بار قاطری پناهنده گشت. هلال بن علقمه باضربت شمشیر بدون اینکه بداند زیر آن بار کیست طناب آن را برید لنگه أی از بار قطع شده رستم را صدمه رساند. رستم خودرا در (نهرالعتیق) انداخت و بنای شنا گذاشت.هلال بن علقمه پشت سر او در آب جست پای وی بگرفت وبساحل آورد وبکشت. سپس بر روی سریر رستم رفته بصوت بلند فریاد کرد «قتلت رستم و رب الکعبة» یعنی کشتم رستم را قسم بخدای کعبه. این ندا تولید وحشتی در لشکر ایران کرد، و سربازان را به هراس انداخته دل‌های خود را باختند و هزاران نفر خود را در آب انداخته غرق شدند، وبسیاری از آنان هدف تیر دشمن گشتند. فتحی که در این جنگ نصیب اعراب شد آسیب سختی به روحیهٔ ایرانیان وارد ساخت.

غنائم جنگی

از جمله غنائمی که بدست اعراب افتاد درفش معروف کاویانی است که طبری قیمت آنرا هزار هزار ودویست هزار درهم نوشته‌است. پس از جنگ قادسیه ساحل یسار فرات بکلی بدست عرب افتاد. دربار ایران قصد تغییر پایتخت را نمود ولی اقامت در استخر یا شهر دور دست دیگری را صلاح ندانستند، وبیم آن می‌رفت که تغییر پایتخت دلالت برضعف دولت  نماید وبرجسارت عرب بیفزاید. عجب اینجاست که در مدت یکسال ونیم پس از جنگ قادسیه که عرب در جای دیگر اشتغال داشت یزد گرد اقدامات جدی برعلیه آنان نکرد. حقیقت مسئله این است که یزد گرد بی تجربه بود. بروایتی پانزده سال و بروایت دیگر بیش از بیست ویک سال نداشته. ایران در آنموقع پادشاهی می‌خواست تجربه کرده و جنگ آزموده ویزد گرد از این دوصفت محروم بود.

سقوط مدائن

در شانزدهمین سال هجری قمری «سعد» باشصت هزار نفر به ساباط که یک روز راه تا مدائن است آمد. یزد گرد با کمال عجله پایتخت را ترک گفته به جانب «حلوان» (سر پل ذهاب) بشتافت و آنجا را مقر خود ساخت. سعد داخل در «مدائن» شد وخزاین را تصرف کرد، وزیبایی آنشهر، شکوه عمارات، تجمل و زینت پایتخت  عربهای بادیه نشین را بحیرت انداخت. تخت طلای خسرو و دوازه ستون مرمر ، تالار عظیم ومخصوصاً سقف آن که بروج آسمان را با ستاره‌های زرین مجسم ساخته بودند باعث تعجب عرب شد. تالارهای پر از سیم وزر، احجار کریمه، لباسهای گرانبها، قالیهای زیبا، کثرت عنبر، ادویه ومعطرات دیدهٔ آنها را خیره ساخت. در یکی از تالارهای بساط کسری (بهارستان) را یافتند که ۱۴۰ متر طول و۲۸ متر عرض داشت وبا جواهر گرانبها انواع گلها را در روی آن مجسم ساخته بودند. برگ گلها از زمرد وغنچه‌ها از مروارید ویاقوت وجواهر دیگر ساخته شده بود. در خزینه اسبی یافتند از طلا دارای زین ولجام نقره ومزین بأنواع جواهر، همچنین شتری دیده از نقره باکرهٔ آن طلا. نزدیک نهر نهروان صندوقی بدست عرب افتاد پر از لباسهای جواهر نشان و پارچه‌های زربفت باتاج وخاتمهای انوشیروان . همچنین سلاح خاص خسرو أول که عبارت از خود ، زره واسلحه‌های زرین مروارید نشان بود بدست تازیان افتاد. آثار صنعتی وخمس اموال را برای عمر در مدینه فرستادند وبقیه بین افراد لشکر عرب تقسیم شد.

منبع ویکی پدیای فارسی

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


یک شنبه 30 بهمن 1390برچسب:, :: 9:36 ::  نويسنده : افسانه
هلن كلر در دوران كودكي به علت بيماري منيژيت ، بينايي و شنوايي خود را از دست داد اما با كمك « آنا سوليوان » ، معلم خصوصي اش يكي از محترم ترين زنان دنيا شد .
هلن كلر در بيست و هفتم ماه جون سال 1880 ميلادي در مزرعه اي واقع در ايالت آلاباما متولد شد . دوران طفوليت او طبيعي بود تا اينكه در 5/1 سالگي بيماري مننژيت باعث شد تا او بينايي و شنوايي خود را ازدست بدهد . سالهاي بعد براي خانواده هلن بسيار ناخوشايند بود .
چرا كه آنها به اين مسئله واقف بودند كه به دليل ناتواني دو گانه فرزندشان هيچ راهي براي برقراري ارتباط با او وجود ندارد . خود هلن هم به نوعي در بدن خود محبوس بود و به تنهايي قادر نبود احتياجاتش را برطرف كند و يا در آرزوي شهرت باشد .
الكساندر گراهام بل فقط مخترع تلفن نبود بلكه معلم ناشنوايان هم بود. خانواده كلر با او تماس گرفتند . وقتي گراهام بلر ، هلن را ملاقات كرد به هوش ذاتي او پي برد . او به خانواده هلن پيشنهاد كرد كه معلمي جوان به به نام « آنا سوليوان » را استخدام كنند تا به هلن جوان درس بدهد . خانواده كلر از وضعيت مالي خوبي برخوردار بودند و قادر بودند كه براي فرزندشان معلم خصوصي بگيرند ، بنابراين با خانم سوليوان تماس گرفتند .
آنا سوليوان خود نيز از بينايي نسبتا كمي برخوردار بود . او در انسيتيو پركينز در بوستون كه مختص نابينايان و ناشنوايان بود تحصيل كرده بود . خانواده كلر ( آنا ) را در 21 سالگي استخدام كردند تا با آنها زندگي كند و به هلن درس بدهد سوليوان روشي را اختراع كرد كه هلن قادر به درك آن باشد . اين روش شامل علاماتي بود و با فشار دادن اين علامت ها روي كف دست كلر ، وي قادر به درك آنها مي شد .
با استفاده از اين روش دختر جوان به طور بي نظيري ،‌قادر به يادگيري و برقراري ارتباط شد . او در هشتمين سال تولدش به شهرت رسد و اين شهرت در سراسر زندگي اش گسترش يافت . « مارك توآين » هلن را ياري كرد و او را كارگر معجزه ناميد .
هلن كلر به كالج (رانكليف )رفت و با كمك سوليوان كه سنخرانيها را روي كف دستش توضيح مي داد ، توانست مدرك خود را بگيرد. هلن در طي سالهاي تحصليش توسط مجله خانوادگي زنان ترغيب و تشويق شد تا زندگينامه خود را بنويسد و از اين طريق بتواند به كنجكاويهاي بي انتهاي مردم سراسر جهان پاسخ دهد . او زندگينامه خود را نوشت و آن را « داستان زندگي من » ناميد . هلن همچنين آموخت كه از طريق فشار دادن انگشتانش روي گلوي خانم سوليوان و تقليد ارتعاشات آن صحبت كند . او اولين نابينا و ناشنوايي بود كه به عنوان دانشجوي برجسته از كالج فارغ و التحصيل شد .
هلن كلر در سراسر زندگي اش با عده زيادي از افراد مشهور و سرشناس ملاقات كرد و تجربيات بسياري نيز به دست آورد . او همچنين همه افرادي كه در دوران زندگي اش به رياست جمهوري امريكا منصوب شده بود را ملاقات كرد . او حتي به واسطه ويلون و استعداد « ياشا هايفز » و يالونيست مشهور قرن بيستم لذت موسيقي را تجربه كرد . هلن با حس كردن ارتعاشات و يالون مي توانست بگويد كه آهنگساز موسيقي نواخته شده كيست .
هلن اغلب اوقات زندگش را با شركت در سخنراني ها به همراه آناسوليوان ، معلم و دوست عزيزش سپري كرد . سوليوان ازدواج كرد اما بعد از گذشت مدت زمان اندكي طلاق گرفت و نزد هلن كلر بازگشت . كلر يك قهرمان براي نابينايان شد . وي كتابهاي متعددي را در طول زندگي اش منتشر كرد و در اعتراضات عليه استخدام تمام وقت كودكان زير 12 سال در آمريكا و عليه قانون اعدام شركت مي كرد .
مدال طلاي موسسه ملي علوم اجتماعي در سال 1952 ميلادي به وي اعطا گرديد . در سال 1953 ميلادي از او در دانشگاه سوربون فرانسه تجليل شد . در سال 1964 ميلادي بالاترين تجليل كشوري ايالت متحده يعني مدال آزادي رياست جمهوري ، توسط رييس جمهور وقت ،( ليندون ب جانسون )به وي اعطا گرديد .
هلن كلر در اول ژوئن سال 1968 ميلادي در سن 88 سالگي درافاني را وداع گفت : موسسات و انجمن هايي از هلن به يادگاري مانده اند كه به منظور ادامه كار پايان دادن به نابينايي شكل گرفتند .جايزه هلن به كسانيكه توجه عموم را پيرامون پژوهش روي موضوع نابينايي متمركز مي كنند اهدا مي شود .


iran-tourism.ir
iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

آیا می دانید91-9
رابطه رشد اقتصادی و توزيع درآمد: مقايسه نظريه هاي مختلف توزیع درآمدوتوسعه اقتصادی عجایب دهگانه طبیعی تصویر خورشید در لحظه شروع یک انقلاب آیا می دانید91-8 کشتی نوح آیا میدانید91-7 جمجمه روشهای تحقیق ، تحلیل و طرح مسائل اقتصادی ایا میدانید91- 6 تجارت بانوان ؟؟؟؟پدر علم حسابداری ایران؟؟؟؟ پدر علم حسابداری قلعه ضحاك آريو برزن مقایسه اقتصاد ترکیه با اقتصاد ایران بيوگرافي :پدر اقتصاد ايران جهاني شدن و توسعه اقتصادي اطلاعاتي پيرامون جنبش عدم تعهد تحول در نظام مالياتي اقتصاد کشاورزی2 نرخ تورم 2 اقتصاد چیست ؟ نگاهی به پوپولیسم اقتصادی بحران بازار های مالی جهان و تاثیر آن بر دیگر کشور ها قيمت سكه
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان توسعه اقتصادی و آدرس afsanehmohamadi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان