نرخ خط فقر شدید در کشور 575 هزار و 400 تومان برآورد شد![]() اقتصاد > اقتصادملی - همشهری آنلاین:
مسئول کمیته مزد استان تهران از افزایش نرخ خط فقر خبر داد و گفت: طبق معیارهای بهداشت جهانی، نرخ خط فقر شدید در کشور ۵۷۵ هزار و۴۰۰ تومان برآورد شده است. علی اکبر عیوضی در گفتگو با ایلنا ضمن بیان مطلب فوق یاد آور شد: نرخ سبد هزینه خانوار کارگری با در نظر گرفتن ۲۰۰۰ کالری برای افراد بازرگسال و ۱۸۰۰ کالری برای کودکان و همچنین حذف کالاهای یارانهای از قبیل آب، برق، گاز و نان برای سال آینده ۷۹۵ هزار و ۵۹۵ تومان تعیین شده است. اظهارات مسئول کمیته مزد از میزان نرخ سبد هزینه خانوار در حالی مطرح میشود که پیش از این فرامرز توفیقی عضو کمیته مزد تهران با احتساب افزایش ۴۴ درصدی قیمت مسکن و خوراک نرخ سبد هزینه خانوار را ۹۲۰ هزار تومان اعلام کرده بود. خبر گزاري :همشهري آنلاين iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">گسترش اقتصاد غيرپولي در جهان معاصر نقش پول در اقتصاد چيست؟ ماهیت و کارکرد پول یکی از مباحث مهم اقتصادی است که فصلی بزرگ را در تاریخ اندیشه اقتصادی به خود اختصاص داده است؛ این امر به خصوص از این جهت مهم است که نحوه درک ماهیت و کارکرد پول در اقتصاد در نوع سیستم پولی و نحوه مدیریت سیستم پولی اثری مهم دارد؛ قطعا پاسخ به این سوال که آیا پول در عملکرد واقعی اقتصادی تاثیرگذار میباشد یا خیر و اینکه اگر پول تاثیرگذار است، اقتصاد را چگونه تحت تاثیر خود قرار خواهد داد، به نحو تعیینکنندهای در نوع سیستم پولی و نحوه مدیریت آن اثرگذار میباشد. بر این اساس و با توجه به اهمیت موضوع پول و تاثیر آن بر اقتصاد به خصوص در اقتصاد ایران، در این مقاله به تحلیل و بررسی تحول درک پول در سیر تاریخ اندیشه اقتصادی و نتایج آن در امر مدیریت سیستم پولی و سیاستگذاری پولی خواهیم پرداخت. iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">
فهم مرکانتیلیستی از پول بحث خود را در باب درک پول در سیر تاریخ اندیشه اقتصادی از مرکانتیلیستها آغاز مینماییم. مرکانتیلیستها (سوداگران) چه کسانی بودند؟ مرکانتیلیستها بیش و پیش از آنکه مردانی اهل نظریهپردازی باشند، مردان عمل بودند. آنان بیشتر انسانهایی اهل سیاست و عملگرا و بازرگان مآب بودند. روش استدلالی آنها متکی بر روش استقرایی و بر اساس مشاهدات تجربی خودشان بود تا اینکه به روش قیاسی متعهد باشند و از آن استفاده نمایند. البته جان مینارد کینز این روش را بیشتر از روش فکری کلاسیکها میپسندید، به نحوی که در کتاب نظریه عمومی خود در فصل ملاحظاتی درباره مرکانتیلیسم با بیانی فصیح به اظهار همدلی خود نسبت به مرکانتیلیستها میپردازد: «وزنه انتقاد ما بر ضد نامناسب بودن مبانی نظری عقیده آزادی اقتصادی «بگذار بشود، بگذار بگذرد» است که با آن بار آمدهایم و چندین سال تعلیم دادهایم؛ و نیز بر ضد این مفهوم که نرخ بهره و حجم سرمایهگذاری خود به خود در سطح مطلوب انطباق مییابد، متوجه است، به قسمی که اشتغال ذهن به موازنه تجاری یک اتلاف وقت میباشد. چراکه به اثبات رسیده است که ما جمع اقتصاددانان در این اشتباه خودبینانه مقصر بودهایم که آنچه را قرنها هدف اصلی سیاستمداری عملی بوده است، به عنوان وسوسهای بچگانه تلقی کردهایم. ... روشهای پیشاهنگان نخستین اندیشه اقتصادی در قرون شانزدهم و هفدهم (مرکانتیلیستها)، به عنوان مشارکت در هنر سیاست که به دستگاه اقتصادی رویهم و به تامین اشتغال مطلوب کل منابع دستگاه راجع است، ممکن است به قسمتها و نمونههایی از دانایی عملی رسیده باشد که مجردات غیرواقعبینانه ریکاردو ابتدا آن را فراموش و سپس محو کرده است. ... مرکانتیلیستها وجود مساله را احساس کرده بودند، بیآنکه قادر باشند تحلیل خود را تا به مرحله آن بکشانند.» [ کینز، ص391 ] روش فکری مرکانتیلیستها اگرچه به بیان کینز به نمونههایی از دانایی عملی رسید، اما همین امر علت اصلی خطاهای فاحش نظری آنان در درک و تبیین صحیح از عملکرد اقتصاد به خصوص در درک پول بود. یکی از مهمترین مباحثی که به مشغله فکری مرکانتیلیستها تبدیل شد، این مساله بود که منشا و منبع اصلی ثروت چیست؟ و اینکه چگونه باید دولت – ملت را به ثروت بیشتر رسانید؟ مرکانتیلیستها معتقد بودند که ثروت و قدرت اقتصادی، شرط لازم قدرت سیاسی است و مبنای اساسی تفکر اقتصادی مرکانتیلیستی این بود که منبع اصلی ثروت اقتصادی یک جامعه را فلزات گرانبها، یعنی طلا و نقره و به عبارتی پول تشکیل میدهد. این تفکر آنان را به سوی یک سیاست تجاری و بازرگانی خاص پیش برد که بر مبنای آن، سیاست تراز بازرگانی مثبت به یک اصل اساسی در سیاست بازرگانی تبدیل شد. منظور آنان از سیاست تراز بازرگانی مثبت، فزونی صادرات بر واردات در تجارت خارجی بود، که هدف آن انتقال طلا از کشورهای بیگانه به کشور خودی برای افزایش ثروت کشور بود. بر این اساس پاسخ مرکانتیلیستها به این سوال که منشا ثروت چیست و چگونه باید به ثروت بیشتری دست یافت، روشن شد: منشا و منبع اصلی ثروت اقتصادی را فلزات گرانبها (طلاو نقره) تشکیل میدهد و راه انباشت طلا و نقره برای کشورهایی که فاقد منابع سرشار این فلزات بودند، اعمال سیاست تراز بازرگانی مثبت خواهد بود. بنابراین بر اساس تفکر مرکانتیلیستی، انباشت فلزات گرانبها (طلا و نقره) از طریق اعمال سیاست تراز بازرگانی مثبت به عنوان «سیاست ملی» تدوین و تثبیت شد. موضع سوداگران در قبال فلزات گران بها در واقع يك دكترين پولي بود؛ به اين معني كه فلزات گران بها (طلا و نقره) به عنوان پول به منزله ثروت ملي تلقي ميشود؛ بنابراين تمام فعاليتها براي كسب آن تنظيم ميشود. در فهم مرکانتیلیستها انباشت فلزات گرانبها (طلا و نقره) از طریق سیاست تراز بازرگانی مثبت، که منجر به افزایش حجم پول (طلا و نقره) ميشد، نهتنها به تورم منتهی نمیشد، بلکه منجر به رونق و توسعه اقتصادی ميشد. آنها تحت روشهای فکری استقرایی خود قادر به درک صحیح ارتباط بین متغیرهای پولی و متغیرهای واقعی نبودند. با توجه به تفکر مرکانتیلیستی درباره ماهیت ثروت و نحوه اکتساب آن، سوداگران براي دولت نقش بزرگي در افزايش ثروت، قدرت ملي و تامين رفاه عمومي از راه اعمال سياست تجاری در رابطه با مستعمرات و کشورهاي همسايه قائل بودند. بدين ترتيب دولت موظف بود در تجارت دخالت کند و با وضع عوارض بر واردات، موجبات صادرات بيشتر و اخذ و انباشتن ثروت (که معادل انباشت طلا انگاشته ميشد) را فراهم آورد. آنان تا اندازهاي در تجارتگرایی به قصد زراندوزی پيش رفتند، چرا که تجارت را تنها راه مطمئن ثروتمند شدن (کسب طلا و نقره بیشتر) ميدانستند. خطای فاحش آنان در درک ماهیت و منشا اصلی ثروت تا حدودی به روش استقرایی و مشاهدهگرایی آنان بر میگشت، به نحوی که آنان نتوانستند به این بینش دست یابند که اگر چه برای یک فرد در جامعه داشتن طلا و پول بیشتر، به معنای داشتن ثروت بیشتر است، اما این امر هرگز برای جامعه به عنوان یک کل صادق نیست؛ یعنی صرف انباشت طلا برای یک جامعه نمیتواند ثروت و قدرت حقیقی برای آن جامعه را تضمین نماید. در واقع مرکانتیلیستها در این مورد دچار خطای ترکیب شده بودند، چراکه تمایز میان ثروت فرد به عنوان یک جزء و ثروت جامعه به عنوان یک کل را درک نکردند. با وجود خطای فاحش نظری مرکانتیلیستها در درک صحیح از ماهیت و منشا اصلی ثروت، دکترین پولی آنان و سیاستهایشان در تجارتگری به قصد زراندوزی، در عمل کمتر به در محاق رفتن و در حاشیه قرار گرفتن امر تولید منجر شد. اگر چه مرکانتیلیستها به دنبال انباشت بیشتر و بیشتر طلا و نقره بودند، اما آنان برای انباشت بیشتر طلا و نقره به عنوان ثروت، به استخراج معادن طلای مستعمرات اکتفا نکردند، بلکه در راستای اعمال سیاست تراز بازرگانی مثبت، به امر تولید و صدور هر چه بیشتر کالا به خارج اهمیت دادند. از این رو با وجود اینکه آنان هرگز امر تولید را به عنوان منبع و منشا اصلی ثروت درک نکردند، اما تولید را به عنوان ابزاری برای کسب ثروت (طلا و نقره) از طریق تجارت خارجی ستایش میکردند. واقعیت این است که آنان به لحاظ عملی عموما نتایج خوبی گرفتند (البته به استثنای اسپانیا و پرتغال)، اما در نظریهپردازی مهارت چندانی نداشتند. تفکر سوداگری در انباشت فلزات گرانبها (طلا و نقره) به عنوان ثروت، به خط مشیهای عملی و سیاسی متفاوتی در کشورهای اروپایی منجر شد؛ به نحوی که در اسپانیا و پرتغال خط مشی سوداگری فلزی، در فرانسه خط مشی سوداگری صنعتی و در هلند و انگلستان خط مشی سوداگری تجاری اتخاذ شد. خط مشی مرکانتیلیستها در فرانسه و انگلستان، نسبتا موفق بود، اما در اسپانیا، نتایج ناگواری به بار آورد. پرتغال اولین کشوری بود که بعد از کشف قاره آمریکا به معادن طلا و نقره آن دست یافت. اما دیری نگذشت که این کشور استقلال خود را به نفع اسپانیا از دست داد و علاوه بر آن پرتغال نظریه اقتصادی خاصی از خود نداشت. اسپانیاییها بر عکس پرتغالیها نظریه خاصی از خود ارائه دادند که منجر به خط مشی سوداگری فلزی شد. بر اساس این خط مشی آنان معتقد بودند که باید طلا و نقره دنیای جدید (آمریکا) به اسپانیا وارد شود و در داخل این کشور ذخیره شود و از خروج آن ممانعت به عمل آید تا به این صورت ثروت ملی اسپانیا افزایش یابد و در نتیجه قیمتها تثبیت شود!. در واقع این خط مشی زاییده خاماندیشانهترین صورت تفکر سوداگری بود و همین اتفاق افتاد؛ تسلط اسپانیا بر پرتغال موجب شد که بخش عمدهای از فلزات قیمتی قاره آمریکا به اسپانیا برود و در آنجا ذخیره شود. در نهایت به دلیل انباشت بیش از حد فلزات قیمتی که کارکرد پول را داشتند، قدرت خرید مردم افزایش بسیاری یافت. مردم به دلیل قدرت خریدی که به دست آورده بودند به مصرفگرایی گرایش پیدا کردند. واردات کالاهای مصرفی افزایش یافت و تولید داخل را با بحران روبهرو ساخت. از طرف دیگر از آنجا که فلزات قیمتی به دلیل واردات کالاهای مصرفی، از کشور خارج میشد، دولت مقررات جلوگیری از خروج فلزات قیمتی را تشدید کرده و مقررات حمایتی برای تولید داخل برقرار نمود. اما این تدابیر حمایتی موثر واقع نشد و فعالیتهای مولد کشاورزی و صنعتی در اسپانیا تضعیف و در نهایت منجر به بحران اقتصادی در اسپانیا گشت و این کشور نسبت به رقبای اروپایی خود فرانسه، انگلستان و هلند در فرآیند توسعه اقتصادی عقب ماند. وقتي عصر طلايي اسپانيا به پايان رسيد، اسپانیاییها نه طلا داشتند كه صرف توسعه اقتصادي كنند و نه توان تجاري كه با آن طلا بهدست آورند. رقبای اروپایی اسپانیا، خوششانستر از اسپانیا بودند. آنان به صورت مستقیم به معادن با ارزش طلا دسترسی نداشتند، بنابراین مجبور بودند دکترین انباشت طلا را با خط مشی دیگری غیر از خط مشی سوداگری فلزی دنبال کنند. به همین دلیل و با وجود اینکه هدف همه آنان انباشت طلای بیشتر بود، اما چون خط مشیهای متفاوتی را در پیش گرفتند، به نتایج بهتری در عملکرد توسعه اقتصادی دست یافتند. واقعیت این است که در دوران حاکمیت تفکر مرکانتیلیستی در اروپا، رویکرد مرکانتیلیستی با وجود ضعفها و خطاهای بزرگ نظری به خصوص در زمینه دکترین پولی آنان، عموما عملکرد نسبتا موفقی را در دوران سلطه تفکر مرکانتیلیستی بر جای گذارد. اما تحولات قرن هجدهم، مشکلات بسياري در اجرا و اعمال نظريات سوداگران پديد آورد و قدرت نظريات آنها را در عمل نیز در هالهاي از شک و ابهام قرار داد. انقلاب صنعتي زيربناي اقتصادي جوامع را دگرگون ساخت و به مرور نظام اقتصادي جديدي پيريزي شد که در آن قدرت از سرمايهداران تاجر به کارفرمايان صنعتي منتقل شد. در نظام سرمایهداری صنعتی، خط مشی دخالت دولت در تعیین قیمتهای عادلانه و کنترل و اعمال محدودیت در تجارت داخلی و خارجی توسط دولت، دیگر کارساز نبود. خط مشی مرکانتیلیستی در مقابل نظام سرمایهداری صنعتی که در حال سر برآوردن بود، روندی خشک، منفعت محور، غیر اخلاقی و خشن به همراه داشت و در نهایت در مسیری ایستا و رو به افول گام برمیداشت. چراکه اکنون نه تنها به لحاظ نظری قابل دفاع نبود، بلکه به لحاظ عملی نیز با شکلگیری و گسترش سرمایهداری صنعتی در کنار سرمایهداری تجاری دیگر قابل تداوم نبود. گذار از مرکانتیلیسم کمکم سیل انتقادات به سوی مرکانتیلیستها روان شد. منتقدانی که با وجود فقدان اصول و مبانی منسجم و مدون، ضعفها و خطاهای فهم مرکانتیلیستی از اقتصاد را درک کرده بودند و در صدد نقد و رد تفکر مرکانتیلیستی برآمدند. اندیشمندانی چون ویلیام پتی، جان لاک، ماندویل، دادلی نورث و دیوید هیوم با وجود اینکه در سنت فکری مرکانتیلیستی میزیستند و در چارچوب یک مکتب اقتصادی جدید قرار نمیگرفتند، نقشی بهسزا در شوریدن بر علیه تفکر مرکانتیلیستی و فروریختن انگارههای مرکانتیلیستی که یکی از آنها انگاره پولی آنان بود، ایفا نمودند. در تفکر منتقدان مرکانتیلیستها، ماهیت و منشا ثروت و راه انباشت ثروت، آن چیزی نبود که مرکانتیلیستها به آن اعتقاد داشتند. مفهوم سوداگری ثروت سریعا ارزش خود را از دست داد و مفاهیم جدیدی از ثروت اقتصادی جایگزین آن شد. ویلیام پتی بر خلاف مرکانتیلیستها که منشا ثروت را فلزات گرانبها (طلا و نقره) میدانستند، در قالب نظریه ارزش خود، نیروی کار را پدر و زمین را مادر ثروت تلقی مینماید. او بر خلاف سوداگرایان به جای تاکید بر تجارت برای انباشت ثروت بر تولید اصرار میورزید. جانلاک در اندیشه اقتصادی ارسطو، مدرسیها و در مقوله قانون طبیعی و بحث علوم تجربی مطالعات فراوانی نمود و به قانون و نظام طبیعی اعتقاد داشت. او اقتصاد را نوعی علم تجربی با داشتن یک بدنه از قوانین اساسی قلمداد میکرد. او معتقد بود علاوه بر روش استقرایی، از طریق روش قیاس نیز امکان شناخت قوانین طبیعی وجود دارد. ديدگاه يکسونگر مرکانتيليستها در مورد تجارت توسط نورث مورد انتقاد قرار گرفت. نورث در تنها رساله منتشرشدهاش با عنوان «سخني درباره تجارت» مينويسد: «تجارت کاري نيست که تنها يک طرف، يعني کشوري که کالاي اضافه صادراتي داشته باشد بهرهمند شود، بلکه تجارت کاري است که هر دو طرف مستفيض ميشوند. هدف تجارت، گردآوردن پول مسکوک نيست، بلکه مازاد محصولات و کالاها با يکديگر است. تقسيم کار بازرگاني بينالمللي ولو اينکه طلا و نقرهاي وجود نداشته باشد، ثروت را افزايش ميدهد... . تجارت به هر تقدير براي عامه مردم سودمند است، زيرا بدون شک افراد از تجارت بهرهمند ميشوند و اگر نشوند، آن را رها ميکنند و چون جامعه مرکب از افراد است، بهرهمند شدن افراد، بدون شک بهرهمند شدن جامعه را نيز در بر دارد. تجارت بايد آزادانه انجام گيرد و اگر قرار باشد تجارت از روي نسخه و طبق دستور انجام شود، ممکن است افراد از آن منتفع شوند، ولي جامعه از آن طرفي نخواهد بست.» شاید بزرگترین ضربه را دیوید هیوم به دکترین پولی و تجاری مرکانتیلیستها وارد نمود. هیوم نظريات حمايتگرايانه و مازاد تجاري مرکانتيليسم را زير سوال برد و در مقالهاي با عنوان «حسادت در تجارت» نوشت: «بر خلاف اين عقيده مادي و زيانآور، من با جرات ميگويم که فزوني تجارت و ثروت در يک کشور، نه تنها به زيان کشور همسايه نيست بلکه به عکس اين جريانات باعث بالا بردن تجارت و ثروت همه کشورهاي همجوار ميشود.» هیوم در راستای حملات خود به سوداگرایان، دکترین پولی خود را در سال 1752 در مقالهای با عنوان «در مورد پول» مطرح کرد؛ به نحوی که بعدها در 1980 مایر (Mayer) بیان مینماید که تاریخ دقیق ایده پولگرایی به سال 1752 (سال انتشار مقاله هیوم) برمیگردد، چراکه اکثر قضایای اساسی که پولگرایی را برجسته میسازد، به بحث هیوم برمیگردد. بر اساس نظریه هیوم حفظ مازاد تراز بازرگانی از طریق ورود طلا به کشور، باعث بالا رفتن قیمتهای داخلی و در نتیجه کاهش صادرات و افزایش واردات و خروج طلا از کشور میگردد که در نهایت هدف سیاستگذاران مبنی بر حفظ مازاد تراز بازرگانی قابل تحقق نخواهد بود؛ اما در صورتی که آزادی تجارت حاکم شود، تراز بازرگانی متوازن خواهد شد. نظریه هیوم بعدها به عنوان «مکانیسم تعادل خودبهخود بینالمللی در جریان پول فلزی» در ادبیات اقتصادی مشهور گردید. در همین دوران کانتیلون نیز مبانی نظریه مقداری پول را بسط و گسترش داد. فهم کلاسیکی از پول در تفکر اقتصادی کلاسیکها پول اساسا در تحلیلهای اقتصادی محو شد. در تفکر کلاسیکها که عمدتا ناظر بر تحلیل بلندمدت عملکرد اقتصادی بود، ایدهای که به تفکیک کلاسیکی مشهور شد، بسط و گسترش یافت و به ایده مسلط در اندیشه اقتصادی تبدیل شد. بر اساس تفکیک کلاسیکی، اقتصاد به دو بخش حقیقی و پولی تفکیک شد، که در آن پول در بلندمدت خنثی است، به نحوی که در بلندمدت پول در تعیین متغیرهای حقیقی اقتصاد مانند تولید حقیقی، اشتغال و نرخ بهره حقیقی نقشی نداشت و در نتیجه پول از تحلیلهای بخش واقعی اقتصاد محو شد. ماهیت و کارکرد پول در فهم کلاسیکی چیست؟ پول اساسا وسیله مبادله و سنجش ارزش است و اهمیتی بیش از این ندارد؛ هر کالای دیگری میتواند نقش پول را ایفا نماید. انگاره مرکانتیلیستی در باب پول، که انباشت پول را به عنوان انباشت ثروت تلقی مینمود، به طور کامل طرد و محو شد. در واقع در تفکر کلاسیکی، اقتصاد رابینسون کروزوئهای که در آن مبادلات به صورت تهاتری صورت میگیرد، قابلیت اطلاق به اقتصاد در دنیای واقعی دارد. این دیدگاهی بود که به وسیله ژان باتیست سي گسترش یافت و مورد قبول عموم کلاسیکها قرار گرفت. سی تحلیل خود را ابتدا از اقتصادی که مبادلات در آن به صورت تهاتری انجام میپذیرد، آغاز مینماید و قانون معروف خود را که بر اساس آن عرضه تقاضای خود را ایجاد مینماید، استنتاج كرده و سپس نتایج خود را به یک اقتصاد پولی بسط و تعمیم میدهد و بیان میكند که پول به جز به عنوان وسیله مبادله و سنجش ارزش، نقشی در اقتصاد ایفا نمیکند و قانون سی در یک اقتصاد پولی نیز صادق است: «هنگامی که تولیدکنندهای کالایی تولید مینماید، در واقع این هدف را دارد که کالای خود را زودتر بهفروش برساند. اگر تولیدکننده به چنین کاری موفق نشود، کالای وی ارزش خود را از دست میدهد. باید توجه داشت که منظور تولیدکننده برای فروش کالا، فقط به دست آوردن پول نیست، زیرا اگر پول هم در دست تولیدکننده راکد بماند، ارزشی برای او نخواهد داشت؛ پس تنها طریقی که پول به واسطه آن دارای ارزش میگردد، این است که تولیدکننده با آن کالایی خریداری کند، بنابراین به طور واضح میبینیم که به محض آنکه کالایی تولید شد، بازاری برای کالای دیگر به وجود میآورد.» [ژان باتیست سی] پول نقشی در تحولات اقتصادی ندارد و عملکرد واقعی اقتصاد در گردش پولی انعکاس مییابد؛ پول «حجابی» است که در پس آن «نیروهای اساسیتر اقتصاد» به فعالیت مشغولند. در نتیجه تجزیه و تحلیل پولی در تفکر کلاسیکی به صورت جزیرهای جدا از تحلیلهای اقتصادی درآمد و عموما تحت عنوان «نظریه مقداری پول» بسط و گسترش یافت و به نظریه تعیین قیمت تبدیل شد. روایتهای متفاوتی از نظریه مقداری پول ارائه شد؛ مارشال دیدگاه «وجوه نقدی» را ارائه نمود که به روش کمبریج معروف شد و فیشر نظریه مقداری پول را به روش سرعت معاملاتی پول ارائه نمود. در نظریه کلاسیکها، نرخ واقعی بهره پدیدهای غیرپولی است؛ آنچه نرخ واقعی بهره را تعیین مینماید، بازار سرمایه است که در چارچوب نظام پسانداز و سرمایهگذاری شکل میگیرد. در بازار سرمایه، پسانداز جریان عرضه وجوه به صورت وامدهی و سرمایهگذاری جریان تقاضای وجوه به صورت وامگیری را بیان مینماید، که نرخ بهره واقعی، متغیری است که بازار سرمایه را به تعادل رسانده و برابری پسانداز و سرمایهگذاری در بازار سرمایه را تضمین ميكند. نرخ بهره بالاتر، مصرفکنندگان را ترغیب مینماید که مصرف آینده را جایگزین مصرف فعلی كند و در نتیجه پسانداز خود را افزایش دهند، و از همین رو اقتصاددانان کلاسیک نرخ بهره را به عنوان پاداش ریاضت یا پاداش صرفهجویی، مورد بررسی قرار میدهند. در واقع همین جایگزینی مصرف آینده به جای مصرف حال، توجیهکننده سرمایهگذاری حال برای پاسخگویی به تقاضای مصرفی آینده است. در نظریه کلاسیک آنچه مهم است، نرخ بهره واقعی است نه نرخ بهره اسمی؛ نرخ بهره واقعی توسط عملکرد واقعی اقتصاد و نظام عرضه و تقاضا در بازار سرمایه تعیین ميشود و تغییرات حجم پول در نهایت بر نرخ بهره واقعی بیتاثیر است. تغییرات حجم پول از طریق نظریه مقداری پول، تعیینکننده تغییرات سطح قیمتها و در نتیجه نرخ تورم است؛ و نرخ تورم از طریق رابطه نرخ بهره فیشر که در آن نرخ بهره اسمی برابر با نرخ بهره واقعی به علاوه نرخ تورم میباشد، بر نرخ بهره اسمی تاثیر میگذارد، بنابراین حجم پول و تغییرات آن در اقتصاد، تنها بر نرخ بهره اسمی اثرگذار است و در تعیین نرخ بهره واقعی اقتصاد نقشی ندارد. در واقع کلاسیکها معتقدند که تمامی فعالان اقتصادی اعم از مصرفکننده و تولیدکننده، هرگز دچار توهم پولی نمیباشند و تمامی فعالیتهای اقتصادی خود را بر اساس متغیرهای واقعی تنظیم و تعیین میكنند، در نتیجه تغییرات حجم پول تنها بر قیمتها اثرگذار بوده و پول یک متغیر خنثی در تعیین عملکرد واقعی اقتصاد است؛ بنابراین متغیرهای واقعی اقتصاد مانند نرخ بهره واقعی، نرخ ارز واقعی، تولید، اشتغال و بیکاری فارغ از پول و تغییرات پولی تعیین میگردند و حجم پول و تغییرات آن تعیینکننده سطح قیمتها و تورم و نیز موثر در تعیین سایر متغیرهای اسمی است. تفکر کلاسیکها در مورد خنثایی پول، نتایجی را در خط مشی سیاستی مورد توصیه آنان در بر داشت. اگر پول واقعا خنثی باشد، آنگاه اعمال سیاستهای پولی برای ایجاد تاثیر مثبت بر سطح تولید و اشتغال بیمعنا است و اگر نظریه مقداری پول معتبر باشد، آنگاه برای تامین ثبات قیمتها کافی است حجم پول در گردش را تحت کنترل درآوریم. بر این اساس فیشر به شدت طرفدار سیستم پولی پایه طلا بود، چراکه پولی که به طلا قابل تبدیل نباشد، مورد اطمینان عامه مردم نیست و از آنجا که مقامات پولی ممکن است به انتشار بیش از حد پول بپردازند، منجر به ایجاد تورم و کاهش قدرت خرید دلار میگردد. بر اساس پیشنهاد فیشر، سکهها طلا از گردش اقتصادی خارج شد و به جای آن «گواهینامه طلا» (Gold Certificate) که پول به صورت اسکناس و قابل تبدیل به شمش طلا بود، رایج گردید. فیشر که به شدت نسبت به رواج و گسترش پول اعتباری بدبین بود، در ستایش سیستم پولی خود مینویسد: «این برنامه برای اولین و آخرین بار جلوی شیطانی که برای قرنها، دنیا را متلاشی کرده است و موجب بیاعتباری قراردادهای پولی و تفاهمها شده است، خواهد گرفت. تمام قراردادها در حال حاضر گرچه ظاهرا درست انجام میگیرد، ولی در حقیقت مداخلاتی در آن صورت میپذیرد – درست مثل اینکه برای تحویل گندم و زغال از وزنههای تقلبی استفاده شود.» [فیشر، 1920] از آنجا که رابطه ثابتی بین پول در گردش و سپردههای بانکی وجود ندارد، فیشر معتقد بود که نوسان در سپردههای بانکی، بزرگترین عامل نوسانات اقتصادی محسوب میگردد. بر اساس نظر فیشر، به دلیل اینکه حجم پول به صورت سپردههای جاری که به عنوان وسیله پرداخت مورد استفاده قرار میگیرد، نسبت به پشتوانه طلا بسیار زیاد است، تغییر در قیمت طلا تاثیر قابل ملاحظهای بر سطوح قیمت نخواهد گذاشت. بنابراین راهحل فیشر این است که پشتوانه سپردههای بانکی، صددرصد ذخایر پولی شود تا بانکها نتوانند با قدرت وامدهی خود خلق اعتبار نمایند. فهم مکتب اتریشی از پول تفکیک کلاسیکی مورد انتقاد اقتصاددانان مکتب اتریشی قرار گرفت. از نظر اقتصاددانان شاخص مکتب اتریشی، پول در تفکر کلاسیکی به خوبی فهم نشده است. از نظر آنان، نهتنها میزان تغییر در عرضه پول، بلکه نحوه و مسیری که پول وارد سیستم گشته و راه خود را در سیستم اقتصادی پیدا مینماید، متغیرهای واقعی و عملکرد اقتصادی را تحت تاثیر قرار میدهد. میزس در اثر کلاسیک خود «نظریه پول و اعتبار» (1971) که اولین بار در سال 1912 منتشر شد، کوشید تا پول را با بخش واقعی اقتصاد پیوند دهد. وی مدل اولیه نوسانات تجاری مکتب اتریشی را ارائه نمود و بعدا هایک آن را بسط و گسترش داد تا نشان دهد چگونه اختلالات پولی میتواند منجر به تخصیص ناکارآ و مشکلات مربوط به هماهنگی شود؛ از نظر هایک پول نقش کلیدی در فرآیند تعیین قیمت و تولید داشته، به نحوی که اختلالات پولی، قیمتهای نسبی و بخش واقعی اقتصاد را از طریق تغییر در ساختار تولید، تحت تاثیر قرار میدهد. هایک شاخصترین پیرو میزس، نظریات مکتب اتریشی را در خصوص پول و نوسانات صنعتی بسط داده و اصلاح نمود. هایک نظریه خود را برای پیوند میان بخش واقعی و پولی اقتصاد را در دو مقاله مهم خود یعنی «نظریه پولی و ادوار تجاری» (Monetary Theory and Trade Cycle) ( 1929) و «قیمتها و تولید» (Prices and Production) (1931) ارائه داد. این دو اثر را باید به صورت مکمل یکدیگر در نظر گرفت، به نحوی که اولی به علل پولی که سبب ایجاد نوسان میگردند، معطوف بوده و دومی به تغییرات بعدی در ساختار حقیقی تولید که این نوسانات را نهادینه مینمایند، تاکید مینماید. همانطور که گفتیم، مهم است که پول چگونه وارد سیستم اقتصادی میگردد؛ میزس در این مورد میگوید: «مقدار اضافی پول در وهله اول به جیب تمامی افراد راه پیدا نمیکند، آن افرادی نیز که در ابتدا منتفع شدهاند، به یک میزان انتفاع نبردهاند و افرادی هم که به یک میزان پول اضافی به دستشان رسیده است، رفتار و عملکرد یکسانی ندارند.» این مساله ناظر بر این امر است که پول اضافی به طور یکسان در اقتصاد توزیع نمیگردد، در نتیجه با تزریق پول جدید در اقتصاد نهتنها کالاهای مختلف با تزریق پول در اقتصاد به یک میزان تحت تاثیر قرار نمیگیرند، بلکه با کاهش قدرت خرید پول، توزیع درآمد و ثروت هم تغییر مییابد. پول بخش واقعی اقتصاد را از طریق تغییر در قیمتهاي نسبی و ساختار زمانی تولید تحت تاثیر قرار میدهد. این امر به طور فزایندهای سبب تخصیص مجدد منابع از تولید کالاهای مصرفی به تولید کالاهای سرمایهای میگردد؛ در حالی که چنین تخصیصهاي مجدد زمانی، نمیتوانند پایدار باشند، چراکه به وسیله تغییر در ترجیحات مصرفکنندگان از دوره حال به آینده حمایت و پشتیبانی نشدهاند. زمانی فراخواهد رسید که این اختلالات پولی منجر به بحران اقتصادی و بازگشت مجدد به ساختار زمانی پایدار تولید خواهد شد که منعکسکننده انتخابهای همه کارگزاران اقتصادی است. اقتصاددانان مکتب اتریشی نحوه اثرگذاری اختلالات پولی بر عملکرد اقتصادی را چنین تشریح مینمایند: افزایش حجم پول عملکرد واقعی اقتصاد را از طریق ایجاد اختلاف بین نرخ بهره طبیعی اقتصاد که انعکاسی از بازده واقعی سرمایه است و نرخ بهره بازاری اقتصاد که بیانگر هزینه وام گرفتن میباشد، تحت تاثیر قرار میدهد. تا زمانی که نرخ بهره طبیعی و نرخ بهره بازاری اقتصاد با هم برابر هستند، تعادل در بازار سرمایه برقرار است، به نحوی که میزان پسانداز (عرضه سرمایه) برابر میزان سرمایهگذاری (تقاضای سرمایه) در بازار میباشد و تمامی سرمایهگذاریها توسط پساندازهای ارادی مردم پشتیبانی میشوند. زمانی که دولت با کاهش نرخ بازاری بهره موجب ایجاد اختلاف بین نرخ بازاری بهره و نرخ طبیعی آن میگردد، بازار سرمایه از تعادل طبیعی خود خارج میگردد. در واقع با کاهش نرخ بهره بازاری، از یک طرف میزان پسانداز مردم کاهش یافته و از طرف دیگر میزان تقاضا برای منابع مالی جهت سرمایهگذاری افزایش خواهد یافت، بنابراین مازاد تقاضایی برای منابع مالی به وجود خواهد آمد که توسط پسانداز اختیاری مردم قابل تامین نیست، لذا دولت جهت جلوگیری از جیرهبندی منابع مالی، این مازاد تقاضا را با خلق پول تامین مالی مینماید. در نتیجه بخشی از پسانداز توسط پسانداز اختیاری و بخشی از آن توسط پسانداز اجباری تامین میگردد. در واقع با خلق منابع پول جدید، منابع مالی از طریق ایجاد یک فرآیند تورمی و کاهش قدرت خرید مصرفکنندگان و در نتیجه کاهش مصرف آزاد شده و در اختیار طرحهای سرمایهگذاری که به آنها اعتبار داده شده است، قرار میگیرد. کاهش مصنوعی نرخ بهره بازاری، منجر به ایجاد علائم قیمتی گمراهکننده برای فعالان اقتصادی میشود و در نتیجه منابع را از مصرف به سرمایهگذاری تخصیص مجدد میدهند. هایک (1939) به خوشهای از غفلتها اشاره مینماید که در نتیجه آن فعالان اقتصادی به صورت گروهی، به طور همزمان و در یک جهت، اشتباه میکنند، اما این پایان ماجرا نیست. واقعیت این است که پولی که به صورت اعتبار به گیرندگان وام برای طرحهای سرمایهگذاری کانالیزه شده بود، به هر ترتیبی در سیستم اقتصادی جریان خواهد یافت. در نهایت آنهایی که درآمدهای اضافی را از طریق خرج نمودن این منابع اعتبار مالی دریافت کردهاند، با توجه به نرخهای بهره بازاری پایین، تمایل دارند مصرف خود را افزایش داده و پول خود را خرج نمایند. به قول هایک (1931)، «خیلی بعید است که افراد درآمدهای اضافی خود را در یک افق نامشخص محدود نمایند و هیچ تلاشی جهت خرج بیشتر پول اضافی خود برای مصرف انجام ندهند.» در نتیجه رونق مصنوعی که از مسیر خلق و گسترش حجم پول و اعتبار ایجاد شدهاست، «در درون خود بذرهای عکسالعمل غیر قابل اجتناب را به همراه دارند، زیرا نیروهایی را ایجاد مینمایند که منجر به حرکت معکوس خواهند شد.» (هایک، 1975) در واقع راه فراری وجود ندارد: بیکاری باید در پی تورم بیاید؛ به عبارت بهتر نتیجه ایجاد رونق مصنوعی، رکود تورمی است. اگر دولت بخواهد تامین اعتبار لازم را در نرخهای بهره بازاری پایین برای طرحهای زودبازده ادامه دهد، باید به صورت فزایندهای به خلق نقدینگی بپردازد، اما ادامه خلق فزاینده پول و در نتیجه کمک به تداوم رونق مصنوعی ایجاد شده، به نحو فزایندهای به آتش تورم دامن خواهد زد. تورم افسارگسیخته، دولت را مجبور به واکنش خواهد نمود و انقباض پولی اقدامی گریزناپذیر خواهد بود. انقباض پولی رکود را تشدید خواهد نمود، اما راه گریزی از آن نیست. انقباض پولی موجب ميشود که نرخ بهره بازاری افزایش یابد و در نتیجه آن دسته از سرمایهگذاریها که قبلا به دلیل نرخهای پایین بهره بازاری سودآوری نشان میداد، اکنون دیگر سودآور نخواهند بود. سیاستگذاران یا باید هیچکاری انجام ندهند و اجازه بدهند کارخانههای غیرسودآور برچیده شوند و در نتیجه پیامد رکودی آن را بپذیرند یا اینکه با تداوم خلق نقدینگی بپردازند که در نتیجه اقتصاد را به سوی یک ابرتورم سوق خواهد داد. به قول هایک «زمان جلوگیری از رکود آتی، به هنگام رونق است.» بنابراین از منظر مکتب اتریشی یک رونق اقتصادی که به وسیله سیاست پولی انبساطی ایجاد میگردد، یک رونق مصنوعی است و منجر به خلق یک رکود ناگزیر در آینده نزدیک خواهد شد؛ به علاوه قانون آهنین کیفر نیز صادق است: هرچه اصرار بر سیاست پولی انبساطی، جهت تداوم رونق مصنوعی بیشتر باشد، رکودی که درپی آن خواهد آمد، شدیدتر، عمیقتر و طولانیتر خواهد بود. دانستنی های جالبایا میدانید بىخوابى سریعتر از بىغذایى موجب مرگ آدمى میشود iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">
ایا میدانید هر فرد بطور متوسط یک سوم عمر خود را در خواب میگذراند ایا میدانید کادمیم فلزی سمی است که در ساخت باطری های خشک کاربرد دارد ایا میدانید گالیم در دمای 30 درجه مایع می شود ایا میدانید اکسید کروم در ساخت نوار کاست و فیلم ویدئو استفاده می شود ایا میدانید رادیم گرانترین فلز است ایا میدانید رادار مخفف است و به معنای آشکار سازی و فاصله یابی به کمک امواج رادیویی است ایا میدانید اب داغ زود تر از اب سرد یخ میزند ایا میدانید خنده موجب تقویت سیستم ایمنی بدن می شود ایا میدانید مواج رادیویی بلند ترین طول موج را دارند که به حدود 2 کیلو متر میرسد ایا میدانید نور میتواند دور کره ی زمین (خط استوا) را 7.5 بار در 1 ثانیه طی کند. ایا میدانید میشود اب را در یک لیوان کاغذی بجوش اورد. (بدون سوختن لیوان) ایا میدانید اما طبق تئوری M-theory که جدیدتر و کامل تر است جهان دارای 11 بعد بوده است ایا میدانید لیزر به معنای تقویت نور توسط تشعشع تحریک شده است ایا میدانید نانولولهها ساختارهای کربنی 100 برابر قویتر از فولاد دارند ایا میدانید وزن نانولولهها یک ششم وزن فولاد است ایا میدانید نسبت استحکام به وزن درنانولولهها 600 برابر بیشتر از فولاد است ایا میدانید این در حالی که باید 2 میلیون ادم حرف بزنند تا بتونند یک لامپ 50 واتی رو روشن کنند ایا میدانید فرمول بالا برابر است با : قدرت مساوی است با شدت * محیط کره ایا میدانید هنگام رعد و برق اختلاف پتانسیل بین ابر و زمین به 10 تا 100 میلیون ولت میرسد ایا میدانید این تغییر ناگهانی دما از حدود 300 کلوین به 300 هزار کلوین حجم هوا را 100 برابر میکند ایا میدانید هنگام رعد و برق دمای ان را به بیش از 2000 درجه میرساند ایا میدانید پودولفسکی که اهل لهستان است قویترین مرد جهان است دانستنی های علمیآيا ميدانستيد دانشمندان مدعي هستند که انگشت کوچک پای انسان به مرور زمان ناپديد خواهد شد، چرا که ما کمترين استفاده از آن را داريم؟ iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">
- آيا ميدانستيد تشخيص تخم مرغ سالم از خراب با قرار دادن آن در کاسه ای پر از آب ميسر است، بدين صورت که اگر تخم مرغ ته نشين شود سالم است و اگر روی آب شناور شود خراب است؟ - آيا ميدانستيد پنگوئن نــــــــر ميتواند ماهي را در معده خود بيش از يک هفته بدون اينکه هضم اش کند نگه دارد و هر موقع لازم شد مقداری از آن را بالا مي آورد و به بچه های خود ميدهد؟ - اكثر افراد در كمتر از 7 دقیقه خوابشان میبرد! - اگر تار عنکبوت به کلفتي مغز يک مداد به هم تنيده شود ميتواند سنگيني يک هواپيمای بزرگ بوينگ را تحمل کند. - كومولونيمبوس (يك نوع ابر باران زا), ميتواند كفتي به اندازه 10 كيلومتر داشته باشد. - آيا ميدانستيد براي توليد هر 1000 كيلوگرم كاغذ جديد بايد 15 درخت جنگلي قطع شود؟ - آيا ميدانستيد براي توليد هر 1000 كيلوگرم كاغذ بازيافتي فقط حدود 1500 كيلوگرم كاغذ كهنه مورد نياز است كه با اين شيوه نزديك به 90 درصد در مصرف آب ، بيش از 50 درصد انرژي و 75 درصد آلودگي هوا كاهش ميابد؟ - آيا ميدانستيد كاغذ هم مثل پارچه پشت و رو دارد . روي كاغذ آن طرفي است كه در كارخانه كاغذ سازي به طرف نمد قرار مي گيرد و صافتر است . پشت كاغذ آن طرفي است كه در كارخانه زير كار است و روي آبكش قرار ميگيرد.براي تشخيص پشت و روي كاغذ آن را برش مي دهند ، پس از برش ، لبه الياف به سوي پشت كاغذ خم مي شوند و اگر لبه كاغذ را با انگشتان لمس كنيم متوجه لبه دار بودن يك طرف آن مي شويم. چاپ بر طرف روي كاغذ مرغوب تر خواهد بود .چاپ رنگي بر طرف روي كاغذ نتيجه بهتري دارد ! آزمایشهای علمی عجیب و جالب3 - قلقلك iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">
در دهه1930، یک استاد روانشناسی آمریکايی به نام کلارنس یوبا عقیده داشت خنده ناشی از قلقلك، غریزی نیست و آدمها این واکنش را به صورت تقلیدی از بقیه یاد میگیرند. او این نظریه را روی پسر خردسالش امتحان کرد. بقیه اعضای خانواده حق نداشتند در حضور پسر کوچک، به خاطر قلقلك بخندند. آزمایش سختگیرانه یوبا چندان موفقیتآمیز نبود. قبل از اینکه پسر به 7ماهگی برسد، اگر قلقلكش میدادند، میخندید اما این باعث نشد یوبا یک بار دیگر نظریهاش را روی دخترش هم امتحان نکند. 4 - موشهای بیسر و صورتهای رنگ شده در سال1924، کارنی لندیس از دانشگاه مینهسوتا میخواست درباره نحوه انعکاس نفرت در چهره افراد تحقیق کند. به این منظور، او با چوبپنبه سوخته خطهایی روی صورت چند داوطلب رسم کرد و بعد از آنها خواست آمونیاک استنشاق کنند، به موسیقی جاز گوش بدهند، به تصاویر غیراخلاقی نگاه کنند و در نهایت، دستشان را در یک سطل پر از قورباغه فرو کنند. سپس از هر یک از داوطلبها خواست که سر یک موش سفید را قطع كنند. با اینکه بعضیها مردد بودند و بعضیها هم داد و فریاد میکردند، بیشتر داوطلبان قبول کردند کار خواستهشده را انجام بدهند؛ «آنها شبیه اعضای یک فرقه سری شدهبودند که برای قربانی به پیشگاه بت بزرگ آماده میشدند». 5 - زنده کردن مردهها رابرت کورنیش - استاد دانشگاه برکلی - در دهه30 عقیده داشت که راهحلی برای زنده کردن مردهها پیدا کرده است؛ او اجساد را روی الاکلنگ میگذاشت، تکان میداد و در ضمن به آنها آدرنالین و داروهای ضدانعقاد تزریق میکرد تا جریان خون را دوباره راه بیندازد. روش کورنیش در مورد سگهایی که خفه شده بودند، نسبتا جواب داد؛ البته سگهای برگشته به اين دنيا کور بودند و از ضایعات مغزی رنج میبردند. او بعد سعی کرد روش خود را روی انسانها امتحان کند و برای همین رضایت یک محکوم به مرگ را گرفت که پس از به دار کشیده شدن، او را به دنیا برگرداند. اما دولت محلی كاليفرنيا به خاطر ترس از فرار متهم در صورت موفقیت آزمایش، جلوی آن را گرفت. 6 - آموزش در خواب در سال1942، لارنس لشان - که معلم کالجی در ویرجینیا بود - میخواست به طور ناخودآگاه عادت ناخن جویدن را از سر شاگرداناش بیندازد. برای همین شبها در حالی که پسرها به خواب خوش فرو رفته بودند، نواری را بالای سر آنها میگذاشت که مدام تکرار میکرد: «ناخنهای من مزه خیلی بدی دارند». یک بار هم که دستگاه پخش صدایش خراب شد، خود معلم دلسوز وسط خوابگاه ایستاد و جمله را تکرار کرد. تلاشهای لشان بینتیجه نبود؛ تا پایان ترم 40درصد شاگردان عادت ناخن جویدن را کنار گذاشتند. 7 - بوقلمونهای آسانپسند در دهه1960، مارتین شین و ادگار هیل روی رفتار بوقلمونهای نر در زمان جفتگیری تحقیق کردند و به نتایج عجیبی رسیدند؛ این پرندگان خیلی مشکلپسند نیستند. آنها عروسک یک بوقلمون ماده را در قفس پرنده نر گذاشتند و بعد به تدریج از اجزای عروسک کم کردند تا ببینند کی بوقلمون نر احساسش را به ماده قلابی از دست میدهد. در کمال تعجب، حتی وقتی که فقط سر مدل مصنوعی باقی مانده بود، بوقلمون نر هنوز مثل یک پرنده ماده واقعی به آن ابراز احساسات میکرد. 8 - سگهای دوسر ولادیمیر دمیخوف - جراح روس - در سال1954 شاهکار خودش را رو کرد؛ سگ دوسر. او سر، شانهها و یک پای یک توله سگ را به گردن یک سگ گله آلمانی بالغ پیوند زد. جالب بود که سر دوم شیر میخورد، بدون اینکه مریاش به جایی وصل باشد. هر دو حیوان به علت پس زدن عضو ، بعد از 6روز جانشان را از دست دادند اما دمیخوف مایوس نشد و در عرض 15سال بعد، آزمایش خود را 19بار دیگر تکرار کرد و توانست عمر موجودات عجیبش را تا یک ماه هم برساند. 9 - دکتر خفن پزشکی به نام استابینز فیرث - که در اوایل قرن نوزدهم در فیلادلفیا طبابت میکرد - عقیده داشت تب زرد یک بیماری مسری نیست. پس تصمیم گرفت نظریهاش را روی خودش امتحان کند. او استفراغ بیماران مبتلا به تب زرد را روی زخمهای باز آنها ریخت و بعد معجون پر از میکروب را بالا کشید. فیرث بیمار نشد اما نه بهخاطر درست بودن نظریهاش؛ تب زرد واقعا مسری است. منتها سالها بعد دانشمندان متوجه شدند که این بیماری فقط در صورت ورود مستقیم میکروب آن به جریان خون (مثلا بر اثر نیش پشه) منتقل میشود. 10 - چشمان تمام باز یان اسوالد از دانشگاه ادینبورو درباره به خوابرفتن در شرایط بحرانی تحقیق میکرد. او در سال1960، چند داوطلب پیدا کرد و چشمهای آنها را با نوار چسب، باز نگه داشت و بعد آنها را در شرایطي خفن، در معرض محرکهای مختلف قرار داد؛ یعنی از 50سانتیمتری به صورتشان فلش میزد، به کف پاهایشان شوک الکتریکی میداد و دم گوش آنها هم صداهای بلند در میکرد. با همه این اوضاع، هر سه داوطلب توانستند در عرض 12دقیقه به خواب فرو بروند. مرز در عقل و جنون باریک است مارتین رامیرز، در سال1925 خانوادهاش در مکزیک را رها کرد و به دنبال لقمه نانی به آمریکا رفت. اما بعد از چند سال دچار افسردگی شدید شد و گذرش به پزشکانی افتاد که در او تشخیص اسکیزوفرنی غیرقابلدرمان دادند. به همین دلیل، مکزیکی بینوا 30سال آخر عمرش را در آسایشگاههای روانی گذراند. راميرز تا زمان مرگش در سال1963، دیگر حرف نزد اما زیاد نقاشی کشید. امروزه نقاشیهای او جزء برجستهترین نمونههای هنر قرن بیستم به شمار میروند و خیلیها دنبال پیدا کردن کارهای شناخته نشده او هستند. باور به نزدیکی نبوغ و جنون، اصلا مسئله جدیدی نیست. ریشه این عقیده را حتی در آثار ارسطو هم میشود پیدا کرد. هنوز هم محققان زیادی روی این موضوع کار میکنند و پیشرفتهای فناوری هم به کمک آنها آمده. یکی از دانشمندان - پروفسور مایکل فیتزجرالد - ادعا میکند ارتباط مشخصی بین خلاقیت و اختلالات روانی پیدا کرده است. دکتر فیتزجرالد استاد کالج ترینیتی در دوبلین (پایتخت ایرلند) و متخصص یک بیماری روانی به نام نشانگان (سندرم) اسپرگر است. این بیماری در واقع نوع خفیفی از بیماری اوتیسم است که مبتلایان به آن در برقراری روابط اجتماعی دچار مشکل هستند و عادات و علایق خاص و تکرارشونده دارند. (مثال مشهور بیمار اوتیسمی در سینما، شخصیت داستین هافمن در فیلم Rainman است.) البته در نشانگان اسپرگر برخلاف حالات کلاسیک اوتیسم، اوضاع خیلی وخیم نیست و افراد مبتلا به آن به اختلالات حادی مثل تاخیر در گفتار یا مشکلات شناختی دچار نیستند. طبق تحقیقات فیتز جرالد، تعداد قابلتوجهی از مشاهیر و نامآوران دانش و هنر به نشانگان اسپرگر مبتلا بودهاند. او با بررسی زندگینامه و خاطرات بهجامانده درباره شخصیتهایی مانند بتهوون، موتزارت، هانس کریستین آندرسن، ایمانوئل کانت و جورج اورول نتیجه گرفته این افراد در عین خلاقیت زیاد، به این اختلال روانی هم گرفتار بودهاند و چه بسا همین بیماری باعث بروز نبوغ آنها شده است. به عقیده فیتزجرالد، همان ژنهایی که باعث بروز نشانگان اسپرگر میشوند، منشأ بروز خلاقیت هستند و به یک عبارت: «اسپرگر و خلاقیت 2روی یک سکه هستند». البته این نظریه با تردید و نگاه شکآلود دانشمندان نهچندان اندکی روبهروست که شواهد موجود را برای نتیجهگیری کافی نمیدانند. بحث پرهیاهوی رابطه نبوغ و جنون کماکان ادامه دارد و متخصصان حوزههای اعصاب و روان با وسواس مشغول سر و كله زدن با موضوعی هستند که شاید گریبان خودشان را هم - به عنوان یک نابغه - بگیرد آیا میدانستید هنوز هم نقاط ناشناخته بر روی زمین هست ؟!!3- كوفري واقع در شمال هند، منطقهاي مملو از برف است و داراي كوهها و تپههايي است كه براي اسكي بسيار مناسب ميباشد. در اين منطقه عدهاي به صورت اسكيمو زندگي ميكنند كه با لباسهايي از پوست حيوانات و در خانههاي برفي زندگي ميكنند. 4- بارو، شماليترين منطقه آلاسكاست، در اين منطقه حتي خاك هم يخ زده است. بارو در كنار ساحل اقيانوس منجمدشمالي واقع است. در اين منطقه هيچ گياهي نميرويد و سرما به 60 تا 70 درجه زير صفر ميرسد، اما قبيلهاي مشتمل بر صد نفر در اين منطقه پوشيده از يخ و برف زندگي ميكنند كه تاكنون جز خودشان انساني ديگر را نديدهاند. 5- گرينلند، در اين منطقه كوهي به نام گونيبورن وجود دارد كه در بالاترين نقطه كوه كه تصور نميرود زندگي در آنجا جريان داشته باشد گروهي از انسانهاي اسكيمو زندگي ميكنند. 6- ماري، منطقهاي در قطبجنوب است كه درجه هواي آنجا به قدري پايين است كه محققان تاكنون تصور ميكردند هيچ موجود زندهاي در آنجا زندگي نميكند، اما گروهي از انسانها هستند كه به دور از تمدن امروزي در آنجا سكني گزيدهاند. 7- كينايور، منطقهاي در كوههاي مرتفع هيمالياست. در اين منطقه زيبا كه مملو از درختان سوزني، گلهاي وحشي، اركيده وحشي و ناياب ميباشد، مردماني از تيره تبتي و هندي زندگي ميكنند. اين منطقه بكر و دست نخورده تاكنون كشف نشده بود. 8- بيابان قزاقستان، بياباني به مساحت 50 هزاركيلومتر مربع در جمهوري قزاقستان در نزديكي درياي آرال واقع شده. اين بيابان روي نقشه جغرافيا وجود ندارد و تنها توانستهاند از طريق Google earth يك تصوير ماهوارهاي از آن دريافت كنند 9- غار تيتان، در دربيشاير انگليس است. اين غار 142 متر بلندي دارد و در اول ژانويه سال 1999 توسط يك غارنورد انگليسي كشف شد. البته او و غارنوردان هنوز نتوانستهاند راهي براي رسيدن به اعماق اين غار پيدا كنند. 10- منطقه گرم، در جنگلهاي پاراگوئه در آمريكاي جنوبي منطقهاي در حدود 100 كيلومتر وجود دارد كه در آن انسانهايي زندگي ميكنند كه تا قبل از سال 2004 ميلادي هرگز كسي آنها را نديده بود زمانيكه دانشمندان سعي در يافتن مكانهاي جديد گياهان و گونههاي جانوري جديد در دل جنگلهاي پاراگوئه كرده بودند به اين گروه از انسانها برخورد كردند. اين منطقه درست در قلب آمريكايجنوبي و در مرز برزيل واقع شده است. اين منطقه بسيار گرم ميباشد و همه انسانهاي ساكن اين منطقه، برهنه زندگي ميكنند. 11- گنگ خارپينسوم، مرتفعترين كوه با 7 هزار و 541 متر ميباشد، بلندترين مكاني كه دست انسان تاكنون به آن نرسيده و اين منطقه در رتبه اول ليست مناطق ناشناخته قرار گرفته است. كوهنوردان زيادي سعي در فتح اين كوه داشتند اما نتوانستند، از سويي دولت به منظور حفظ آداب و سنتهاي محلي، فتح اين قله را ممنوع كرده است 12- كوه نياينكن تانگا، از 164 قله تشكيل شده و تاكنون پاي هيچ انساني به آنجا نرسيده است. ارتفاع اين قلل 6 هزار متر به بالاست. در شمال اين كوه يك درياچه به نام «سالت» قرار دارد و درياچه ديگري به نام «تامكو» كه بلندترين درياچه در جهان ميباشد و ارتفاعش از زمين 4 كيلومتر و 176 متر است، وجود دارد 13- بيابان داناكيل، در شمال شرقي اتيوپي و در جنوب اريتره در محدوده جنوب درياي سرخ واقع شده است. اين منطقه 100 متر از سطح دريا پايينتر است و زمينهايش نمكي ميباشد و هيچ گياهي در آنجا نميرويد. اما با تحقيقات دانشمندان، مشخص شد كه گروهي از مردم بدوي در آنجا ساكن هستند 14- زاكاما، محلي در جنوب چاد قرار دارد. اين منطقه 3000 كيلومتر مربع وسعت دارد كه بخش كوچكي از آن ناشناخته مانده بود. در اينجا عدهاي از مردم بدوي مشغول زندگي هستند. 15- خاجيار، شماليترين منطقه در مرز هند و كوههاي هيمالياست و هميشه مملو از برف ميباشد. اين منطقه بر روي يك تپه برفي با دماي 50 درجه زيرصفر واقع است! 16- قرهقوم، شنزاري سياه در تركمنستان كه منطقهاي بياباني است، البته در جاهايي كه گياه روييده باشد و آب وجود داشته باشد روستاهاي متعددي به چشم ميخورد، اما در قسمت كويري كه هيچ گياهي وجود ندارد انسانهاي بدوي زندگي ميكنند كه تاكنون از چشم همگان پنهان مانده بودند. آنچه خوانديد فهرستي از مكانهايي در زمين ميباشد كه پاي انسان متمدن تاكنون به آن نرسيده است، در واقع پايان دنيا اين مكانهاست! بر اساس تحقيقات اخير كه در محله علمي «نيوساينتيست» به چاپ رسيده، نشان ميدهد كه درحال حاضر بيش از صد قبيله و در مجموع حدود 40 هزار نفر آدم در مكانهايي زندگي ميكنند كه هنوز با بقيه دنيا تماس برقرار نكردهاند. تصاوير ماهوارهاي نشان ميدهد كه در اين مكانهاي ناشناخته، بشر زندگي ميكند. توضيح: در دو سال اخير كشف دو منطقه ناشناخته در ايران نيز در رسانه ها اعلام شد، يكي در منطقه ايلام و دوم در ناحيه كرمان، افراد ناحيه ايلام مانند انسانهاى نخستين زندكي مي كردند، و افراد ناحيه كرمان بسيار عقب مانده و از ضرورترين نيازها بي بهره بوده و از برهنكَي و كرسنكي ناشي از فقر رنج مي بردند، هر جند طبق معمول اين موارد از سوي متصديان محلي تكذيب شد، ولي خبر امدادرساني كروههاى مردمي داوطلبانه در رسانه ها منتشر كرديد 40قانون جالب در جهان 11. در قرن 16 و 17 میلادی نوشیدن قهوه در ترکیه ممنوع بود و اگر کسی در حین خوردن قهوه دستگیر می شدن، به اعدام محکوم می شد. 12. در فنلاند زمانی پخش کارتون دونالد داک به علت شلوار نپوشیدن شخصیت اصلیت سریال ممنوع بود. 13. تا سال 1984، بلژیکی ها مجبور بودند نام فرزندشان را از یک لیست 1500 نفری در روزهای ناپلئون بطور رندوم انتخاب کنند. 14. در برمه دسترسی به اینترنت غیر قانونی است. اگر فردی با اتهام داشتن مودم دستگیر شود، به زندان محکوم می شود. 15. اتریش اولین کشوری بود که مجازات مرگ را در سال 1787 حذف کرد. 16. صد ها سال پیش هر فردی که قصد داشت از کشور خارج شود، به سرعت اعدام می شد. 17. در طول جنگ جهانی اول هر سربازی که به همجنس بازی متهم می شد، اعدام می شد. 18. در زمان حکومت طالبان در افعانستان، پوشیدن جوراب سفید برای زنان به علت تحریک آمیز بودن آن برای مردان ممنوع بود. در ضمن ماموران پلیس دستور داشتند پنجره خانه ها را با رنگ سیاه بپوشانند تا زنان حاضر در خانه ها دیده نشوند. 19. در 24 ایالت آمریکا ضعف حنسی عامل اصلی طلاق است. 20. در ایالت میسوری بخش سنت لوئیس، هنوز هم نجات دادن زنان با لباس خواب، برای ماموران آتش نشانی ممنوع است. 21. در انگلستان، سر لاشه هر نهنگی که پیدا شود متعلق به پادشاه اشت و دم آن متعلق به ملکه. 22. در فرانسه صدا زدن خوک با نام ناپلئون ممنوع است. 23. در ویکتوریای استرالیا پوشیدن شلوارک های صورتی تحریک آمیز در غروب های شنبه ممنوع است. 24. در ویکتوریای استرالیا، تنها متخصصان برق اجازه تعویض لامپ برق را دارند. 25. در انگلستان چسباندن برعکس تمبر حاوی عکس ملکه، نشانگر خیانت و پیمان شکنی با سلطنت است. 26. در ورمونت، زنان تنها با اجازه کتبی همسرانشان حق استفاده از دندان مصنوعی را دارند. 27. در واشنگتون، وانمود کردن به داشتن خانواده پولدار ممنوع است. 28. در منطقه کنورسویل ویسکانسین آمریکا، مردان در هنگام اوج لذت شهوانی (ارگاسم) همسرانشان حق تیراندازی ندارند. 29. در اوهایو آمریکا, ماهیگیری در زمان مستی ممنوع است. 30. در اندونزی مجازات استمنا, مرگ است. 31. در بخش اروکای ایالت نوادا، بوسیدن زنان توسط مردان سبیلو ممنوع است. 32. در میامی آمریکا، تقلید کردن رفتار جانواران ممنوع است. 33. در لوای آمریکا، بوسیدن بیش از 5 دقیقه مجاز نیست. 34. زمانی در کشور سوئیس، محکم بستن در خودرو جرم به حساب می آمد. 35. در روآتای ایتالیا، عبور افراد غیر مسیحی از 20 متری کلیسا ممنوع است. اما عبور بزرگراهی از فاصله 15 متری کلیسای آن منطقه موجب دردسر پلیس شده بود، زیرا امکان توقف حودرو ها در آن منطقه بزرگران برای چک کردن مسیحی بودن یا نبودن شان وجود نداشت. 36. در سوئیس داشتن یک پناهگاه برای شهروند الزامی است. 37. در منطقه هستینگ نبراسکا, قانون می گوید هتلداران باید پیراهن سفید تمیز برای خواب به هر یک از مهمانان بدهند. هیچ زوجی هم حق ندارد تا قبل پوشیدن این لباس ها سکس داشته باشد. 38. در بحرین پزشکان حق ندارند در هننگام معاینه به آلت تناسلی زنان مستقیم نگاه کنند، اما اجازه دارند تصویر آنرا در اینه ببینند. 39. در لینوئیس آمریکا دادن سیگار روشن به حیوانات ممنوع است. 40. در منطقه ترمونتون یوتا در آمریکا, زنان حق سکس با مردان در آمبولانس را ندارند و در صورت انجام این کار گناهکار شناخته شده و نامشان در روزنامه محلی درج خواهد شد دانستنیهاتنها موجودی که می تواند به پشت بخوابد انسان است. انسان برای اولین بار در سال 1783 پرواز را تجربه کرد و توانست 8 کیلومتر با بالن پرواز کند؟ جمعیت جهان تا 5 سال آینده از مرز 9 میلیارد نفر خواهد گذشت! عمر خورشید 5 میلیارد سال است. عمر کهکشان راه شیری 10 میلیارد سال می باشد. نقره صدها بار از مواد ضدعفونی قوی تر است و 650 نوع میکروب را از بین می برد. مساحت کره زمین 515 میلیون کیلومتر است. کهکشان راه شیری بیش از 100 میلیون ستاره دارد. حنجره زرافه تار صوتی ندارد و گنگ است. تنها غذایی که فاسد نمی شود عسل است. یک انسان در هر سال در حدود شش میلیون و دویست و پنج هزار بار پلک می زند! قلب یک انسان معمولی در طول عمر او در حدود سه هزار میلیون بار می تپد و 48 میلیون گالن خون را به رگ ها می فرستد. اسب ها در مقابل گاز اشک آور مصون هستند. مساحت دریاچه ارومیه شش هزار کیلومتر مربع و عمیق ترین جای آن 14 متر است. نعناع ، سکسکه و تندی نفس را مداوا می کند. افراد باهوش دارای روی و مس بیشتری در موهایشان هستند. نخستین رمانی که توسط ماشین تایپ نوشته شد رمان تام سایر بود. ایرانی ها به طور متوسط روزانه حتی نصف استکان هم شیر نمی خورند. ایرانیان در آمریکا فرهیخته ترین افراد جامعه آمریکا هستند. مورچه ها هم شمردن بلدند و قدمهایشان را برای مسیریابی می شمارند. هیچ کس نمی داند چرا صدای اردک ها اکو ندارد. یک سوسک حمام می تواند 9 روز بدون سر زندگی کند تا اینکه از گرسنگی بمیرد. لئوناردو داوینچی می توانست با یک دستش بنویسد و با دست دیگرش نقاشی کند. وقتی شخصی در سریلانکا سرش را از طرفی به طرف دیگر تکان می دهد یعنی " باشه " یکی از شگفتی های ریاضی این است که وقتی عدد 111111111 را در خودش ضرب کنی جواب می شود : 12345678987654321 چشم های شترمرغ از مغزش بزرگتر است. اگر بصورت مداوم 8 سال و 7 ماه و 6 روز فریاد بزنید انرژی صوتی لازم برای گرم کردن یک فنجان قهوه را تولید کرده اید. کشتی ملکه الیزابت دوم بابت هر گالون سوختی که می سوزاند فقط یک و نیم متر حرکت می کند. فقط یک نفر از یک میلیارد نفر بیش از 116 سال عمر می کند. روز تولد شما حداقل با 9 میلیون نفر دیگر یکی است. ستاره دریایی مغز ندارد. هیچ کلمه ای در زبان انگلیسی با کلمه month هم قافیه نیست. دانستنیهای عجیبآیا میدانید روباه همه چیز را خاکستری می بیند iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">
آیا میدانید گربه قادر نیست مزه شیرین را تشخیص دهد آیا میدانید یک گرم سم مار کبری می تواند ۱۵۰ نفر را بکشد آیا میدانید حس چشایی نوعی پروانه بزرگ ۱۳ هزار بار دقیق تر از انسان است آیا میدانید لاما شتر بدون کوهانی است که به هنگام عصبانیت بر صورت طرف مقابل تف می اندازد. آیا میدانید قلب گنجشک ۱۰۰ بار در دقیقه می تپد. گنجشک ها روی زمین می پرند. آیا میدانید فیل تنها حیوانی است که می تواند ایستادن روی سر و گردن را یاد بگیرد. آیا میدانید یک موش کور ۱۴ سانتی می تواند در یک شب تونلی به طول ۹۱/۴ متر حفر کند. آیا میدانید مرغ ها برای تخمگزاری احتیاجی به خروس ندارند. خروس فقط برای بارور کردن تخم است آیا میدانید کرم های ابریشم در ۵۶ روز ۸۶ هزار برابر وزن خود غذا می خورند. آیا میدانید داركوب ها قادرند ۲۰ بار در ثانیه به تنه درخت ضربه بزنند آیا میدانید زمان گردش سیاره عطارد بدور خود ۲ برابر زمان گردش آن بدور خورشید میباشد آیا میدانید ۹۰ ٪ سم مارها از پروتئین تشكیل یافته است آیا میدانید قلب میگو ها در سر آنها قرار دارد آیا میدانید گونه ای از خرگوش قادر است ۱۲ ساعت پس از تولد جفت گیری كند آیا میدانید سطح شهر مكزیك سالانه ۲۵ سانتیمتر نشست میكند آیا میدانید موشهای صحرایی سالانه یک سوم ذخایر غذایی جهان را نابود میسازند آیا میدانید بیشترین سرعت که انسان دست یافته ۴۰,۰۰۰ کیلومتربا سفینه آپالو ۱۰ است آیا میدانید چین بیشتر از هر کشوری همسایه دارد، چین با ۱۳ کشور هم مرز است آیا میدانید موریانه ها قادرند تا ۲ روز زیر آب زنده بمانند آیا میدانید کبد انسان در ۳۰۰ تا ۵۰۰ روز نو میشود، یعنی اینکه از سلولهای جدیدی برخوردار میشود آیا میدانید درازترین دم به سوسمار آبهای شور تعلق دارد که درازای آن به ۳ متر میرسد آیا میدانید قدمت خالکوبی به بیش از ۵۰۰۰ سال میرسد آیا میدانید اغلب مارها دارای ۶ ردیف دندان میباشند آیا میدانید شمپانزه ها قادرند مقابل آینه چهره خود را تشخیص دهند اما میمونها نمیتوانند آیا میدانید قلب والها تنها ۹ بار در دقیقه میتپد آیا میدانید درازترین جانور یک نوع کرم خاکی است که درازای آن به بیش ۵۵ متر میرسد آیا میدانید اولین كلیسای ساخت بشر یعنی كلیسای پطرس مقدس در انطاكیه ترکیه میباشد آیا میدانید تقریبا ۶۵ ٪ وزن انسان را اکسیژن تشکیل میدهد. آیا میدانید رشد تعداد ماشینها در جهان ۳ برابر رشد جمعیت انسانهاست. آیا میدانید وزیر دفاع اسراییل و ریس حزب کارگر آن ایرانی الاصل میباشند. آیا میدانید ایران زمان شاه دارای ورزیده ترین خلبانان دنیا بود و تیم اکرو جتش حرف اول را در دنیا میزد آیا میدانید بیشترین آمار طلاق در جهان متعلق به ایران است آیا میدانید كوكا كولا در اصل سبز رنگ است آیا میدانید اسم قاره ها با همان حرفی كه آغاز میشود پایان میابد آیا میدانید شما نمیتوانید با حبس نفستان خود كشی كنید آیا میدانید محال است آرنج دستتان را بلیسید آیا میدانید خوكها به دلیل فیزیك بدنی قادر به دیدن آسمان نیستند آیا میدانید فندك قبل ازكبریت اختراع شد آیا میدانید بیشتر سر دردهای معمولی از کم نوشیدن اب است آیا میدانید زکریای رازی به غیر از الکل کاشف گوگرد هم هست آیا میدانید رکورد ضربه زدن به توپ پیگ پنگ در مدت زمان ۶۰ ثانیه ۱۷۳ ضربه است آیا میدانید مهمترین عامل افزایش طول عمر داشتن تناسب اندام به همراه وزنی مناسب است آیا میدانید ۷۰ در صد جمعیت ایران زیر ۳۰ سال سن دارند و ایران جوانترین جمعیت دنیا را دارد آیا میدانید خوردن کاهو مانع ریزش و سفید شدن موها میگردد آیا میدانید برای جلو گیری از جوانه زدن سیب زمینی درون سبد ان یک عدد سیب قرار دهید آیا میدانید اب دریا دارای طلاست و این مقدار در حدود ۴ گرم در هر میلیون تن اب است آیا میدانید یک نوع وزغ وجود دارد که در بدن خود سم كافی برای كشتن ۲۲۰۰ انسان را دارد آیا میدانید ۳۵۰ هزار نوع کفش دوزک در جهان وجود دارد آیا میدانید وال برای شکار از صدای بسیار بلندی که دارد استفاده میکند و طعمه را فلج یا میکشد آیا میدانید سریعترین قطار دنیا سرعت ۵۸۱ کلیومتر دارد، این نوع قطارها در ژاپن وجود دارند آیا میدانید چشم انسان حدود ۱۳۵ میلیون سلول بینایی دارد آیا میدانید مراسم مومیایی کردن در مصر باستان ۷۰ روز به طول میانجامید آیا میدانید صدایی بلندتر از زمانیکه سفینه ایی به فضا پرتاب میشود در جهان وجود ندارد آیا میدانید در قدیم ارزش نمک بیش از طلا بوده ، از نمک برای نگهداری غذا استفاده میشده است آیا میدانید شکستگی استخوان ناشی از پوکی استخوان در زنان دو برابر مردان است آیا میدانید در حدود ۹۷٪ از زنان چینی فاسد می باشند. آیا میدانید توماس ادیسون از تاریکی وحشت داشت. آیا میدانید چشم شتر مرغ از مغزش بزرگتر است. آیا میدانید الفبای مردم هاوایی ۱۲ حرف دارد. آیا میدانید مورچه ها نمیخوابد. آیا میدانید اسکندر و ژولیوس سزار صرع داشتند آیا میدانید ادامس توسط یک فرمانده جنگی اختراع شد. آیا میدانید کد کشور روسیه ۰۰۷ است. آیا میدانید ارتفاع برج ایفل در سرما و گرما بر اثر انقباض وانبساط ۱۶ ساتنی متر تغییر میکند. آیا میدانید عقرب میتواند سه سال بدون غذا زندگی کند آیا میدانید یک سوسک حمام میتواند ۹ روز بدون سر زندگی کند تا اینکه از گرسنگی بمیرد. آیا میدانید یک کوروکودیل نمیتواند زبانش را بیرون در بیاورد. آیا میدانید حلزون میتواند ۳ سال بخوابد. آیا میدانید به طور میانگین مردم از عنکبوت بیشتر میترسند تا از مرگ! آیا میدانید خطوط هوایی آمریکا با کم کردن ۱ زیتون از سالاد هر مسافر توانست ۴۰,۰۰۰$ جمع کند. آیا میدانید ملت آمریکا بطور میانگین روزانه ۷۳,۰۰۰ متر مربع پیتزا میخورند. آیا میدانید بچهها بدون کشکک زانو متولد میشوند که در سن ۲ تا ۶ سالگی ظاهر میشوند. آیا میدانید پروانهها با پاهایشان میچشند. آیا میدانید گربهها میتوانند ۱۰۰ صدا با حنجره خود تولید کنند در حالیکه سگها کمتر از ۱۰ آیا میدانید کوبیدن سر به دیوار ۱۵۰ کالری در ساعت مصرف میکند. آیا میدانید نزدیکترین ستاره به ما ۱ سال نوری فاصله دارد آیا میدانید انسان برای اولین بار در ۱۷۸۳ پرواز را تجربه کرد و توانست ۸ کیلومتر با بالن پرواز کند آیا میدانید ۱۵۰ میلیون سال پیش امریکایی ج از افریقایی ج از نظر جغرافیایی جدا شده است آیا میدانید جمیعت جهان تا ۵۰ سال آینده از مرز ۹ میلیارد نفر خواهد گذشت آیا میدانید گرمترین سیاره زهره می باشد این سیاره درجه حرارت ثابتی دارد که ۴۶۲ می باشد آیا میدانید عمر خورشید ۵ میلیارد سال می باشد آیا میدانید عمر کهکشان راه شیری ۱۰ میلیارد سال می باشد آیا میدانید نقره ۱۰۰ ها بار از مواد ضد عفونی قوی تر است و ۶۵۰ نوع میکروب را از بین می برد آیا میدانید مساحت کره زمین ۵۱۵ میلیون کیلومتر است آیا میدانید کهکشان راه شیری بیش از ۱۰۰ ملیون ستاره دارد آیا میدانید حنجره زرافه تار صوتی ندارد و گنگ است آیا میدانید تنها غذائی که فاسد نمی شود عسل است آیا میدانید پلک زدن زنان ۲ برار پلک زدن مردان است آیا میدانید قدیمترین بنا در شمال توکیو است ۵۰ هزار سال قدمت دارد آیا میدانید روزانه ۱۴,۰۰۰ نفر به بیماری ایدز مبتلا می شوند آیا میدانید مقاوم تریم ماهیچه در بدن زبان است آیا میدانید لایه پوستی که آرنج دست را پوشیده هر ۱۰ روز یکبار عوض میشود آیا میدانید در هر قطره آب ۳۳ میلیارد الکترون وجود دارد آیا میدانید مرغ با شنیدن موسیقی بزرگترین تخم را میگـــذارد آیا میدانید مورچه کارگر تا ۵ سال و مورچه ملکه تا ۲۵ سال عمر میکند آیا میدانید زنبور عسل ۲ معده دارد یکی برای جمع آوری عسل و دیگری برای هضم غذا آیا میدانید مورچه نسبت به بدن اش بزرگترین مغز را دارد آیا میدانید جنین انسان بعد از ۱۷ هفته می تواند خواب هم ببیند یا ۴ ماه! آیا میدانید گربه و سگ ۵ نوع گروه خون دارند در حالیکه انسان ۴ نوع گروه خون دارد آیا میدانید ۱۳۰۰ تا از کره زمین در سیاره مشتری جای میگیرد آیا میدانید در شیلی صحرایی وجود دارد که هزاران سال میشود در آن باران نباریده آیا میدانید خرگوش و طوطی تنها حیواناتی اند که بدون برگشتن به عقب پشت سر خود را ببینند آیا میدانید طول قد هر انسان سالم برابر ۸ وجب دست خود اوست آیا میدانید شبکه چشم انسان ۱۳۵ میلیون سلول دارد که مسولیت تشخیص رنگها را بر عهده دارند آیا میدانید بدن انسان ۵۰ هزار کیلومتر رشته عصبی دارد آیا میدانید تنها موجودای که میتواند به پشت بخوابد انسان است آیا میدانید چشم سالم انسان میتواند ۱۰ ملیون رنگ مختلف را ببیند و از هم دیگر جدا نماید آیا میدانید همه نوزادان میگو نر میشوند و بعد از چند هفته بخشی از نوزادان به ماده تبدیل میشوند آیا میدانید افرادی که در اثر گزندگی زنبور میمیرند بیش از افرادی استند که در اثر مار گزدگی میمیرند آیا میدانید حس بویایی خرس تقریباً ۱۰۰ برابر قوی تر از حس بویایی انسان است آیا میدانید عریض ترین آبشار جهان خن است عرضی ۱۱ کیلو متر و ارتفاع بین ۱۶ تا ۲۱ متر دارد آیا میدانید بدن انسان قادر است در ظرف ۱ ساعت ۲ لیتر عرق تولد کند آیا میدانید با چشم غیر مجهز به تلسکوب می توان ۶ هزار ستاره را در آسمان مشاهده کرد آیا میدانید کشور تایوان از نظر موقیعت جغرافیائی در خطرناکترین نقطعه جهان قرار دارد آیا میدانید در جهان فقط ۷ هزار ببر وجود دارد آیا میدانید تشکیل و تولد سیاره ای مشابه زمین حداقل به ۳ میلیون سال نیاز دارد آیا میدانید برای فرار از جاذبه زمین به سرعت ۱۱ کلیومتر در ثانیه نیاز است آیا میدانید ظروف پلاستیکی ۵۰ هزار سال در برابر تجزیه و فرسودگی مقاوم اند آیا میدانید آب گرم زودتر از آب سرد یخ میزند آیا میدانید از یک درخت معمولی می توان ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ کیلو کاغذ تولید کرد آیا میدانید آهن فلزی است که بیشتر از دیگر فلزات در جهان مصرف دارد آیا میدانید مغز بیشتر انرژی را در بدن مصرف میکنند به همین دلیل هم از سایر نقاط بدن گرمتر است آیا میدانید انجیر خشک کرده ۶ برابر انجیر تازه مقوی تر است آیا میدانید سالانه ۸۶ ملیون نفر به جمعیت جهان اضافه می شود آیا میدانید با پیشرفت علم هنوز برای دانشمندان ساختن عسل کشف نشده است آیا میدانید ۹۰%مردم در نیمکره شمالی زندگی میکنند آیا میدانید درخت خرما نر هرگز بار نمی آورد آیا میدانید پروتین تخم مرغ بیشتر از شیر و گوشت است آیا میدانید سرکه قدیمیترین تیزابی است که توسط مصریان در حدود ۳ هزار سال قبل کشف شد آیا میدانید در دنیا از هر ۵ نفر ۴ نفر موهایش تیره میباشد آیا میدانید خرس كوالا هرگز آب نمینوشد و آب مورد نیاز خود را با خوردن برگ گیاهان تامین میكند آیا میدانید دریاچه بایکال کهنسالترین دریاچه دنیا است ، قدمت آن به ۷۰ میلیون سال میرسد آیا میدانید مساحت خیلج فارس ۲۴۰ هزار کیلومتر مربع میباشد آیا میدانید اولـیـن تــمـاس تـلفـنی ایـران سـال ۱۲۸۵ خـورشـیـدی در تـهـران برقرار شد آیا میدانید نوعی كوسه دارای ۳۵۰۰ دندان می بـــاشد كه از هیچ یك از آنها استفاده نمیكند آیا میدانید بـدن انـســان برای حفظ تعادل خود در حـال ایستادن از ۳۰۰ عضله استفاده میكند آیا میدانید سرعت سریعترین حلزون ۲.۳ میلیمتر در ثانیه میباشد یعنی ۱ کیلومتر در ۵ شبانه و روز آیا میدانید چـگـالـی زمـیـن از سیارات دیـگر منظومه شمسی بیشتر است آیا میدانید هر فرد هنـگام غــذا خوردن بطور مـتـوسط ۲۹۵ بار عمل بلعیدن را انجام می دهد آیا میدانید خواب كمتر از ۶ ساعت و بیشتر از ۸ خطر ابتلا به دیابت را افزایش میدهد آیا میدانید خطر ابتلا به آنفلوانزای مرغی ۱ بر ۱۰۰ میلیون میباشد آیا میدانید که دروان حاملگی کرگدن نیز به ۴۹۰ روز است آیا میدانید پستانداران بغیر از انسان و میمون، رنگها را بدرستی تشخیص نمیدهند آیا میدانید مونالیزا فاقد ابرو میباشد زیرا در دوران رنسانس تراشیدن ابرو مد بوده است آیا میدانید تقریبا نیمی از كل نشریات جهان در دو كشور آمریكا و كانادا منتشر میگردند آیا میدانید نوشابه های زرد رنگ زیان بارتر از نوشابه های سیاه رنگ هستند آیا میدانید شش چپ اندكی از شش راست كوچكتر تا فضای كافی برای قرارگیری قلب فراهم آید آیا میدانید هر چشم مگس دارای ۱۰ هزار عدسی میباشد آیا میدانید مقاومت موش صحرایی در برابر بی آبی بیشتر از شتر میباشد آیا میدانید جمعیت میمونهای هند بالغ بر ۵۰ میلیون می باشد آیا میدانید تعداد چشمان عقربها به ۱۲ عدد میرسد آیا میدانید اثر سیب در بیـدار نـگـهـداشتن افـراد در شـب بـیشـتر از قـهــوه و كافئین است آیا میدانید فاصله سطح كره زمـیـن تـا مـركز آن حدود ۶۳۷۰ كیلومتر است آیا میدانید اغلب ماتیكها حاوی فلسهای ماهی میباشند آیا میدانید دارچین بسیار کشنده است اگر به صورت وریدی به انسان تزریق شود باعث مرگ میشود آیا میدانید فقط یک نفر از ۱ میلیارد نفر بیش از ۱۱۶ سال عمر میکند. آیا میدانید عمومی ترین نام در دنیا محمد است. آیا میدانید بلندترین زن دنیا ۲.۳۶ سانتی متر قد دارد آیا میدانید طولانی ترین لباس عروس دنیا به طول ۱۰ متر است آیا میدانید روز تولد شما حداقل با ۹ میلیون نفر دیگر یکی است. آیا میدانید جلیقه ضد گلوله ، ضد آتش ، برفپاككن شیشه و چاپگرهای لیزری را زنان اختراع کردند آیا میدانید تمامی خرسهای قطبی چپ دست هستند آیا میدانید فیلها تنها جانورانی هستند كه قادر به پریدن نیستند آیا میدانید بطور متوسط ، مردم آنقدر از عنكبوتها میترسند كه نمیتوانند آنها را بكشند آیا میدانید مورچه همیشه بر روی سمت راست بدن خود سقوط میكند آیا میدانید صندلی الكتریكی توسط یك دندانپزشك اختراع شد آیا میدانید استفاده از هدفون در هر ساعت باكتریهای موجود در گوش را تا ۷۰۰ برابر افزایش میدهد آیا میدانید نظیر اثرانگشت ، اثر زبان هر شخص نیز متفاوت است آیا میدانید زنان تقریبا ۲ برابر مردان چشمک میزنند. آیا میدانید انسانهای راست دست به طور میانگین ۹ سال بیش از چپ دستها عمر میکنند. آیا میدانید لئوناردوداوینچی قیچی را اختراع کرد. آیا میدانید درآمد مایکل جوردن از کمپانی نایک، بیش از درآمد تمام کارکنان این کمپانی است. آیا میدانید هیچ کلمه ای در زبان انگلیسی با کلمه month هم قافیه نمیشود. آیا میدانید مورچه ها بعد از مرگ در اثر سم پاشی به پهلوی راست میافتند. آیا میدانید هر انسانی در طول زندگیاش به طور میانگین ۸ عنکبوت را در حال خواب میخورد. آیا میدانید گربه ماهی بیش از ۲۷,۰۰۰ عضو چشایی دارد. آیا میدانید کشتی ملکه الیزابت دوم بابت هر گالون سوخت فقط ۱.۵ متر حرکت میکند آیا میدانید هر آمریکایی به طور میانگین ۲ کارت اعتباری دارد. آیا میدانید حشراتی مانند مورچه و زنیور و … هم دیکتاتوری دارند آیا میدانید اگر اکسیژن هوا بیشتر بود حشرات بزرگتر و یک سنجاقک به اندازه یک شاهین میشد آیا میدانید سریع ترین جت دنیا دارای سرعت ۳۶۰۰ کیلو متر است آیا میدانید طول همه ریشه های یک نیشکر ۲۰ کیلومتر است آیا میدانید ملکه میوه ها جوز هندی است آیا میدانید وزن ۱ قاشق چایخوری از سیاه چاله ها ۲ میلیارد تن است آیا میدانید این مطالب را از از وبلاگ آی آر بست دات وردپرس دات کام میخوانید آیا میدانید وزن خورشید ۲ میلیارد میلیارد میلیارد تن است آیا میدانید نعره یک نوع شیر تا ۳ کیلومتری شنیده میشود آیا میدانید چشم جغد ۸۰ بار از چشم انسان قوی تر است آیا میدانید ۵۰ ٪ جمعیت جهان هیچگاه در طول حیات خود از تلفن استفاده نكرده است آیا میدانید مورچه در مایکروویو زنده میماند آیا میدانید دود سیگار موجود در محیط بیشتر از مواد قندى در پوسیدگی دندان کودکان نقش دارد آیا میدانید پروانه ها، چشم های مرکب دارند که تعداد آنها گاهی به ۱۸ هزار می رسد آیا میدانید یک نوع پشه وجود دارد که در ثانیه ۱۰۰۰ بار بال میزند آیا میدانید نمک از ۵ هزار سال پیش در سفره ما انسانها بوده است آیا میدانید قانون تبدیل ماده به انرژی انشتین چیست >> انرژی = جرم ضرب در مجذور سرعت نور آیا میدانید كره زمین از ۱۰۲ عنصر بوجود آمده و این ۱۰۲ عنصر در بدن انسان وجود دارد آیا میدانید اگر در ۱ سال هیچ مگسی نمیرد حجم مگسهای متولد شده با حجم زمین برابر میشود آیا میدانید تعداد چینیهای که انگلیسی بلدند، از آمریکاییهای که انگلیسی بلدند، بیشتر است آیا میدانید وزن كوه یخی متوسط الحجم ۲۰ میلیون تن است آیا میدانید که در تهران روزانه ۲۷ نفر به خاطر الودگی هوا جان خود را از دست می دهند. آیا میدانید قدمت انرژی تاریک در فضا به ۹ میلیارد سال میرسد آیا میدانید انسان سالانه بیش از ۱۰ میلیون مرتبه پلک می زند آیا میدانید ناخنهای انگشتان دست، تقریبا چهار برابر ناخنهای پا رشد میکنند آیا میدانید دلفینها هم مانند گرگها هنگام خواب یك چشمشان را باز میگذارند آیا میدانید مغز انسان ۲ ٪ از وزن بدن است ولی ۲۵% اكسیژن دریافتی را به تنهایی مصرف میكند آیا میدانید بیشتر سردردهای معمولی از کم نوشیدن آب می باشد. آیا میدانید که یک چهارم خاک روسیه در سال پوشیده از برف است آیا میدانید ابررسانا موادی که میتواند در حرارت پایین جریان را بدون مقاومت از خود عبور دهند آیا میدانید ظروف پلاستیكی تقریبا ۵۰ هزار سال در برابر تجزیه و فساد مقاومند. آیا میدانید در تمام وجود شما بیش از یك مشت گچ «كلسیم» وجود دارد. آیا میدانید موش دو پای افریقائی از میدان دیدی برابر ۳۶۰ درجه برخوردار است. آیا میدانید زمان بارداری فیل به ۲ سال می رسد. آیا میدانید بیشترین ضربان قلب راقناریها با ۱۰۰۰ بار در دقیقه دارد دانستنیهای ایران باستانآیا می دانید: داریوش کبیر طرح تعلیمات عمومی و سواد آموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم می بایست خواندن و نوشتن بدانند که همین مناسبت خط آرامی یا فینیقی را جایگزین خط میخی کرد که بعد ها خط پهلوی نام گرفت داریوش به حق متعلق به زمان خود نبود و 2000 سال جلوتر از خود را می اندیشید . آیا می دانید:داریوش در پاییز و زمستان 518 _519 قبل از میلاد نقشه ساخت پرسپولیس را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بر روی کاغذ آورد. آیا می دانید:داریوش بعد از تصرف بابل 35000 یهودی برده را که در آن شهر در زیر یوق بردگی شاه بابل بودند آزاد کرد. آیا می دانید:داریوش در سال دهم پادشاهی خود شاهراه بزرگ کوروش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که از خراسان به مغرب چین می رفت که بعدها جاده ابریشم نام گزاری شد. آیا می دانید: داریوش برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بود 25000 کارگر به صورت 10 ساعت کار در تابستان و 8 ساعت کار در زمستان به کار گماشته بود و به هر استاد کار هر 5 روز یک بار یک سکه طلا داریک می داد وبه خانواده از کارگران بهغیر از مزد آنان روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن” کره” عسل و پنیر می داده است و هر 10 روز یک بار استراحت داشتند . آیا می دانید: داریوش در سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد می داد که به گفته مورخان گرانترین کاخ دنیا محسوب می شد این درحالیست که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بودند بدون پرداخت مزد که با شلاق نیز همراه بوده است. آیا می دانید: تقویم کنونی (ماه 30 روز) به دستور داریوش پایگزاری شد و ادو هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی “دنی برن” بسیج کرده بود بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال دارای 5 عید مذهبی و31 روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است. آیا می دانید: داریوش پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایگذاری کرد وبه مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببیند تا بتواند از سرزمین پارس دفاع کند . آیا می دانید:داریوش برای اولین بار در ایران وزارت راه- وزارت آب –سازمان املاک – سازمان اطلاعات – سازمان پست و تلگراف (چاپار خانه) را بنیان نهاد. آیا می دانید:داریوش برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزوی از امپراتوری ایران بود سدی عظیم بروی رود سند نهاد. آیا می دانید:اولین راه شوسه و زیر سازی شده در جهان توسط داریوش ساخته شد. آیا می دانید:فیثاغوریث که به دلیل مذهبی از کشور خود گریخته بود به ایران پناه آورد و توسط داریوش کبیردارای یک زندگی خوب همراه مستمری دائم شد. آیا می دانید: در طول سلطنت داریوش کبیر 242 حکمران بر علیه او شورش کردند و او پادشاهی بود که با 242 مورد شورش مقابله کرد و همه را بر جای خود نشاند و عدالت را در سراسر ایران گسترش داد او در آخر پادشاهی به اندازه 10 میلیون لیره انگلستان ذخیره مالی در خزانه دولتی بر جای گذاشت. آیا می دانید : تحولی که زرتشت در فرهنگ ایران به وجود آورد زنهای ایرانی را در تمام زمینه ها هم تراز مردان کرد و زنها از چنان آزادی برخوردار شدند که مانند آنرا در هیچ جایی از دنیای باستان نمیتوان یافت. درآن زمان یونانیها با زنان خود مانند برده رفتار میکردند و ارسطو میگفت زن نمیتواند روح داشته باشد. (پل دو بروی: تاریخ فلسفه زرتشت، پاریس 1984 رویه 110) آیا می دانید : پس از آزادی یهودیان از اسارت بابل بوسیله کوروش بزرگ، ساختن معبد اورشلیم بوسیله داریوش و جمع آوری تورات بوسیله خشایارشاه، سه پادشاه ایران، پیامبران یهودی همچون ایسایی، ژرمی، ازقیل ودانیل، کورش بزرگ را در تورات « فرستاده خدا و پیام آور آزادی» خواندند. (ژرار ایزرایل: کورش بزرگ، پاریس 1987) می دانستید؟ آیا میدانستید که ضریب هوشی انسان های معمولی بین ۸۵ تا ۱۰۵ است ؟
iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">
آیا میدانستید که هر تار موی انسان میتواند تا وزن ۱۰۰ گرم رشد کند ؟ آیا میدانستید که یک انسان نهایتا میتواند با سرعت ۳۵ کیلومتر در ساعت بدود ؟ آیا میدانستید که کالبد شکافی انسانهای جدید بسیار بیشتر از انسانهای قدیمی طول میکشد ؟ آیا میدانستید که انسان با خوردن ۲۰ نیش از زنبور عسل در آن واحد خواهد مرد ؟ آیا میدانستید که هر انسان میتواند ۱ دقیقه نفس خود را حبس کند و رکوردش در جهان ۸۵ دقیقه است ؟ آیا میدانستید که وزن اسکلت انسان بالغ ۱۳ تا ۱۵ کیلوگرم است ؟ آیا میدانستید که انسان اولیه (ناندرتال ها) و اجداد اولیه انسان هر دو در یک زمان در اروپا بودند ؟ آیا میدانستید که یک انسان ۸ ثانیه بعد از قطع گردن هنوز به هوش است ؟ آیا میدانستید که لایه بیرونی پوست انسان هر ۲ هفته یکبار با سلولهای جدید تعویض میشود ؟ آیا میدانستید که انسان ۹ هزار سال پیش از میلاد برای اولین بار به کشاورزی پرداخت ؟ آیا میدانستید که دویست میلیون موجود زنده روی زمین وجود دارد که انسان یکی از آنها است ؟ آیا میدانستید که کبد انسان در ۳۰۰ تا ۵۰۰ روز نو میشود، یعنی اینکه از سلولهای جدیدی برخوردار میشود ؟ آیا میدانستید که تقریبا ۶۵ ٪ وزن انسان را اکسیژن تشکیل میدهد ؟ آیا میدانستید که انسان برای اولین بار در ۱۷۸۳ پرواز را تجربه کرد و توانست ۸ کیلومتر با بالن پرواز کند ؟ آیا میدانستید که جنین انسان بعد از ۱۷ هفته (۴ ماه) می تواند خواب هم ببیند ؟ آیا میدانستید که تنها موجودای که میتواند به پشت بخوابد انسان است ؟ آیا میدانستید که بدن یک انسان در طول عمرش به طور متوسط ۱۳۰۰ لیتر عرق تولید میکند ؟ آیا میدانستید که انسانهای راست دست به طور میانگین ۹ سال بیش از چپ دستها عمر میکنند ؟ آیا میدانستید که کره زمین از ۱۰۲ عنصر بوجود آمده و این ۱۰۲ عنصر در بدن انسان وجود دارد ؟ آیا میدانستید که حس بویایی انسان قادر به دریافت و تشخیص ده هزار بوی متفاوت است ؟ آیا میدانستید که حدود ۱۰ درصد وزن بدن انسان (بدون آب) را باکتریها تشکیل میدهند ؟ آیا میدانستید که از دست دادن تنها ۱% از آب بدن موجب تشنگی میشود ؟ آیا میدانستید که بیشتر سردردهای معمولی از کم نوشیدن آب است ؟ آیا میدانستید که ناخنهای انگشتان دست، تقریبا چهار برابر ناخنهای پا رشد میکنند ؟ آیا میدانستید که قد انسان تا ۲۰، ۲۵ سالگی و گاها ۴۰ سالگی بلند میشود و از چهل سالگی به بعد، قد انسان هر دو سال حدود ۶ میلیمتر کوتاه میشود ؟ آیا میدانستید که دهان انسان روزانه یک لیتر بزاق تولید میکند ؟ آیا میدانستید که وزن پوست بدن انسان بالغ بر ۲/۷ کیلوگرم (دو و هفت دهم) است ؟ آیا میدانستید که کمبود خواب، زودتر از کمبود غذا موجب مرگ انسان میشود ؟ آیا میدانستید که انسان در سال ۳۰۰۰ قد متوسط ۲ متر و ۱۲۰ سال عمر و پوست قهوهای خواهد داشت ؟ آیا میدانستید که هر چروک ایجاد شده در ابرو نتیجه ۲۰۰۰۰۰ اخم است ؟ آیا میدانستید که عمر پرزهای چشایی انسان از ۷ تا ۱۰ روز است ؟ آیا میدانستید که اندازه قلب هر فرد به اندازه مشت اوست ؟ آیا میدانستید که قلب انسان بطور متوسط ۱۰۰ هزار بار در سال میتپد ؟ آیا میدانستید که قلب انسان هنگام تپیدن میان دو تپش استراحت میکند این یعنی اگر فرد ۷۰ سال عمر کرده باشد قلبش به اندازه ۴۰ سال استراحت کرده است ؟ آیا میدانستید که وزن اسکلت انسان بالغ بر ۱۳ تا ۱۵ کیلوگرم است ؟ آیا میدانستید که انسانهای امروزی بطور متوسط شش سال از عمر را تلویزیون نگاه می کنند و شش سال را هم صرف غذا خوردن میکنند و یک سوم از عمر را هم در خوابند ؟ آیا میدانستید که مغز انسان تنها ۲ درصد از وزن انسان را تشکیل می دهد ولی ۲۵ درصد اکسیژن دریافتی بدن را به تنهایی مصرف می کند ؟ آیا میدانستید که مغز بیشتر انرژی را در بدن مصرف میکنند به همین دلیل هم از سایر نقاط بدن گرمتر است ؟ آیا میدانستید که مغز یک انسان در طول یک روز بیشتر از تمام تلفن های جهان به سلول ها پیام عصبی می فرستد ؟ آیا میدانستید که پیام های عصبی با سرعتی برابر با ۱۷۰ مایل در ساعت به مغز رسیده و از مغز به سلول های عصبی می رسند ؟ آیا میدانستید که مغز در هنگام خواب فعالتر از وقتی است که تلویزیون می بینید ؟ آیا میدانستید که بطور متوسط یک انسان در طول زندگی خود در حدود ۴۴ پوند گرد و خاک را تنفس میکند ؟ آیا میدانستید که در تمام انسانهای کره زمین ۹۹۹ % شباهت ژنتیکی وجود دارد ؟ آیا میدانستید که طول رگهای بدن انسان پانصد و شصت هزار کیلومتر است ؟ آیا میدانستید که در یک سانتی متر پوست شما ۱۲ متر عصب و ۴ متر رگ و مویرگ است ؟ آیا میدانستید که در هـر ۳ سانتی متـر از پوست، ۴ هزار بافت عصبی، ۱۳۰۰ سـلول عصبی، ۱۰۰ غده عرق، ۳ میلیون سلول، و ۳۰۰۰ رگ خونی وجود دارد ؟ آیا میدانستید که اگر رگ های خونی موجود در ۵ سانتی متر از پوست را در امتداد هم قرار دهیم، طول آن به ۲۰ فوت می رسد ؟ آیا میدانستید که اگر تمام رگهای خونی را در یک خط بگذاریم تقریبا ۹۷۰۰۰ کیلومتر میشود ؟ آیا میدانستید که بدن انسان پنجاه هزار کیلومتر رشته عصبی دارد ؟ آیا میدانستید که تنها قسمت بدن که خون ندارد قرنیه چشم است ؟ آیا میدانستید که استرس تا ۵ برابر سیستم ایمینی بدن را پایین می آورد ؟ آیا میدانستید که کبد یا جگر تنها عضو داخلی بدن است که اگر با عمل جراحی قسمتی از آن برداشته شود دوباره رشد میکند ؟ آیا میدانستید که اکثر افراد در کمتر از ۷ دقیقه خوابشان میبرد ؟ آیا میدانستید که آب دریا بهترین ماسک برای صورت انسان است ؟ آیا میدانستید که ورزش کردن در گرما به کاهش اشتها کمک میکند ؟ آیا میدانستید که خطر بیماری قلبی و سرطان ریه در افراد غیر سیگاری که در خانه در معرض دود سیگار اطرافیانشان هستند، بیست و پنج درصد بیشتر از دیگران است ؟ آیا میدانستید که بدن ما به طور مداوم خود را ترمیم می کند هر سه ماه یکبار بافت استخوانی به طور کامل تعویض می شود و هر ماه پوست جدید رشد می کند به راحتی می توانیم فرآیند پیری را به تاخیر بیندازیم ؟ آیا میدانستید که بدن یک انسان معمولی به اندازه کافی شامل: سولفور برای کشتن تمام شپش های بدن یک سگ، کربن برای ساخت ۹۰۰ مداد، پتاسیم برای آتش زدن یک توپ فوتبال، چربی برای ساختن ۷ قالب صابون، فسفر برای درست کردن سر ۲۲۰۰ کبریت و آب برای پر کردن ۱۰ تنگ را دارد ؟ آیا میدانستید که پیشانی انسان مرکز دمای انسان است یعنی اگر شما دمای پیشانیتان را تغییر دهید دمای بدنتان هم به همان انداره تغییر میکند این یکی از دلایلی است که وقتی ما می خواهیم ببینیم که آیا تب داریم یا نه دستمان را روی پیشانی میگذاریم ؟ طولانیترین خورشیدگرفتگی قرن
خورشیدگرفتگی شش دقیقه و ۳۹ ثانیهای چهارشنبه ۲۲ ژوئیه ۲۰۰۹ (برابر با ۳۱ تیر ۱۳۸۸ خورشیدی) که یک کسوف کلی خواهد بود، طولانیترین خورشیدگرفتگی قرن لقب گرفته است. این کسوف در نوار باریکی در شمال هند، شرق نپال، شمال بنگلادش، بوتان، نواحی شمال میانمار، مرکز چین و اقیانوس آرام شامل جزایر ریوکیو، مارشال و کیریباتی قابل رؤیت خواهد بود. گرفت کامل در شهرهای زیادی از قبیل سورات، واراناشی، پاتنا، تیمفو، چنگجو، چونگکینگ، ووهان، هانگجو و شانگهای در چین دیده خواهد شد. گرفت ناقص در نوار گستردهتری دیده خواهد شد که توسط نیمسایهی ماه ایجاد میگردد. این ناحیه شامل جنوب شرقی آسیا و منطقهی شمال غربی اقیانوسیه است.
کسوف ۳۱ تیرماه، طولانیترین خورشیدگرفتگیای است که در قرن بیست و یکم رخ میدهد و تا ۲۴ خرداد سال ۱۵۱۱ خورشیدی (۱۳ ژوئن سال ۲۱۳۲ میلادی) چنین خورشیدگرفتگی کاملی اتفاق نخواهد افتاد. گرفت کامل این خورشیدگرفتگی، شش دقیقه و ۳۹ ثانیه به طول خواهد انجامید که در منطقهای از اقیانوس آرام در ۱۰۰ کیلومتری جنوب جزایر بانین در جنوب ژاپن و زمان ۲:۳۵:۲۱ به وقت مبداً جهانی (UTC) روی میدهد. در دره رود یانگتسه، بزرگترین رود چین مردم میتوانند به مدت چهار تا شش دقیقه شاهد خورشیدگرفتگی باشند. همچنین سواحل دریای شرقی و مردم جزیره «شنگسی» بیشترین زمان را برای مشاهده این کسوف خواهند داشت. این خورشیدگرفتگی به زحمت در نواحی شرقی ایران و هنگام طلوع آفتاب دیده خواهد شد؛ چرا که این خورشیدگرفتگی در ایران به صورت جزئی خواهد بود و از سوی دیگر، در بخش گستردهای از ایران، در زمان خورشیدگرفتگی شب است و خورشید هنوز طلوع نکرده است؛ بنابراین عملاً چیزی قابل دیدن نیست. اما در نواحی شرقی کشور به ویژه شهر مشهد، طلوع خورشید زودتر از پایان خورشیدگرفتگی است و میتوان بخشی از خورشیدگرفتگی جزئی را دید.
در مشهد آغاز گرفت در ساعت ۴:۵۴:۲۵ بامداد و اوج گرفت در ساعت ۵:۳۹ خواهد بود. توجه داشته باشد که فقط با عینکها و دوربینهای مجهز به فیلتر مخصوص رصد خورشید، کسوف را مشاهده نمایید و به هیچ عنوان با چشم غیر مسلح به کسوف نگاه نکنید. حتی نگاهی بسیار کوتاه و گذرا میتواند آسیب جبرانناپذیری به چشمان شما وارد کند iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">10حادثه مهم اينترنت منبع: مهرنيوز آکادمی بين المللی علوم در آستانه ورود به نخستين دهه هزاره سوم 10 حادثه بزرگ اينترنت را انتخاب و جايزه وبی (Webby Awards) را به آنها اعطا کرد.
اولين مرداني كه سكه را در جهان ضرب كردند ايرانيان بودند اولين مرداني كه عطر را براي خشبو شدن بدن ساختند ايرانيان بودند اولين مرداني كه شيشه را كشف كردند و از آن براي منازل استفاده كردند ايرانيان بودند اولين مرداني كه مقياس سنجش اجسام را ابداع كردند ايرانيان بودند كامه شاهراه از راهي كه كورش كبير بين سارد پيتخت كارون و پاسارگاد احداث كرده است كرفته شده است اولين سيستم استخدام دولتي به صورت لشگري و كشوري به مدت 40 سال خدمت و بازنشتگي و گرفتن مستمري دائم را كورش كبير در ايران پايه گذاري كرد كورش كبير در شوروي سانق شهري ساخت به نام كورپوليس كه خنجد امروزي نام دارد داريوش كبير طرح تعليمات عمومي و سواد آموزي را اجباري و به صورت كاملا رايگان بنيان گذاشت كه به موجب آن همه مردم مي بايست خاندن و نوشتن بدانند كه به همين مناسبت خط آرامي يا فنيقي را جايگزين خط ميخي كرد كه بعدها خط پهلوي نام گرفت. اولين مرداني كه كشاورزي را جهت كاشت و برداشت ابداع كردند ايرانيان بودند iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">شهر سوخته در ۵۵ کیلومتری شهر زابل در استان سیستان و بلوچستان و در کنار جاده زابل - زاهدان قرار دارد این شهر در ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد پایه گذاری شده و مردم این شهر در چهار دوره بین سالهای ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ قبل از میلاد در آن سکونت داشتهاند. تمدن شهر سوخته یکی از شگفتیهای دنیای باستان است. این شهر مهمترین مرکز استقرار و در حقیقت پایتخت منطقه در دوران مفرغ بوده است. مساحت کلی تپه شهر سوخته حدود ۱۵۲ هکتار است که در یک برآمدگی بین دریاچه هامون و رود هیرمند بنا شده است و ارتفاع متوسط آن از سطح زمینهای اطراف ۱۲ متر و بلندترین نقطه آن ۱۸ متر ارتفاع دارد. تپههای شهر سوخته به چهار منطقه تقسیم میشوند:
شهر سوخته، به ظاهر نام جدیدی است و قدمت تاریخی چندانی ندارد. بر پایه متنهای موجود، سابقه این نام به کمابیش ۱۵۰ سال قبل بر میگردد. شهر سوخته 2 بار به آتش کشیده شده است، یکبار در ابتدای مرحله رشد و بار دیگر در لحظه مرگ و انهدام آن. این شهر در دوره ماقبل تاریخ حدود ۳۲۰۰ قبل از میلاد پایهگذاری و حدود ۱۸۰۰ قبل از میلاد متروک شده است. برای دورهای حدود ۱۴۰۰ سال، زندگی در این شهر جریان داشته است. دوران شکوفایی این تمدن بین سالهای ۲۵۰۰ تا ۲۲۰۰ قبل از میلاد بوده است که شهر حدود ۵۵۰۰۰ نفر جمعیت داشته است. در این شهر دو گروه عمده کشاورزان و صنعتگران اکثریت را تشکیل میدادهاند. مهمترین آثار معماری مکشوفه در شهر سوخته خانههای موسوم به پلکانی و بنای کاخ سوخته است. هر واحد ساختمانی از یک قسمت مستطیل درست شده که ۵ تا ۶ اتاق دارد و حدود ۱۵۰ تا ۱۶۰ متر زیر بنا داشته است و منازل در مجتمعهای ۴ و یا ۶ خانهای است. مصالح اصلی به کار رفته در آن خشتهای خام منظم گلی است. سقف خانهها معمولاً صاف بوده و از حصیر برای پوشش آنها استفاده شده و گرمای اتاقها به وسیله یک اجاق مرکزی تأمین میشده است. در سال ۱۹۷۲ اولین قبر به طور تصادفی کشف شد. مصالح مورد استفاده در ساختمان گورها خشت خام بوده است. در شهر سوخته 3 نوع قبر دیده میشود. مهمترین نوع قبر، چالهای ساده بوده که مرده را همراه اشیاء و غذا دفن میکردند. نوع دیگر چاله معمولی که با دیواری به 2 قسمت تقسیم میشده است. نوع سوم، قبرهای سردابهای که نوعی قبر خانوادگی بوده است. تنها، مسأله وسعت نیست که شهر سوخته را به یکی از بزرگترین شهرهای باستانی ایران و خاورمیانه تبدیل کرده است. بلکه یافتههای متنوع آن باعث تعجب باستان شناسان گردیده است. از جمله:
شهر سوخته مرکز بسیاری از فعالیتهای صنعتی و هنری بوده، و نمونههای جالب و بدیعی از زیورآلات در آنجا به دست آمده است. باستان شناسان با یافتن مهرهها و گردنبندهایی از لاجورد و طلا در یک گور درباره روشهای ساخت ورقهها و مفتولهای طلایی به تحقیق پرداختند و دریافتند صنعتگران شهر سوخته با ابزار بسیار ابتدایی ابتدا صفحههای طلایی بسیاز نازک به قطر کمتر از یک میلیمتر تهیه کرده و بعد آنها را به شکل لولههای استوانهای درمی آوردند و پس از اتصال دو سوی ورقهها به یکدیگر مهرههای سنگ لاجورد را در میان آن قرار میدادند. برای اولین بار اورل اشتاین باستان شناس انگلیسی نام شهر سوخته را ذکر کرد. گروه باستان شناسان وابسته به موسسه فرهنگی ایزمئو (موسسه ایتالیایی مطالعات خاورمیانه و خاور دور) در سال ۱۹۶۷ به سرپرستی پرفسور توژی با همکاری مرکز باستان شناسی ایران در محوطه باستانی شهر سوخته کار خود را آغاز کردند و بعد از انقلاب در سال ۱۳۷۴ دور جدید کاوش به سرپرستی دکتر سید صادق سید سجادی آغاز شد. شهر سوخته بدون شک جز شهرهای بسیار پیشرفته زمان خود بوده است. این نکته نه تنها در بقایای آثار معماری و کارهای ظریف دستی وصنعتی دیده می شود بلکه در سازمان دهی اجتماعی شهر نیز دیده می شود. در اولین دوره کاوش در شهر سوخته کوچهها و خانههای منظم، لوله کشی آب و فاضلاب با لولههای سفالی پیدا شد که نشان دهنده وجود نوعی برنامه ریزی و سازماندهی شهری در این شهر است. دانش پزشکی هم در شهر سوخته در حد شگفت انگیزی پیشرفت کرده بود تا آن حد که پزشکان این شهر نه تنها از علومی چون شکسته بندی آگاه بوده اند ،بلکه می توانسته اند به اجرای عمل جراحی مغز دست بزنند. اسکلتی از یک دختر در گورستان این شهر به دست آمده است که جای شکستن و ترمیم مجدد استخوان جمجمه کاملا روی آن مشخص است. همچنین بقایای جمجمه ای دیگر با چشم مصنوعی از گورستان این شهر به دست آمده که نشان می دهد پزشکان این شهر به کار جراحی چشم هم وارد بوده اند. از گور باستانی موسوم به شماره 761 کهن ترین تخته نرد جهان به همراه 60 مهره ی آن در شهر سوخته پیدا شد. این تخته نرد بسیار قدیمی تر از تخته نردی است که در گورستان سلطنتی «اور» در بین النهرین پیدا شده بود. برای نخستین بار در شهر سوخته یک چشم مصنوعی متعلق به 4800 سال پیش کشف شد. این چشم مصنوعی متعلق به زنی 25 تا 30 ساله بوده که در یکی از گور های شهر سوخته مدفون شده بوده است. کشف اولین خط کش جهان با قدمت بیش از پنج هزار سال در شهر سوخته. این خط کش به طول 10 سانتیمتر با دقت نیم میلیمتری و از جنس چوب آبنوس است. کشف خط کش در شهر سوخته زابل نشانگر این است که ساکنان این شهر باستانی دارای پیشرفتهای زیادی در زمینه علم ریاضیات بودهاند.
قدیمی ترین تخته نرد جهان از گور باستانی موسوم به شماره 761 کهن ترین تخته نرد جهان به همراه 60مهره ی آن در شهر سوخته پیدا شد. این تخته نرد بسیار قدیمی تر از تخته نردی است که در گورستان سلطنتی «اور» در بین النهرین پیدا شده بود. iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1"> آشنایی با 10 اثر ایرانی ثبت شده در یونسکویونسکو، بازوی علمی، فرهنگی و آموزشی سازمان ملل متحد در سال 1972، تشکیل کنوانسیونی برای شناسایی، حفاظت و معرفی میراث فرهنگی و طبیعی بشر در گوشه و کنار جهان را تصویب کرد
نقش یونسکو در امور گردشگری بهتدریج و از زمان عهدهداری وظیفه مهم حمایت از توسعه فرهنگی در مرکز وظایف آن قرار گرفت. تاکنون 180 کشور دنیا کنوانسیون میراث جهانی را امضا کردهاند و نزدیک به 800محوطه فرهنگی و طبیعی در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. ایران با تاریخ عظیم و پشتوانه غنی فرهنگی که دارد 10 اثر را در فهرست یونسکو برای جهانیان ثبت کرده است. این آثار بهترتیب تاریخ ثبت در فهرست یونسکو از این قرارند: چغازنبیل، تخت جمشید ، میداننقشجهان، تخت سلیمان ، پاسارگاد، گنبد سلطانیه، بم و منظر فرهنگی آن، سنگنبشته بیستون، مجموعه کلیساهای تاریخی قرهکلیسا و سازههای آبی شوشتر. در ادامه با مشخصات این آثار بیشتر آشنا میشوید: گنبد سلطانیه: گنبد سلطانیه بزرگترین گنبد آجری جهان و مقبره اولجایتو است که نام خود را به سلطان محمد خدابنده تغییر داد و از آثار مهم دوره ایلخانیان به حساب میآید. این بنا مسجدی است بسیار زیبا که از حیث معماری و تزیین و بزرگی در دنیا مشهور است. گنبد مزبور در 5 فرسخی سمت شرقی شهر زنجان در داخل باروی شهر قدیم سلطانیه قرار گرفته و بنایی است هشتضلعی که طول هر ضلع آن ۸۰ گز است. 8 مناره نیز در اطراف گنبد دارد و قدیمیترین گنبد دوپوش موجود در ایران است. رنگ گنبد آبی است. روی این اضلاع گنبد بلندی قرار گرفته که ارتفاع آنرا ۱۲۰ گز نوشتهاند. در قسمت بالایی آن ساختمان دور تا دور اطاقها و غرفهها ساختهاند. خود گنبد از کاشیهای فیروزهای رنگ پوشیده و سقف داخل اتاقهای بالا با گچبریها و آجرهای رنگارنگ تزیین یافتهاست. قره کلیسا: قره کلیسا کلیسای تادئوس مقدس، نام کلیسایی تاریخی در استان آذربایجان غربی ایران است. این کلیسا در جنوب ماکو و ۲۰کیلومتری شمال شرقی چالدران در کنار روستایی به همین نام واقع شدهاست. در تاریخ ۷ ژوئیه ۲۰۰۸، مجموعه قره کلیسا، شامل 3کلیسای اصلی با نامهای قره کلیسا یا سنت تادئوس، سنت استپانوس و زور زور در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.[قره کلیسا جهانی شد] میدان نقش جهان: میدان نقش جهان در سده یازدهم هجری قمری (سدههفدهم میلادی) یکی از بزرگترین میدانهای جهان بودهاست و در دوره شاه عباس و جانشینان او محل بازی چوگان، رژهارتش، چراغانی و محل نمایشهای گوناگون بودهاست. دو دروازه سنگی چوگان از آن دوره هنوز در میدان باقی است که از انجام ورزش چوگان در آن دوره حکایت میکند. این میدان همچنین محل برگزاری جمعه بازارهای عظیم بودهاست. یکی از نخستین مراسم رسمیای که در این میدان برگزار شدهاست، بازگشت پیروزمندانه امامقلیخان از فتح جزیره هرمز به پایتخت (اصفهان) بودهاست. تخت سلیمان: نام محوطه تاریخی بزرگی در نزدیکی تَکاب و روستای تخت سلیمان (در گذشته نصرتآباد) در استان آذربایجان غربی در کشور ایران است. مجموعه بناهای تاریخی در تخت سلیمان در اطراف دریاچهای طبیعی ساخته شده است. آثار بناهای دورههای اشکانیان و ساسانی و ایلخانان مغول در این محل یافت شده است. مهمترین آثار به جا مانده از آن آتشکده و تالارهای دوره ساسانی است. برخی آثار ساسانی دیگر نیز در کوه بلقیس و زندان سلیمان در نزدیکی تخت سلیمان ساخته شده است. چغازنبیل: این اثر در نوزدهم اردیبهشت 1358 به فهرست آثار جهانی وارد شد. این نیایشگاه توسط اونتاش گال، پادشاه بزرگ عیلام باستان و برای ستایش ایزد اینشوشیناک، نگهبان شهر شوش، ساخته شدهاست.مکان جغرافیایی زیگورات چغازنبیل در ۴۵ کیلومتری جنوب شهر شوش در نزدیکیمنطقه باستانی هفتتپه است. بلندی آغازین آن ۵۲ متر و ۵ طبقه بودهاست. امروزه ارتفاع آن ۲۵ متر و تنها ۲ طبقه و نیم از آن باقی ماندهاست. «چغازنبیل» که نام باستانی این بنا به شمار میآید، واژهای محلی و مرکب از دو واژه چُغا (به معنای تپه در زبان لری) و زنبیل است که اشارهای است به مکان معبد که سابقا تپه بوده و آن را به زنبیل واژگون تشبیه میکردند.[زیگورات چغازنبیل؛ تبلور معماری مقدس] سنگ نوشته بیستون: این اثر در سال 2006 میلادی به ثبت جهانی رسید. این سنگ نوشته حدود 27 کیلومتری شهر کرمانشاه در غرب ایران است. نقش بیستون پیروزی داریوش یکم را بر گوماته ارگ بم: ارگ بم بزرگترین بنای خشت و گلی دنیا است که در نزدیکی شهر بم در استان کرمان و در جنوب شرقی ایران قرار دارد. این بنا پیش از سده ۵ پیش از میلاد ساخته شده و تا حدود سال ۱۸۵۰ میلادی مورد استفاده بودهاست. در تاریخ ۵ دی ۱۳۸۲، زمینلرزهای شدید در این منطقه روی داد که باعث شد این بنا تا حدود زیادی تخریب شود. پاسارگاد: پاسارگاد مجموعهای از آثار باستانی برجایمانده از دوران هخامنشی است که در 135 کیلومتری شمال شیراز در منطقهپاسارگاد استان فارس واقع شدهاست. این مجموعه دربرگیرنده ابنیهای چون کاخدروازه، پل، کاخ بار عام، کاخ اختصاصی، دو کوشک، آبنماهای باغ شاهی، آرامگاه کمبوجیه، استحکامات دفاعی تل تخت، کاروانسرای مظفری، آرامگاه کوروش بزرگ، محوطه مقدس و تنگه بلاغی است.این مجموعه، پنجمین مجموعهثبتشده در فهرست آثار میراث جهانی در ایران است که طی جلسه یونسکو که در تیرماه سال ۱۳۸۳ در چین برگزار شد بهعلت دارا بودن شاخصهای فراوان با 100در صد آرا در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید.[مرمت پاسارگاد علمی بود] سازههای آبی شوشتر: سازههای آبی شوشتر تیر ماه سالجاری با اخذ اکثریت آرا در نشست سالانه مرکز میراث جهانی بهعنوان دهمین اثر ایرانی ثبت شد. مجموعه آسیابهای شوشتر در استان خوزستان شامل دهها آسیاب است که بزرگترین مجموعه صنعتی تا پیش از انقلاب صنعتی به شمار میرود. استفاده از آب براساس شرایط اقلیمی با ایجاد شبکههای زیرزمینی زیر شهرکهن شوشتر، یکی از هوشمندانهترین شکلهای معماری شهری آبی را بروز داده است.[سازههای آبی شوشتر جهانی شد] تخت جمشید: تخت جمشید سالیان سال پایتخت تشریفاتی امپراتوری ایران در زمان دودمان هخامنشیان بوده است. باور تاریخدانان بر این است که اسکندر مقدونی، سردار یونانی در ۳۳۰ پیش از میلاد، به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید و احتمالا بخش عظیمی از کتابها، فرهنگ و هنر هخامنشی را با اینکار نابود کرد. با اینحال ویرانههای این مکان هنوز هم در مرودشت در نزدیکی شیراز مرکز استان فارس برپاست و باستانشناسان از ویرانههای آن، نشانههای آتش و هجوم را بر آن تایید میکنند.این مکان از سال ۱۹۷۹ یکی از آثار ثبت شده ایران در میراث جهانی یونسکو است آشنایی با نامهای سرزمین ایرانبنابر اسناد تاریخی، شواهد، قراین، فرهنگ شفاهی، کشفیات باستانشناسی و زبانشناسی میتوان گفت 4 نام برای کشور ایران بکار رفته است.
این نامها عبارتند از: 1. سرزمین جم - مملکت العجم (در ادبیات عرب) 2. میدیا در ادبیات اروپایی 3. سرزمین پارس در ادبیات اروپا (مملکت فارس در ادبیات عربی و فارسی) 4. کشور ایران (اریانا، ایراک، اراک، عراق و ایلام) از نظر زبانشناسی ریشههای واحدی دارند).
الف - معنی جم و عجم چیست؟ واژه عجم (Ajam-Ajaam- Hajam) در زبان فارسی و در بیشتر زبانهای آسیایی مانند هندی، اردو، پشتو، بلوچی، کردی، ترکی و ... معنی ایرانی و زبان فارسی میدهد اما در زبان عربی امروزه به معنی غیر عرب بکار میرود در برههای از تاریخ به معنای کسی که زبان فصیح عربی را متوجه نمیشد میگفتند. در دوره بنی امیه این کلمه کاربرد تحقیر آمیز داشت ، کاربرد تحقیر آمیز این واژه در ادبیات عرب اکنون جایگاهی ندارد. عجم بصورت هجم و هخم و هیم نیز تلفظ شده است. همانطور که "است" به هست تبدیل شده اجم نیز به هجم و هخم تبدیل شده است و احتمال دارد بین واژه هخامنش و و کلمه عجم ارتباط وجود داشته باشد. زیرا کلمه جم Yam و یم که ریشه اصلی عجم هستند در زبان لاتین بصورت خ Haxâm تلفظ میشود همانطورکه Javier – javan- هم به صورت خوان و خاویر و هم بصورت یوان و یاویر تلفظ می شوند. این فرضیه مطرح است که بین عجم و هخم ارتباط اتیمولوژی وجود داشته باشد زیرا در قدیمیترین متون فارسی ،جمشیدیان، جم ،عجمیان و عجمان داریم. اماواژه هخامنشیان در ادبیات فارسی بعد از اسلام اصلا نیست. بعضی کلمه جم، یم و یما را از یک ریشه دانستهاند که در زبانهای کهن ایرانی به معنی آب و دریا بکار رفتهاند. اجم عربی شده جم است وبا اضافه شدن ال حرف تعریف عربی بصورت الجم در آمده و چون ل قبل از ج خوانده نمیشود بصورت اجم و سپس عجم در آمده است در کتب ادبی و تاریخ ایران ما با اسامی افراد متعدد به نام جم و جمشید بر می خوریم که قدیمی ترین آن می تواند نام پادشاهانی در دوره های قبل از پارسی باشد. جم که در اوستا، یم و در زبان پهلوی و کردی جمشید و جمشیر و جم و گاهی هجم بیان شده است از اولین پادشاهان و پیامبران ایرانی ثبت شده که بر اساس نوشته ها و داستانهای شفاهی و کتب خداینامه ها، اختراع لباس، نگارگری، کشف فلز، ساختن گرمابه، پزشکی و جشن نوروز را به او نسبت داده اند صفات این پادشاه شباهت زیادی به نوح در قران دارد و بعضی وی را با حضرت سلیمان یکی دانسته اند. در زبان فارسی هم اکنون نیز عجم مترادف با ایرانی و زبان فارسی است. اعراب در دوره ای از تاریخ، ایران را بلاد عجم و خلیج فارس را بحر العجم می نامیدند. جم و ا ل جم در دوره قبل از اسلام به ایران وایرانیان اطلاق می شده است ولی در ادبیات سدههای میانهی عربی، به غیر عربان امپراتوری هم اطلاق میشد، و از آن معنی و مفهوم های زیاد دیگری نیز ساخته شده است مانند «عَجَمَه» «به طور غیر واضحی سخن گفتن، جویده سخن گفتن» بدین ترتیب، از «عَجَم، عُجْم» (= ناروشن سخنگویان)، غیرعربان مراد شده است. بدین ترتیب، اصطلاح «عجم» بعدها برای اشاره به همهی گویندگان زبانهای غیرعربی - که با فاتحان عرب تماس و ارتباط یافته بودند - به کار برده میشد و در یک دوره مفهوم تحقیر آمیز پیدا کرد. حتا طرفدار بزرگ اصل عرب، «جاحظ»، "کتاب التسویه بین العرب و العجم" را در این باره نوشت:"پس از آن که چنین گفتوگوییها در مورد عرب و عجم فروخاموشید، وایرانیان با شمار نفوس و توانمندیهایشان، به جایگاهی برتر و مقتدر در جهان اسلام دست یافتند، «عجم» صرفاً به اصطلاحی قومی و جغرافیایی تبدیل شد؛ از این رو، در کتابهای جغرافیایی دورهی سلجوقی و پس از آن، بینالنهرین را با عنوان «عراق عربی» اراق (عرب شده اراک است و اراک شکل دیگری از تلفظ ایران می باشد)، در تقابل با شمال غربی ایران یا «جبال» (ماد باستان)، که «عراق عجمی»( ایراک عجمی) خوانده شده، مییابیم . بنابر این کشور جم شاید قدیمی ترین نام ایران باشد که عربهای دوره جاهلییت آنرا معرب نموده ، اجم و عجم گفتند و کلمات عجمه عجمو اعجمی و الاعاجم را از آن ساختند.و سپس در دوره های بعدی عجم و اعجمی را در معنی های مختلف بکار بردند ابتدا این کلمه را اختصاصا برای ایرانیان و مترادف با فارسی بکار می بردند در صده های بعد از اسلام این کلمه کاربد بیشتری پیدا کرد و گاهی به خود اعراب نیز عجمی می گویند مثلا به شیعیان بحرین و عمان عجمی می گویند یا عراقی ها به مردم خوزستان عجم می گفتند در یک دوره به زرتشتیان و یا به مجوس عجم می گفتند در بعضی موارد به مردم خراسان عجم گفته اند بطور بسیار معدودی به آذری ها نیز ترکان عجم گفته اند به ایرانی تبارهای شرق آفریقا نیز عجمو و عجمی می گویند. ولی امروزه کلمه عجم بیشتر به معنی غیر عرب بکار می رود. ب - میدیا یا ماد نام سرزمین وسیعی است که شامل تمام مناطق کردنشین فعلی و استانهای مرکزی ایران می شده است برای چندین سده برای سرزمین فعلی ایران بویژه بخش اصلی ایران فعلی مدیا گفته می شده است. مرکز اولین پادشاهی مقتدر ایران بنام دیا اکو ( مدیا) مادها اکباتان یا همدان بوده است. میدیا یعنی مرکز، وسط ، میانه ، واژه میدل و میدان نیز از همین ریشه است. ج - ایران با وجود اینکه ایران تنها نامی است که نزد ایرانیان بطور مستمر در طول هزاران سال بکار می رفته است و نماد و رمز وحدت و تقدس به خود گرفته است اما اروپائیان تا اواخر قرن هفده هیچگاه این نام را بکار نبرده اند و در عوض پارس را مترادف و بجای ایران بکار می برده اند. در تمامی اسناد و قراردادها قرون گذشته بین ایران و دولتهای خارجی نیز در متن فارسی ایران و در متن خارجی پارس بکار رفته است. ایران دراوستاایی ائیریه airya ودر فارسی باستان اریه ariya آمده این وایه در پارتی آریان aryan ودر پهلوی ساسانی اران و در دوره اسلامی به اراک تبدیل شده است این واژه در ایرلندی کهن هم به همان معناست وبه معنای شریف ونجیب است / در زمان ساسانیان ایران را ایران شهر یا سرزمین ایرانیان نیز مینامیدند و ایرانشهری همان ایرانی است این واژه در کلمات اران . آلبان . نیز دیده می شود و نام محل یکی از جمهوریهای روسیه بنام استیا بنام ایریستان است که یادگاری از قوم ایرانی در این منطقه است . قدیمی ترین سند مکتوب با واژهی «ایران» (Eran) در سنگنوشتههای اردشیر یکم - بنیانگذار دودمان ساسانی - گواهی شده است. سنگنوشته سه زبانهی شاپور یکم در کعبهی زرتشت در استان فارس - که در این موضوع فقط نسخههای پارتی و یونانیاش محفوظ مانده، اما نسخهی پارسی میانهی آن نیز با اطمینان، بازسازیپذیر است - برای نخستین بار حاوی واژهی پارسی میانهی «ایرانشهر» EranShahr (به پارتی: Aryanshahr) است. در "تاریخ سیستان" چنین گفته شده است که: «کل ناحیهی کشور به چهار بخش تقسیم شده بود: خراسان، ایران ، نیمروز، و باختر؛ هر آن چه در جوار مرز شمالی واقع گردیده، "باختر" خوانده شده؛ و هر آن چه در نزدیکی مرز جنوبی واقع بوده، "نیمروز" نامیده شده است؛ و ناحیهی میانی به دو بخش تقسیم گردیده: آن چه در جوار مرز شرق واقع شده، "خراسان" خوانده شده، حال آن که آن چه در غرب واقع است، "ایرانشهر" نامیده شده است». حتا در «نزهة القلوب» حمدالله مستوفی ( به نقل از اصطخری) گزارش گردیده که « اراک (عراق )عربی عادتاً دل ایرانشهر خوانده شده است». به هر حال، عنوان عمومی سرزمین ایرانیان از این زمان، «ایران»، و [عنوان] اهالیاش، «ایرانی» بود. واژه ایران به عنوان یک واحد سیاسی در کتاب مسالک الابصار فی ممالک الامصار که یک دایرة المعارف جغرافیایی است و گرچه عنوانش در دانش جغرافی است اما مولف آن، بسیار وسیع تر از موضوع جغرافی تلاش کرده است تا فرهنگ و تمدن اسلامی را از آغاز اسلام تا زمان خودش در آن منعکس سازد نویسنده در این کتاب ایران را در فصلی بنام مملکت ایرانی ها توصیف نموده است شهاب الدین احمد بن فضل الله عمری (700 - 749) نویسنده این اثر تنها 50 سال عمر کرد.( اخیرا مرکز زاید للتراث و التاریخ در امارات تاکنون دست کم هشت مجلد از این کتاب را عرضه کرده است.آقای سلیمان الجبوری در حال انتشار متن کامل آن می باشد). بخشی از این کتاب در باب مملکت ایران اوضاع ایران در دوره ایلخانی است. اما پس ازآمدن اسلام، به طور عمده ایران را بلاد فارس و برای بخش های مختلف نام های استانی مانند جبال و آذربایجان بجای مدیا و جیل و خراسان و سیستان بکار می رفت. فردوسی، قاعدتا بر حسب آنچه در زبان ادبی آن روزگار رایج بوده ایران و توران را برابر هم نهاده و از این تعبیر حدود ۷۰۰ بار برای مجموع آنچه اروپاییان و عربها آن را بلاد فارس می نامیدند استفاده می کرده است. آنچه به لحاظ تاریخی قابل جستجوست این است که اطلاق نام ایران پس از حمله اعراب بطور رسمی بندرت بکار رفته است و کاربرد نام ایران از دوره مغول مجددا در اسناد و منابع رسمی بر سرزمینی با این محدوده جغرافیایی، باب شده است. اطلاق نام ایران بر یک واحد سیاسی مستقل در این ناحیه نه در برابر سرزمین های عربی بلکه دقیقا به مانند دوران پیش از اسلام در برابر توران بود. اما نه توران قدیم و نه آن نام، بلکه در مقام اولوس هایی که مغولان تشکیل دادند و ایران را به فرزندان تولی دادند که هولاکو فرزند وی و سپس نسل او در راس آن قرار گرفتند. این کاربرد را در جامع التواریخ رشید الدین فضل الله وزیر برجسته دوره ایلخانی به خوبی مشاهده می کنیم. وی غالبا از این دیار به عنوان «ایران زمین» یاد می کند. برای مثال عنوان فصلی چنین است: «تاریخ خلفا و سلاطین وملوک و اتابکان ایران زمین و شام و مغرب و ...» (جامع التواریخ، چاپ روشن، ج 1، ص 343، 468، ج 2، ص 812، 855، 932، و موارد بیشمار دیگر). مملکت ایرانیها مملکت ایرانی ها، سرزمین اراک (عراق) و عجم و خراسان است. طول این مملکت از رود جیحون در انتهای خراسان تا فرات است که میان آن سرزمین و شام فاصله انداخته است. عرض ایران، میان کرمان است که متصل به دریای فارس است و خود از اقیانوس هند منشعب می شود تا نهایت آنجایی که در اختیار بقایای سلجوقیان روم است در حدود علایا و انتالیا در کنار مدیترانه. در سمت شمال، حد فاصل میان میان مملکت ایرانی ها با بلاد قبچاق، رودی است در کنار باب الحدید که به ترکی آن را دمرقابو گویند و دریای طبرستان که به آن بحر خزر هم گفته می شود. این ممکلت تقریبا مربع است. با راه رفتن طبیعی، عرض آن را چهار ماه و طول آن را هم چهار ماه می توان پیمود در آنجا اقلیم های بزرگ و شهرهای زیادی هست که هر کدام رستاقهای (روستا) فراوان و نواحی و مناطق و جهات متعدد دارد. در درون این مملکت چندین پادشاه هستند که همه بنده سلطان هستند، مانند حاکم هری که در اصل همان هرات است، و امیر کرمان و گیلان و سمنان و مالاین و ارزن. پارسها یکی از سه شاخه اصلی قوم آریا هستند که در متون قدیم ثبت شده است که حدود 5 هزار سال پیش (این تصور غلط ناشی از عمر 6 هزار ساله برای زمین قائل شدن در متون کلاسیک ناشی شده است و مبنای علمی ندارد). از شمال دریای خزر بسوی فلات ایران مهاجرت نموده اند گروهی که در خراسان و افغانستان امروزی ساکن شدند به پارتها و آریانها معروف شدند یک گروه نیز در شمال غربی فلات ایران ساکن شدند که به آنها ماد یا مدیا می گفتند گروه سوم که به اسب سواری و چابک سواری شهرت داشتند در ناحیه جنوب و سواحل خلیج فارس و جنوب کوههای زاگرس سکونت گزیدند و به پارسها ( اسب سواران ) شهرت یافتند این قبیله بزرگ آریایی پادشاهی قدرتمندی در جنوب ایران ایجاد کردند که بدلیل دسترسی به آبهای بین المللی بزودی شهرت جهانی یافتند و نام آنها بر تمام ایران اطلاق شد. بعضی از آثاری که از تمدنهای مربوط به 6تا 7 هزار سال در بسیاری نقاط ایران کشف شده است بویژه اسکلت انسان هایی که آریایی نامیده می شوند مبنای 5 هزار ساله تاریخ مهاجرت اقوام آریایی به ایران رابکلی زیر سوال برده است امروزه علم باستان شناسی و انسان شناسی و د. ان .ای به کمک مورخین شتافته تا رازهای نهفته در اعماق قرون را که هیچگاه مکتوب نشده اند و یا اگر هم نوشته شده اند بکلی از میان رفته اند را آشکار سازد و امید می رود در آینده با کشفیات جدید بسیاری از ابهامات روشنتر گردد. یافته های باستانی ثابت می کند که قبل از اعلام امپراتوری جهانگیر و فدرال پارس در سال 538 میلادی توسط کورش ، در شرق ایران ( زابلستان و باکتریا) و هم درغرب (ایلام) پادشاهی های مقتدری وجود داشته اند طبق تاریخ شفاهی و داستانهای باستان نامه فردوسی در شرق و مرکز ایران شاهنشهی ایران وجود داشته است که با تورانیان( سرزمینی در غرب سین کیانگ، شرق ازبکستان تا جنوب قرقیزستان امروزی) در نبرد های طولانی با ظهور کورش تمام این مناطق ( ایران، ماد ،ایلام و خوزیه تحت حکومت فدرال پارس و یا پرسیا قرار گرفت. واز این دوره یونانیان و رومیها برای کشور ایران که مملکت فدرالی متشکل از 35 پادشاهی بود امپراتوری پارسیا و یا پرشیا بکار برده می شد . بنابر نوشته فیثاغورس ،" ایرانیان باستان به اسب عشق و علاقه فراوانى داشتند و بسیارى از پادشاهان پیروزى خود را مدیون اسبهاى تربیت یافتهاى مىدانستند که آنها را اسب پارس، پرس و یا فارس مىنامیدند". اعراب که به اسب خیل، خیول، حصن و حصان مىگفتند، پس از پیروزى بر ایرانیان و به غنیمت گرفتن هزاران اسب پارسى، به اسب، فرس و به چابک سوار، فارس و فرسان مىگفتند و هنوز این نامها کاربرد دارد و بجای شوالیه نیز فارس بکار می برند. وقتى دریانوردان یونانى در هزاره اول قبل از میلاد وارد سواحل خلیج فارس شدند، اهمیت و اقتدار کشتى رانی و دریانوردانى ایرانیان و پارسها موجب شد که نام پارس را بر همه فلات ایران اطلاق کردند و بویژه از دوره کوروش (سیراس) و داریوش (دارا) که از قبیله هخامنش - یکى از قبایل پارسى - بودند، بهدلیل وجود پارسگرد (یعنى شهر پارس یا پایتخت پارس، که یونانىها نیز آن را پرسهپلیس مىخواندند) نام دیهه یا روستاک پارس - که نام بخش جنوبى ایران بود - بر همه ایران اطلاق شد و بعدها عربها نیز به تقلید از یونانیان، فارس (عربىشده پارس) را جایگزین کلمه عجم کردند. براى مدت مدیدى ایران جزئى از سرزمین دارالاسلام بود و هنگامىکه از تمدن پادشاهان قبل از اسلام یاد مىشد، از آنها بهعنوان ملوک عجم و یا خسرو (کسرى)، بلاد فارس و یا بلاد عجم، بلاد کسرى و مملکت فرس یاد مىکردند و نام «ایران» براى چند قرن در تاریخهاى رسمى کم رنگ شد. در زمان صفاریان و سامانیان که اشعارى در مدح و عظمت قهرمانان ایران توسط افرادى چون رودکى سروده شد و با اشعار حماسى فردوسى که در آن نام «ایران» 700 بار بهکار برده شده است، این نام در اذهان مردم زنده شد. در سال 1258 میلادى مغولان خلافت اسلامى را سرنگون کردند و بشدت تحت تأثیر ادبیات قهرمانى ایران واقع شدند و وزراى ایرانى آنها القاب پادشاه ایران، شاهنشاه و خسرو ایران، وارث ملک کیان، وارث جم، جم جاه و... را به ایلخانان مغول و بعد به قاجارها دادند و این القاب در همهجا شهرت پیدا کرد و در این دوره فرهنگ کهن ایرانى به سبک نوینى احیاء شد و از این زمان کلمه «ایران» بهطور پیوسته در ادبیات ایران وجود داشته است. اما اروپاییان در تمام دورههاى تاریخ از نام کهن دیگر (پرسیا) استفاده مىکردند. تنها در سال 1740 در یک نقشه آلمانى، نام ایران نیز به چشم مىخورد. اعراب قبل و بعد از اسلام، کلمه «الاجم» (ایرانى) را استفاده مىکردند. اعراب این کلمه را از جم گرفتند و واژههاى زیادى از آن ساختند؛ از جمله، عجمه، اعجم (گنگ) و اعجمى (بیگانه) و معجم را از آن ساختند و معنى اصلى آن را دگرگون کردند. از قرن دوم هجرى به بعد عربها نیز به تقلید از یونانیان، واژه فارس (عربىشده پارس) را جایگزین کلمه عجم کردند. بنابراین کلمه پارس )Persia( دو معنی و کاربرد مختلف دارد. در معنى محدود، فارس یعنى کسانىکه به زبان پارسى صحبت مىکنند (قوم پارس). در مفهوم موسع کاربرد جزء بر کل - که بیشتر در کتابهاى تاریخىِ مورد نظر نویسندگان و محققان اروپایى در رشتههاى تاریخ و جغرافیاست - فارس یعنى همه کسانىکه در فلات ایران زندگى مىکردهاند، و بویژه اقوام آریایى. در این معنى، فارس شامل همه اقوام و همه سرزمین و فلات ایران، پاکستان، افغانستان و نواحى آسیاى میانه و قفقاز نیز مىشود. اروپاییان کلمه «پرشیا» را براى تمام مردمان و سرزمین این مناطق بهکار مىبردند و عربها براى این اقوام از کلمه عجم (برگرفته و معرب از کلمه جم) استفاده مىکردند، که هر دو مترادف «ایران» محسوب مىشود. آنها فارسها را به دلیل اهمیتشان «قریش العجم» مىخواندند؛ همچنانکه قریش را برترین قبیله عرب مىشمردند. اروپایىها کلمه «پرشیا» را در مقابل «عربیا» بهکار مىبردند و منظور آنها همه اقوام ایرانى بود؛ ولى وقتى عربها بتدریج بهجاى کلمه عجم از کلمه فارس (پرشیا) استفاده کردند، منظور آنها از فارس، بیشتر، فارس زبانان بود و گاهى اوقات نیز کلمه فارس را فقط به استان فارس اطلاق مىکردند و گاهى نیز کلمه فارس را به معنى مجوس و یا زرتشتى بهکار مىبردند. کلمه «پارس» بعد از اسلام در ایران نیز جاى خود را به کلمه عربى «فارس» داد و مفهوم اصلى خود را از دست داد. کاربرد محدود و نادرست این عبارت باعث شد که دولت ایران در سال 1313 خورشیدى رسماً از همه کشورهاى خارجى بخواهد که بهجاى کلمه دولت فارس (پرشیا) و یا شاه پرشیا، از عبارت قدیمىتر "ایران" و «شاهنشاه ایران» استفاده کنند. از این زمان به بعد نام پرشیا که در ادبیات اروپایى واژهاى بسیار غنى و متضمن ارزشهاى تاریخى و هنرى زیادى بود، رنگ باخت و کلمه پرشیا به تاریخ پیوست؛ در حالىکه اصالت نام تاریخى پرشیا و پرس کمتر از نام ایران نبود آشنایی با شهر زیرزمینی سامن - همدانشهر پنهان یا زیرزمینی سامن که احتمالا شهری مخفی در دوره پیش از اشکانی بوده و بعدها نیز از آن به عنوان گورستان استفاده میشده، در شهر سامن در 15 کیلومتری ملایر در استان همدان قرار دارد
![]() کاوشهای باستانشناسی در محوطهای زیرزمینی در شهر سامن، منجر به کشف شهری پنهان شد که در یک بستر سنگی و به صورت دست کند ساخته شده است. این شهر زیرزمینی احتمالا به دوره پیش از اشکانی تعلق دارد و از برخی فضاهای آن برای تدفین مردگان استفاده شده است. حدود 25 اتاق از این شهر زیرزمین کاوش شده و در این اتاقها مقادیر زیادی اسکلت متعلق به دوره اشکانی وجود دارد که دستنخورده در جای خود باقی ماندهاند. در کنار اسکلتها هدایای قبور گذاشته شده است و اسکلتها به صورت چمباتمهای تدفین شدهاند. احتمال میرود تدفینها به دوره تاریخی به خصوص دوره اشکانی مربوط است. براساس مطالعات باستانشناسی، شهر پنهان بیش از 3 هکتار وسعت دارد و بخشی از این شهر باستانی به خاطر وجود رطوبت زیاد هنوز مورد کاوش قرار نگرفته است. احتمالا بخشی از این شهر در زیر خانه مردم قرار گرفته و به همین دلیل تصور میشود که در آن بخشها فاضلاب شهری وارد شهر پنهان شده باشد. این شهر زیرزمینی، هنگامی که مخابرات استان همدان قصد کشیدن فیبرهای نوری از زیر زمین را داشت کشف شد. بر همین اساس طی مجوزی ازسوی پژوهشکده باستانشناسی، هیاتی متشکل از انواع کارشناسان شامل باستانشناس، انسانشناس، کارشناسان مرمت و ... کاوشهای خود را در این شهر به انجام رساندند که منجر به کشف فضاهای دستکند با حدود 25 اتاق، سالن و راهروهای ارتباطی شد. شواهد اولیه حاکی از پیدایش این فضاها در دوره پیش از اشکانی بود. بر اساس این یافتهها میتوان احتمال داد که نخستین بار این فضاهای معماری به منظور انجام مراسم مذهبی خاصی، احتمالا میترائیسم، مورد استفاده بوده است. این شواهد حاکی از آن است که مراسم مذهبی به صورت پنهانی در زیر زمین انجام میگرفته است. بر این اساس احتمال داده میشود که در دوره اشکانی از این فضاها به عنوان محل تدفین مردگان استفاده شده است و از اتاقها به عنوان گوردخمه استفاده کردهاند. شهر زیرزمینی سامن در عمق 3 تا 6 متری زمین کشف شد و کانالهای حفر شده درون آن به مرور در دورههای تاریخی کنده شدهاند و اطراف آنها نیز اتاقهای متعدد وجود دارند. این کانالها از نظر ساختار معماری، بسیار جالب هستند و کاربری خاصی داشتهاند. در این کانالها پس از پاکسازی، 60 اسکلت شناسایی شدند که درون 9 اتاق قرار داشتند و با توجه به بررسیهای انسانشناسی شواهدی وجود دارند که تدفینهایی بهصورت تدفین باز انجام شدهاند. علاوه بر این شواهد، 6 مورد بقایای انسانی نیز وجود دارند که بهطور دقیق نشان میدهند، این اتاقها در کاربری نهایی بهصورت محل تدفین استفاده میشدند، بهطوری که استخوانها را جمع میکردند و دوباره تدفینهای جدیدی انجام میدادند. از 60 اسکلت یافت شده، 16 مورد مرد، 26 مورد زن، 14 مورد کودک و یک نوزاد شناسایی شدهاند و جنسیت 3 مورد از آنها نیز تشخیص داده نشده است iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">
آثار باستاني شهر گور از ديگر اثار باستاني اين منطقه مي توان به قلعه سهاره، آثاري از زمان غارنشيني ، نقش ارژنگ، حمامك، آسياب بادي، ساير آثار به جا مانده از شهر گور اشاره نمود. شهر گور یا شهر فیروزآباد، در 100 کیلومتری جنوب شیراز یکی از پرجاذبهترین و گمنامترین شهرهای گردشگری ایران است. فیروز آباد تا قبل از حمله اسکندر به ایران، شهر گور نامیده میشد. اسکندر مقدونی این شهر را کاملا ویران کرد و قرنها بعد از اسکندر، اردشیر موسس سلسله ساسانی این شهر را احیا و آباد کرد، اما در حمله تازیان به ایران این شهر دوباره ویران شد.
فیروزآباد که قدیم آن را گور مینامیدند به روزگار کیانیان شهر بزرگی بوده و حصاری عظیم داشت. از دیدنیهای این شهر میتوان به قلعه دختر، کاخ ساسانی و برج آتشکده و بقایای شهر گور اشاره کرد. شهر ساسانی گور نخستین شهر دایرهای شکل ایران محسوب میشود که به دستور اردشیر بابکان ساخته شده است. کاوشهای باستان شناسی در این شهر ساسانی برای نخستینبار در سال جاری توسط دیتریش هوف، باستانشناسی آلمانی آغاز شده است. این شهر چهار دروازه اصلی داشته است. این دروازهها عبارتند از باب مهر که از طرف شرق، باب بهرام که از طرف غرب، باب هرمز که دروازه شمالی محسوب میشده و در آخر نیز باب اردشیر که از طرف جنوب باز میشده است. از جمله یافتههای مهم باستان شناسی در شهر گور، کشف دروازه تخت نشین بوده است که شباهت زیادی به سر درهای تخت جمشید دارد. رنگهای به کار رفته در این کف همچنان سالم هستند و توجه ساسانیان را به استفاده از رنگ های متنوع در معماری نشان میدهد. منار شهر گور: در وسط شهر گور، مناری 4 گوش با مصالح لاشه سنگ و ملاط گچ به ارتفاع 30 متر احداث گردیده است. در خصوص ساخت این مُنار نظریههای مختلفی ارائه شده است:
رصدخانه شهر گور: قدیمیترین رصدخانه ایران، در کنار نقوش رنگی شاهزادگان ساسانی در شهر گور فیروزآباد قرار دارد. این رصدخانه شاهکاری از دانش ایران در آن عصر محسوب میشود. پروفسور دیتریش هوف در حفاری شهرگور فیروزآباد فارس به سازهای دایرهایشکل رسید که پس از مطالعه، مشخص شد، قدیمیترین نمونه از رصدخانههای بهدست آمده در ایران و از آن دوران ساسانی است. نمونههای همانندی از این سازه در دهلی و جیپور هند هست؛ ولی باتوجه به اینکه رصدخانه مراغه مربوط به دوره ایلخانان مغول و نزدیک 300 سال پساز رصدخانه شهرگور بنا شده است، این سازه، قدیمیترین رصدخانه ایران بهشمار میرود. برج ستارهشناسی پیدا شده در شهر گور، از خشت و گل و کاملاً تندرست است. قطری نزدیک 65/5 متر دارد که روی آن، 12 نشانه از علامتهای بکار گرفته شده در اندازه گیریهای رصدی و سکوهایی نموداری، هست. شهر گور در دوران ساسانی و از زمان پادشاهی اردشیر بابکان بنا شده و تا دوران اسلامی در حکومت عضدالدوله دیلمی بر فارس که نام آن به فیروزآباد تغییر میکند، اهمیت فراوانی داشته است.
فارس در سده چهارم هجری قمری یکی از پیشتازان دانش اخترشناسی در سراسر ایران بوده و شهرگور نیز در این سده، هنوز اهمیت داشته است. حتی ابوریحان بیرونی نیز نوشته که رصد دایره البروج با وسیلهای به قطر 123 سانتیمتر در شیراز انجام شده که آن وسیله را در سازه بهدست آمده در شهرگور، کار میگذاشتند. نقش چهار شاهزاده: چهار شاهزاده ساسانی برای اولینبار روی یکی از دیوارهای بدست آمده از این شهر کشف شد. این چهار شاهزاده را دو زن و یک مرد جوان به همراه نوجوانی تشکیل میدهند. iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1"> دیوار تاریخی گرگان به طول حدود 200 کیلومتر و گسترده در سراسر شمال استان گلستان از جاذبههای تاریخی و گردشگری و میراث کهن این منطقه است
این دیوار از شرق دریای خزر شروع شده و پساز عبور از ضلع شمالی گرگانرود و دشتهای وسیع شهرستانهای بندرترکمن، آققلا، گنبدکاووس و کلاله به کوههای پیشکمر در شرق استان گلستان ختم میشود. با توجه به اهمیت و ارزشمندی دیوار و تاسیسات مجاور آن، این اثر فرهنگی در تابستان سال 1378 با شماره ۲۳۴۵ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید در برخی از منابع از دیوار تاریخی گرگان به عنوان دومین و در برخی منابع دیگر به عنوان سومین دیوار دفاعی نام برده شده است. برخی از مورخین ساخت دیوار تاریخی گرگان را به ساسانیان و برخی دیگر به اشکانیان نسبت میدهند، علیرغم وجود اینگونه اختلاف نظر، تاریخ نگاران و پژوهشگران پیشین و معاصر، در تلاشهای فراوانی که برای ساخت دیوار دفاعی گرگان صورت گرفته است اتفاق نظر دارند، اتفاق نظر محققین بر این تلاشها و نتایج به دست آمده از کاوشهای زیر آبهای خلیج گرگان و همچنین حدسیات حاصل شده مبنی بر وجود بنادر و پادگانهای نظامی ساسانیان در این منطقه، بر اهمیت حفاظت از ایالت تاریخی گرگان در آن زمان دلالت دارد. در دورههای حکومتهای مختلف، علی الخصوص ساسانیان و اشکانیان ایالت گرگان شاهد حماسه های زیادی بوده است به طوریکه تعدادی از سلاطین بزرگ این دو سلسله سالها در هیرکانیا درگیر جنگ بودهاند. دیوار گرگان از 2 دیوار هاردین و آنتونی بریتانیا طویلتر میباشد و تنها دیوار سمیز در آلمان از دیوار گرگان طویلتر و فاقد موانع عبورناپذیر است. این درحالی است که دیوار گرگان به حد کافی عریض بوده و دارای گذرگاه و موانع مستحکمتری نسبت به سایر دیوارهای مشابه و مانع عظیم خطی برای یک ارتش قدرتمند و بزرگ است. این دیوار در منابع تاریخی به نامهای سد اسکندر، سد پیروز، سد انوشیروان، قزلآلان و مار سرخ (به دلیل رنگ آجرهای آن) نیز شناخته میشود. پراکندگی قطعات آجرهای خردشده در طول مسیر دیوار و عوارض مصنوعی به جا مانده، بیانگر عرض ۱۰متری دیوار در دشت است که منابع مکتوب تاریخی نیز بر این موضوع تاکید دارند و حفاری باستانشناسی دهه ۵۰ توسط محمدیوسف کیانی در نزدیکی روستای قراول تپه گنبدکاووس موید این نکته است دیوار گرگان به لحاظ بهرهگیری از مصالح بومآورد و تولید خشت و پخت در کورههای آجرپزی حاشیه دیوار، نسبت به سایر دیوارهای ساخته شده در جهان باستان کم نظیر و میتوان گفت، مستحکمترین دیوار دفاعی بوده که به دست معماران ایرانی ساخته شده است. رنگ بیشتر آجرها به جهت جنس و ذرات موجود در خاک مورد استفاده، آجری متمایل به نخودی تا قرمز است و به این دلیل در برخی منابع تاریخی به آن دیوار سرخ یا مارسرخ نیز گفته شده است. عرض خندق در طول مسیر بین ۳۰ متر در نواحی پست و هموار تا 10 متر در نواحی کوهستانی متغیر است و وضعیت توپولوژی زمین از شرق به غرب بیانگر شیب ملایم آن به سمت دریای خزر میباشد. خندق دیوار بیشتر در نواحی شرقی قلمرو دیوار بزرگ گرگان سالم و دست نخورده باقی مانده و در بعضی از قسمتها در داخل آن کشاورزی صورت میگیرد. در نواحی مرکزی و غربی بخش اعظم خندق تسطیح و یا پس از لایروبی به عنوان کانالهای آبیاری زهکش از آنها استفاده میشود. دیوار دفاعی گرگان طولانیترین اثر معماری ایران باستان (به طول 200 کیلومتر) بعد از دیوار چین (به طول 6000کیلومتر) و سمیز آلمان (به طول 548 کیلومتر) بزرگترین است. نخستین پژوهشهای باستان شناسی این دیوار توسط ژاک دمرگان فرانسوی صورت گرفت. بعد از او باستان شناس فرانسوی (آرن) در سال 1312 شمسی، بخشی از دیوار گرگان را به صورت پیمایشی ،شناسایی و معرفی کرد. در سال 1312 شمسی اریک اشمیت آمریکایی با پرواز بر فراز منطقه، خط قرمز رنگی را روی زمین مشاهده کرد که با پیچ و تاب از دریا به سمت کوههای پیشکمر در شرق استان ادامه یافته است. او با دیدن این منظره عجیب این پرواز را بار دیگر تکرار کرد و با تهیه عکسهای هوایی نقش مهمی در شناسایی این دیوار ایفا کرد. بعد از او محمد یوسف کیانی در سال 1350 شمسی با پرواز مجدد روی دیوار موفق به گرفتن عکسهای جالب توجهی از دیوار شد و طول دیوار را 175کیلومتر با 32 قطعه وابسته شناسایی کرد. از سال 1378 دیوار گرگان توسط هیات مشترک باستان شناسی ایرانی و انگلیسی مورد کاوشهای متعددی قرار گرفته است. در آن سال با شروع ساخت سد گلستان، بخشی از مسیر دیوار در محدوده کانال آبیاری و زهکشی سد قرار گرفت و بنابر ضرورت حفظ دیوار، آب سد از طریق 2 کانال از زیر دیوار هدایت شد. بعد از آن در سال 1381 دیوار در 6 فصل کاوش شد، که اطلاعات زیادی از آن به دست آمد. به طوری که هم اکنون باستان شناسان طول دیوار را 200 کیلومتر میدانند. از آنجایی که در برخی نوشته ها این دیوار تا مرو ادامه داشته، باستان شناسان احتمال می دهند طول دیوار بیشتر ا ز200 کیلومتر باشد. در کاوشهایی که تاکنون انجام شده 2000 متر مربع از دیوار حفاری شده و در پی آن یک آتشگاه و استراحتگاه سربازان کشف شده است. همچنین 2 قلعه از حدود 38 دژ تخمین زده شده در طول دیوار کاوش شده است. طبق برآوردها 30000 سرباز میتوانستند در طول دیوار مستقر شوند. باستان شناسان با نمونه برداری و آزمایش خاکسترها و ذغالهای برجای مانده در کورههای آجرپزی نشان دادند که قدمت دیوار به قرنهای پنج و ششم میلادی میرسد. دلیل احداث دیوار دفاعی گرگان با تخمین قدمت دیوار، راحتتر میتوان به دلیل اصلی ساخته شدن آن پی برد. پادشاهان ساسانی که با امپراطوری روم شرقی جنگهای مداومی داشتند، از سوی شمال نیز با تهدید قوم هون و دیگر اقوام شمالی رو به رو بودند. پیروز، پادشاه ساسانی در سالهای 459 تا 484 میلادی مدتی را در منطقه گرگان گذرانده است، بنابراین احتمالا او یا پادشاه ساسانی دیگری برای محافظت از دشت گرگان در برابر هونها این دیوار را ساخته است، که این دیوار میتوانست محل رخنه این اقوام را به داخل ایران در فواصل کوهستانهای قفقاز و خط ساحلی دریای مازندران ببندد. کاوش زیر آبهای خلیج گرگان در زمان احداث دیوا رگرگان، سطح آب دریای مازندران پایین تر از سطح کنونی آن بوده است. بنابراین محتمل است برخی از قسمتهای این دیوار اکنون زیر آب فرو رفته باشد. کاوشهای سال 2007 میلادی زیر آب های خلیج گرگان بخش هایی از دیواری به نام دیوار «تیشه» را آشکار کرد که گمان می رود در نقطهای به دیوار گرگان متصل می شده است. حدسیاتی نیز در این مورد وجود دارد که بخش های زیر آب دریا قسمتی از پادگانی بزرگ یا حتی بندری ساسانی باشد. باستانشناسان میگویند در ساخت این دیوار عظیم دهها میلیون قالب آجر به کار رفته است. آنان شواهدی از تعداد زیادی کوره و کارگاه ساخت آجر در طول دیوار و در فواصل نزدیک به آن یافته اند که نشان دهنده کارگاه صنعتی بسیار بزرگ برای احداث این دیوار است. تحقیقات روی یکی از دژها یا سربازخانههای این دیوار دفاعی نشان میدهد که حداقل تا یک قرن پس از ساخته شدن فعال بوده است و نشانه هایی از حضور سربازان در آن دیده میشود اما بعد از آن به عللی متروک شده است. از جمله دلایل متروک شدن این تاسیسات دفاعی میتواند نیاز به حضور سربازان بیشتر در نبرد با امپراتوری بیزانس یا مقاومت در برابر حمله اعراب بوده باشد. اشیای مشکوفه از کاوشهای دیوار دفاعی گرگان ضمن کاوش دیوار دفاعی اشیای گوناگونی مانند سفال، شیشه و فلز به دست آمد که در بین این اشیاء سفال از اهمیت بیشتری برخوردار است. بررسی سفالینههای دیوار سفالینه دیوار را میتوان به 3 گروه ذیل تقسیمبندی کرد: سفال خاکستری دوره اشکانی، سفال قرمز دوره اشکانی، سفال قرمز دوره ساسانی. iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">برج خاموشان را به نام برج سکوت یا دخمه زرتشتیان نیز شناخته میشود. دخمه یا برج خاموشان سردابی است سنگی که در قدیم زرتشتیان مردههای خود را در آن قرار میدادند. دخمه در فرهنگستانهای مختلف معانی مختلفی دارد؛ مثل گورخانه گبران، سردابه مردگان، خانه زیر زمینی برای مردگان، گور و گورستان زرتشتیان. دخمهها معمولا بر فراز بلندیهای شهر ساخته میشده است. زرتشتیان در گذشته مردگان خود را به دخمه میبردند و با آیین خاصی در مرکز این دخمهها قرار میدادند. سطح داخلی برج خاموشان به صورت پهنه مسطح و گردی است که تمام آن با تخته سنگهای بزرگ پوشیده شده و از سه بخش زنانه، مردانه و بچگانه تشکیل شده است. نوار دایره انتهای دخمه که به دیوار اطراف دخمه چسبیده، به مردها اختصاص داشته و نوار دایره میانی بعد از قسمت مردها، مخصوص زنها بوده است. نوار دایره داخلی بعد از زنها هم جایگاه کودکان بوده است. اما در مرکز همه این نوارها، یک چاه بزرگ به نام استودان (استخواندان) قرار دارد. استخواندان عبارت است از چاهی که در مرکز برج حفر میشده تا بعد از پاک شدن اسخوانهای مردگان از گوشت و پوست و غیره، استخوانها را در آن چاه قرار دهند. در دامنه ضلع شمالی کوه دخمه نیز چند عمارت خشت و گلی، آجری، سنگی و یا ترکیبی از اینها وجود دارد که به دوران صفویه تعلق دارند و از سازههای رفاهی این دوران هستند که به نام خیله شهرت دارند. برج خاموشان در سال 1381 توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با شماره 6312 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">آناهيتا، الهه نگهبان آب ايرانيانآناهيتا به معناي پاک و دور از آلودگي در اعتقاد ايرانيان باستان الهه آب، فرشته نگهبان چشمهها و باران و همچنين نماد باروي، عشق و دوستي بوده است. اين اعتقاد از دوران پيش از زرتشت در ايران وجود داشته و در دورانهاي بعدي هم مورد توجه قرار گرفته است.
توجه به آناهيتا از دوره اردشير دوم هخامنشي در ايران مرسوم شده و در دورههاي تاريخي بعدي يعني اشکاني و ساسانيان هم ادامه داشته است. در کتيبههاي بهجا مانده از اين دورههاي تاريخي اشارهها و تصاويري از آناهيتا در کنار نام اهورا مزدا به چشم ميخورد. «در نقش برجسته تاق بستان، خسرو پرويز پادشاه ساساني در ميان اهورامزدا و آناهيتا ايستاده است. در اين نقش برجسته، آناهيتا که در سمت راست شاه ايستاده، تاجي همانند اهورا برسر و در يک دستش حلقه فر ايزدي را نگه داشته و در دست ديگرش کوزهاي است که از آن آب ميريزد.» به احترام اين الهه ايراني معابد و تنديسهاي فراواني در دورههاي تاريخي پيش از اسلام در سرزمين ايران ساخته شده است. از آناهيتا يادوارههايي (شامل معابد و کتيبهها) در همدان، شوش، کازرون و آذربايجان، کرمانشاه و کنگاور بهجاي مانده است. معبد آناهيتا در کنگاور مشهورترين معبد منسوب به آناهيتا در ايران است پيشينه تاريخي معبد آناهيتابناي معبد آناهيتا در شهر کنگاور از شهرستانهاي استان کرمانشاه قرار دارد. اين بنا بر روي تپهاي با ارتفاع ۳۲ متر و در ابعاد ۲۰۹ متر در ۲۲۴ مترساخته شده است. ارتفاع ستونهاي اين بنا نسبت به قطر آنها سه به يک است و اين باعث شده در ميان تمام معابد دنيا بي نظير و منحصر به فرد باشد. معبد آناهيتا دومين بناي سنگي ايران پس از تخت جمشيد است. هرچند در مورد ماهيت اين بنا اختلاف نظر وجود دارد و برخي آنرا کاخ ناتمام خسرو پرويز دانستهاند ولي نظريه معروفتر بنا را معبدي براي الهه آناهيتا ميداند.
وضعيت فعلي معبد آناهيتابدون شک معبد آناهيتا به لحاظ ارزش تاريخي از جمله برجستهترين آثار و ميراثهاي فرهنگي سرزمين ايران است. همچنين ويژگيهاي منحصر به فرد اين محوطه تاريخي ميتواند در جذب گردشگر داخلي و خارجي و رونق اقتصادي منطقه هم تاثير گذار باشد. در حالي که اين اثر سالهاست در انتظار ثبت در فهرست جهاني يونسکو قرار دارد هنوز اراده لازم براي آماده شدن بنا به منظور ثبت جهاني وجود ندارد.
يکي از موانع ثبت اين اثر در فهرست جهاني يونسکو کامل نشدن پژوهش در مورد سابقه بنا و قطعي نشدن نظريههاي مربوط به سابقه تاريخي آن است. البته نه تنها سالهاست فعاليت پژوهشي در اين منطقه متوقف شده، بلکه اقدامات لازم براي حفظ و نگهداري آثار بدست آمده و آمادهسازي محوطه تاريخي معبد هم انجام نميشود. معبد آناهيا در سالهاي اخير با انوع و اقسام مشکلات مواجه بوده است. محاصره شدن در حصار کانتينرهاي ميوه و تره بار، مشکل بوي فاضلاب که محوطه تاريخي را فرا ميگرفته، تبديل شدن به محلي براي جمع شدن اراذل و اوباش و معتادان، تبديل شدن به محلي براي چسباندن پوسترهاي تبليغاتي ايام انتخابات تنها بخشي از مشکلات چند سال اخير اين محوطه تاريخي هستند. نگاهي به اين ليست مشکلات ابتدايي نشان دهنده بيتوجهي مسئولان به حفظ اين بناي تاريخي است. در دو-سه سال اخير هرچند اوضاع کمي بهتر شده اما هنوز تا تبديل شدن معبد آناهيتا به يک محل مناسب گردشگري راه زيادي مانده است. پاکسازي محوطه کامل نشده و مسير مناسب براي گردشگران در نظر گرفته نشده است، بقاياي شعارهاي تبليغاتي، انقلابي و انتخاباتي و يادگاريهاي شخصي بر روي آثار تاريخي به چشم ميخورد، محوطه تاريخي گاهي روزها محل بازي کودکان محلي و شبها محل گردهمآمدن افراد ديگري است و از وجود امکانات اوليه رفاهي براي گردشگران در منطقه هنوز خبري نيست. تصاوير زير که تابستان سال ۱۳۸۶گرفته شدهاند آخرين وضعيت معبد آناهيتا را نشان ميدهند معبد آناهیتا در کجا قرار دارد؟بنای معروف به معبد آناهیتا در مرکز شهر کنگاور بر سر راه همدان به کرمانشاه قرار دارد. این بنا بر روی تپه ای طبیعی با حداکثر ارتفاع سی و دو متر نسبت به سطح زمین های اطراف ساخته شده است. نقشه این بنا چهار ضلعی، به ابعاد ۲۲۴×۲۰۹ متر و هر ضلع آن به شکل صفه ای به قطر هجده متر است. این صفه ها با لاشه سنگ و ملاط گچ ساخته شده اند و نمای بیرونی آنها به وسیله سنگ های بزرگ تراشیده شده، به صورت خشکه چین پوشش داده شده است. در مواردی برای اتصال برخی از بلوک ها، از بست های آهنی و سربی استفاده شده است. در قسمت جنوبی بنا، پلکان دو طرفه ای به درازای یک صد و پنجاه و چهار متر وجود دارد. هر دو تا پنج پله، در یک بلوک سنگی ایجاد شده است. در حال حاضر تعداد سنگ پله ها در پلکان شرقی بیست و شش پله و در پلکان غربی بیست و یک پله است. با توجه به ارتفاع دیوار که ۲۰/۸ متر از آن باقی مانده، به طور یقین تعداد پله ها بیشتر از این بوده است. در بخش شمال شرقی بنا نیز دو ردیف موازی سنگ های تراشیده به کار رفته که نشان از ورودی به عرض دو متر در این بخش از بنا است. در مرکز بنا، صفه ای با جهت شرقی – غربی ساخته شده که نود و سه متر درازا و ۳۰/۹ متر پهنا و بین سه تا پنج متر ارتفاع دارد. بر روی صفه های چهارگانه این بنا به جز فاصله بین دو رشته پلکان جنوبی، یک ردیف ستون قرار گرفته است. این ستون ها کوتاه و قطور هستند. برخی از مورخین این بنا را معبدی برای الهه آناهیتا دانسته اند. برخی دیگر از محققین به تبعیت از نوشته های مورخین ایرانی و عرب سده سوم ه.ق به بعد، این بنا را کاخی ناتمام برای خسرو پرویز معرفی کرده اند. عده ای نیز زمان ساخت آن را به اواخر سده سوم و آغاز سده دوم ق.م و عده دیگر آن را به سده اول ق.م نسبت می دهند. سیف الله کامبخش فرد – کاوشگر بنا – آن را به سه دوره هخامنشی، اشکانی و ساسانی نسبت می دهد و مسعود آذرنوش کاوشگر دیگر بنا، آن را کاخ ناتمامی از خسرو پرویز در اواخر دوره ساسانی می داند آناهیتا در زبان اوستاییآناهیتا در زبان اوستایی، نام یک پیکر کیهانی ( هندو ) ایرانی است، که ایزدبانوی آبها (آبان) پنداشته وستوده میشود و ازین رو با نمادهایی چون باروری، شفا و خرد نیز همراه است.
آناهیتا، اَناهید یا ناهید که در پارسی به معنای دور از آلودگی است - نام ایزدبانوی آب و باران و باروری در مذاهب ایران باستان. بسیاری از ویژگیهای این ایزدبانو با ایشتار که مورد پرستش اقوام سامی از جمله بابلیان بود نزدیکی دارد. هر دوی این ایزدان به سیاره ناهید (زهره) مربوطاند. به احتمال زیاد «اردویسور آناهیتا» نیز چون «میترا» از ایزدانی بود که پیش از پیدایش زرتشت، توسط مردم ایران و نواحی اطراف - ولو به نامهای دیگر- مورد ستایش قرار میگرفت.آناهیتا ظاهراً با جنگاوری نیز مربوط بودهاست و باور بر این بود که جنگاورانی را که به پیشگاه او نذر کنند، یاری میدهد. در دوران ساسانیان این الهه به یکی از الهههای مورد پرستش ایرانیان قرار گرفت. البته باید خاطر نشان نمود ایرانیان یکتاپرست بودند ولی آناهیتا و دو ایزد بانوی دیگر به طور مشترک به عنوان خدایان فرعی مورد تقدیس قرار میگرفتند . با وجود دیرینگی و نفوذ پرستش «میترا» در ادوار پیش از ظهور زرتشت، بعدها این ایزد در میان ایرانیان تا اندازهای به فراموشی سپرده شد. اما در مقابل چنین جریان فکری و دینی، «ناهید» چنان مقامی در باورهای ایرانیان به دست آورد که نه تنها پرستشگاههای بسیار زیاد و مجلل و باشکوهی از او میبینیم، بلکه تندیس و نمادهای این زن ایزد در اینجا و آنجای این سرزمین پهناور باقی ماندهاست. آناهیتا نام یک معبد در شهر تاریخی و ویران شده بیشابور (مربوط به دوره ساسانیان) در غرب کازرون نیز میباشد.در اساطیر ایران مزید بر آناهیتا که یشت پنجم مختص ستایش اوست در اساطیر از خدایی به نام اپام نپات (زادهٔ آب) به عنوان پاسدار آبها یاد میشود. از اپام نپات در اوستا یسنا ۱ فقرهٔ ۵ ، یسنا ۲ فقره ٔ۹۵، زامیاد یشت فقرهٔ ۵۱ و ۵۲ یاد شدهاست . از میان پرستشگاههای ناهید، نیایشگاههای همدان، شوش و کنگاور که ویرانههای آن هنوز پابرجاست، از همه مجلل تر بودهاست . وضعیت کالبدی بنادر بخش شمال شرقی آناهیتا نیز دو ردیف موازی سنگ های تراشیده به کار رفته کهبر وجود یک فضای ورودی به عرض ۲ متر در این بخش از بنا دلالت دارد.در مرکز بنا صفه ای در راستای شرقی و غربی ساخته شده است که ۹۴ متر درازا و ۹.۳۰ متر پهنا و بین ۳ تا ۵ متر ارتفاع دارد . این صفه از لاشه سنگ های بزرگ که حداقل یکی از سطوح آن صاف بوده است و نمای ان با ملات گچ پوشیده شده اما در برخی از سطوح پایین دیوار حتی نشانی از آن باقی نمانده است.روی دیوار های این بنا به جز فاصله ی بین دو رشته ی پلکان جنوبی یک ردیف ستون قرار گرفته که کوتاه و قطورند فاصله ی ستون ها از محور تا محور ۴۵ سانتی متر است . بلندای هر ستون شامل پایه ، ساقه و سرستون معادل ۳.۵۴ متر و قطر هر یک از ساقه های ستون های استوانه ای شکل ۱۴۴ و گیلویی زیر پایه ی ستون ۶۰ سانتی متر ارتفاع داشته و مجموعاً با بخش زیرین و زبزین به ۴۷۵ متر می رسیده است. نسبت قطر ستون به ارتفاع آن ۳ به ۴ و قطر و تناسب میان ارتفاع سر ستون و ایین آن ۱ به ۳ است. این قاعده بر خلاف سنت و نسیت های ستون سازی یونان در دوران « آرکائیک » و « کلاسیک » است. سبک « دوریک » در معماری یونان عهد « آرکائیک » که نمونه بارز معماری و حجاری آن معبد « پوزنیدون » بوده و دارای ستون هایی که ارتفاع آن ها ۴ برابر قطرشان است در حالیکه ابعاد یک واحد ستون در معبد آناهیتا متشکل از پایه + سر + میان ستون برابر ۳۵۵ سانتی متر است و این اندازه برابر فاصله بین دو ستون و ضمناً معادل دو برابر قطر پایه ستون است . باید خاطر نشان کرد که ستون های آپادانا در مقایسه با ستون های آناهیتا ، کالبدی کشیده تربلند تر دارند و به عناصر تزیینی همچون گل و برگ و خطوطی برای تجسم احجام هنری و حیوانی مزینند . به طور کلی در معبد آناهیتا ستون بندی بنا به صورت ردیفی و متوازی در جهار جنب محدوده ی خارجی بناست. در فضای میانی ، صحن باز و بسیار بزرگ بر فراز سکویی محصور بین ستون ها و فضای کوچک مستطیل شکلی در راستای شرقی – غربی قرار دارد که ان هم با مجموعه ای از ردیف های ستون های کوتاه سنگی محصور می شده و به اعتقاد بسیاری از باستان شناسان فضای اصلی معبد بوده است. همانطور که اشاره شد ستون ها در این معبد بر خلاف آپاداناهای داریوش و پاسارگاد ساده و بدون تزیین ، کوتاه و قطورند و غیر از یک ردیف گیلویی ( بالشتک ) چوبی سقف دیگری را ( برخلاف آپادانا ) تحمل نمی کرده است . در عین حال ستون های یاد شده به مثابه ی نرده ها و حفاظ تزیینی قابل بررسی و بذل توجه بسیارند. به رغم ارزش مجموعه آناهیتا و محصر به فرد بودن آن ، متاسفانه بیشترین تخریب وارد بر بنا در دوران اخیر از سوی مردمی صورت گرفته است که از سر نا آگاهی ، بیش از بلایای طبیعب و عوامل جوی ، در این زمینه اثر گذار بوده اند ، هنوز سالخوردگانی در کنگاور هستند که به یاد دارند سنگ های یکژارچه و سپید رنگ آناهیتا و آن ها را در گوی محلی « گچکن » می نامیده اند . حتی با اندکی جستجو در میان واحد های مسکونی بافت قدیم شهر می توان نشانه های بسیاری از سنگ های خوش تراش عظیم آناهیتا مدفون در بدنه ها و دیوار های ان ها یافت.
این میراث گرانقدر بنایی جاودانه واقه بر بلندای صخره ای مرتفع و شکل گرفته در یک مکان مقدس به شمار آورد که چون دیگر مکان های خاص و ویژه برگزاری ایین ایرانیان با حضور آب جاری در مرتفع ترین صفحات آن جذابیت و هیمنه ای کم نظیر داشته است. با این همه هنوز هم شامگاهان به وقت آرام گرفتن خورشید در ویرانه های عظیم آناهیتا و در میان ستون های ستبر بر جای مانده در آن می توان حضور روح اساطیری ایزد بانوی ایران باستان( آرتمیس = آناهیتا = الهه آب ) را احساس کرد ![]() شنبه 13 اسفند 1390برچسب:, :: 19:14 :: نويسنده : افسانه
از شمال به جنوب یک جاده باشکوه و مجلل به عرض ۴۰ متر کشیده شده است . بومیان این جاده را ” خیابان مردگان ” می نامند . در دو سوی این خیابان پر ابهت, اهرام و معابد متعددی ساخته شده است . منهی الیه شمالی این خیابان با قسمت جنوبی ان دارای اختلاف سطحی معادل ۴۰ متر است . طوری که مشاهده گری که در جنوب ایستاده است, دچار خطای باصره شده و تصور می کند که جاده به سوی اسمان امتداد دارید . این وضعیت جالب تا امروز هم باقی مانده است . کسی که در منتهی الیه پائین جاده ایستاده است, یک پلکان بی پایان با پله های یکسان و یکدست را می بیند که سرانجان پس از طی سه کیلومتر با معبد یا همان ” هرم ماه ” درهم می امیزد و محو میشود . اما اگر از جهت عکس, یعنی از معبد ماه به جاده بنگریم تنها یک خیابان مستقیم دیده میشود . نقشه ساختمانی جاده بگونه ای است که از این دیدگاه هیچ یک از پله ها دیده نمیشود . تو گویی ارواح پلکان را با خود به دنیای مردگان برده اند .! دانش رسمی باستان شناسی معتقد است که طراحان و سازندگان ناشناس این شهر عجیب, انسانهای عهد حجر بوده اند.!! جوابی که از خود این شهر اسرارامیز تعجب برانگیزتر به نظر میرسد.!! هر مهندس جاده سازی امروزی بخوبی میداند که مساحی یک جاده ۳ کیلومتری به نحوی که در فواصل معین, هر چند متر یکبار شش پله و یک سکوی مسطح عظیم, جانشین شش پله و یک سکوی مسطح دیگر بشود و در عین حال در پایان این مسیر شیب دار, تمام این بازی ظریف با پله و سکو با دقتی کمتر از چند میلیمتر با یک هرم عظیم در هم امیزد, تا چه حد دشوار و مستلزم چه محاسبات بغرنج و طاقت فرسای است . در چنین محاسباتی نباید حتی یک پله و یا یک سکو و یا یکی از انهمه فواصل مختلف از استاندارد معیین شده تجاوز کند . ایا واقعا انسانهای عهده حجر توانایی این محاسبات و برنامه ها را داشته اند.؟! ایا پذیرش این ادعا منطقی و عاقلانه است.؟! متاسفانه در اکثر معماهای باستان شناسی – حرفهای نامعقولی از زبان بعضی از کارشناسان این رشته خارج میشود که ایکاش لااقل سکوت میکردند . پس گفتیم که “خیابان مردگان ” در برابر هرم ماه به پایان میرسد . این هرم مجموعه ای پله مانند است که قاعده ان ۲۰۰ * ۱۵۰ متر مساحت دارد . این ابعاد کمی بیشتر از دو برابر یک زمین فوتبال است . ساختمان هرم از پنج طبقه یا پنج تراس که بر روی هم قرار گرفته اند – تشکیل شده است و ارتفاع نهایی ان ۴۴ متر میباشد . در وسط پلکانی وجود دارد که به بالاترین سکوی هرم منتهی میشودد . میگویند در قدیم بر روی این سکو یک مجسمه زرین قرار داشته است . در سمت چپ – از موضع هرم ماه – عظیم ترین بنای امریکای مرکزی سر به اسمان بر افراشته است . این بناء که هرم خورشید نام دارد یکی دیگر از هرمهای موجود در شهر ” تئوتی هواکان ” میباشد . قاعده هرم خورشید ۲۶۵ * ۲۲۲ متر است و ارتفاع ان ۲۰ متر بلندتر از هرم ماه میباشد . با این حال اگر از بالاترین سکوی هرم خورشید به اطراف بنگریم چنین بنظر میرسد که ارتفاع هر دو هرم – یعنی هرم خورشید و هرم ماه – یکسان است . علت این خطای باصره همان شیب خیابان مردگان میباشد . بد نیست یاداور شوم که هرم خورشید در ” تئوتی هواکان ” از نظر حجم از هرم ” خئوپس ” در جیزه مصر, بزرگتر است . تخمین زده شده که این هرم از یک میلیون تن سنگ و خشت خام ساخته شده است . در اصل نمای خارجی هر دو هرم خورشید و ماه با اندودی از گل رنگی پوشیده بود . انطوری که رنگهای باقیمانده ثابت می کند – با رنگهای درخشان و زبا خودنمایی میکرد . در راس هرم خورشید مجسمه بزرگی قرار داشت که روکش ان از طلا و نقره بود . این مجسمه حتی در دوران حاکمیت اسپانیایی ها نیز وجو داشت . اما به دستور ” خوان دزومارگا ” نخستین اسقف مکزیک, مجسمه را نابود کردند – چون او طلا و نقره را مهمتر از اثار باستانی یک تمدن دیرین می دانست.! در ادامه خیابان مردگان, با انواع هرمهای فاقد راس و سکوهای مسطحی روبر میشویم که غالبا مزین به نقش برجسته های زیبایی از مار بالدار – میمون – پلنگ و کاهنانی می باشند که اشیاء عجیب و نامشخصی در دست و با بالهای بزرگی به شانه دارند .
سومین ساختمان بزرگ ” تئوتی هواکان ” معبد ” کوئتسال کوتل ” میباشد که طول هر یک از ضلع این معبد به ۴۰۰ متر میرسد . در قدیم الایام در هر یک از سمتهای شمال – جنوب و غرب ان چهار هرم وجود داشت که امروز از انها تنها خرابه تپه مانندی بجا مانده است . معبد دارای تزیینات و نقش برجسته های باشکوهی از انواع مارهای بالدار که دور حاشیه ها چنبر زده اند . صورتکهای از موجودات شرور و دیو اسا از دیوار پله ها به تماشاگر خیره شده اند .
تمام هرمها و ساختمانها با یک محاسبه پیچیده و هندسه دقیق به هم مربوط میشوند . پله های منظم و ناگهان سکوهای عریض و طویل, اما در قانونی خاص و حساب شده .!! چه کسانی نقشه های شهر را به سازندگان ” تئوتی هواکان ” داده است . هدف از ساخت این شهر با پله ها و سکوها و در اخر هرمهای منظم چه بوده است . چگونه ممکن است تمدنی بیش از ۱۰۰۰ سال از روی نقشه نیاکان, به ساخت و توسعه شهر ادامه دهند .؟ در کنگره بین المللی امریکا شناسان که در سال ۱۹۸۴ در شهر مکزیک برگزار شد, شخصی بنام ” هیو هارلستون ” ریاضیدان و شیفته باستان شناسی امریکای لاتین ,سخنرانی مهیج و جالبی ایراد نمود که باعث سردرگمی کارشناسان گردید . اقای هارلستون مدتها در شهر ” تئوتی هواکان ” به جستجوی برای یافتن یک واحد طول ثابت که در مورد تمام ساختمانهای شهر صادق باشد پرداخته و این واحد ثابت را پیدا کرده بود . واحد طول قوم ” مایا ” معادل ۰۵۹ /۱ متر میباشد و اقای هارلستون بر این واحد نام بومی ” هوناب ” را نهاد است که معنای ان مقیاس یا واحد میباشد . این متر , واحد طول قوم مایا در ساختن شهر ” تئوتی هواکان ” بوده است . و ان را میتوان در مورد تمام بناها و مسافتهای شهر نامبرده مورد استفاده قرار داد . بر این اساس معبد کوئتسال کوتل ” – هرم خورشید و هرم ماه دقیقا” ۲۱ , ۴۲ , ۶۳ هوناب ( واحد ) ارتفاع دارند . یعنی نسبت ارتفاع انها به یکدیگر مانند ۱ به ۲ به ۳ میباشد . اقای هارلستون با دادن این ارقام به کامپیوتر به نتایج و محاسبات شگفت اوری دست پیدا کرد . وی کشف کرد که فاصله هرمهای کوچک حاشیه خیابان مردگان تا معبد ” کوئتسال کوتل ” در واقع نسبت فاصله میانگین سیارات عطارد, زهره , زمین و مریخ تا خورشید محاسبه و انتخاب شده اند . بر این اساس عطارد با ۳۶ واحد زهره با ۷۲ واحد و زمین با ۹۶ واحد و مریخ با ۱۴۴ واحد, دقیقا به نسبت صحیح و در جای درست ( نسبت به خورشید = معبد کوئتسال کوتل ) قرار گرفته اند.! کمی انطرفتر از معبد ” کوئتسال کوتل ” جویباری جریان دارد که سازندگان شهر ” تئوتی هواکان ” ان را در بستر یک کانال مصنوعی جاری ساخته بودند . این کانال از زیر خیابان مردگان میگذرد . کانال نامبرده با ۲۸۸ واحد دقیقا نشانگر فاصله خورشید تا کمربندی خرده سیارات ( موسوم به سیارات صغار ) است که بین مریخ و مشتری قرار دارد . همانطور که حتما میدانید در کمربند خرده سیارات هم مانند یک جویبار هزاران تکه سنگ در حرکت است . ۵۲۰ واحد انطرفتر از معبد ” کوئتسال کوتل ” که مبدا محاسبات محسوب میشود بر روی همان محور بقایای یک معبد ناشناس قرار دارد . این ۵۲۰ واحد نماینده فاصله خورشید تا سیاره مشتری میباشد . ۹۴۵ واحد انطرفتر نیز معبد دیگری بچشم میخورد که از ان هم تنها خرابه ای بجا مانده است . این معبد نماینده سیاره زحل است . و بالاخره ۱۸۴۵ واحد انطرفتر, در انتهای خیابان مردگان, مرکز هرم ماه واقع میباشد که دقیقا بر روی مدار اورانوس قرار گرفته است . اگر مسیر خیابان مردگان را ادمه دهیم, امتداد این مسیر مجازی از روی قلل کوهستان ” سروگوردو ” میگذرد . در انجا هم بقایای یک معبد کوچک و یک برج قدیمی دیده میشود که بر روی پی های بسیار قدیمی تری بنا شده اند . اگر بر روی این خط فرضی به ترتیب ۲۸۸۰ و ۳۷۸۰ واحد جدا کنیم, با بناهای نامبرده مواجه میشویم که نشانگر مدار دو سیاره نپتون و پلوتون میباشد . بدین ترتیب معلوم میشود که خیابان مردگان شهر ” تئوتی هو اکان ” در واقع مدل کوچکی از منظومه شمسی میباشد . نکته جالب انکه هرم بزرگ خورشید جزیی از این سیستم محسوب نمیشود . چون این هرم بر روی محور مستقیم خیابان مردگان قرار دارد . کاملا مشخص است که طراحان و سازندگان این شهر افسانه ای با منظور نمودن تپه های انسوی بلوار مردگان از همان ابتدا این منطقه را برای ساختن مدل کوچکی از منظومه شمسی در نظر گرفته بودند . اما سازندگان این شهر مشخصات مدارها و میانگین مسافت سیارات منظومه شمسی تا خورشید را از کجا می دانستند.؟!! سیاره اورانوس در سال ۱۷۸۱ – سیاره نپتون در سال ۱۸۴۵ و سیاره بسیار کوچک پلوتون تازه در سال ۱۹۳۰ کشف گردید . ایا ” ارباب ” نشانه ای از ماورای زمین از دانش و علوم خود برای زمینیان از خود باقی گذاشته اند.!
در سال ۱۹۷۵ باستان شناسان بصورت اتفاقی در زیر هرم خورشید, محوطه های زیرزمینی جدیدی را کشف کردند . در این اتاقها و حفره های زیرزمینی رازی شگفت انگیز وجود دارد که دنیای باستان شناسی هیچ حرف و اندیشه ای برای بیان ان ندارد . دیوارهای این اتاقها با قشر ضخیمی از” میـــکا ” یا سنگ” طلق” ایزوله شده است . اما مگر این قشر میکا چه معمای مرموزی را در خود پنهان کرده است.؟ سقف شبستانی را در نظر مجسم کنید که از سنگ ساخته شده است . بر روی این سقف سنگی یک قشر ۱۵ سانتیمتری از میکا و بر روی ان دوباره قشری از سنگ معمولی وجود دارد . ترکیب این مجموعه درست مانند یک ساندویچ است : نان – کالباس و دوباره نان . در یکی از روزهای تابستانی نگهبان این ابنیه تاریخی بصورت تصادفی در زیر پای خود دریچه ای را مشاهده کرد که پس از باز کردن ان و به محض تابش افتاب در سوراخ , نور خیره کننده خورشید بر سنگ میکا افتاد و منعکس شد . باستان شناسان تاکنون ۳۰ متر از این قشر میکا را کشف کرده اند. ” میکا ” یا سنگ ” طلق ” یک کانی متشکل از هیدرو سیلیکاتهای پتاسیم و الومینیم است و بویژه در نزدیکی معادن سنگ خارا در کوهستانهای مرتفع یافت میشود . بزرگترین معادن سنگ ” میکا ” در جهان در کشورهای هندوستان , ماداگاسکار , فریقای جنوبی و برزیل و کمی هم در ایالات متحده امریکا قرار دارند . در اروپا هم اندکی از این کانی در کوهای الپ اتریش و سویس کشف شده است . کشور امروزی مکزیک مجبور است هر ساله مقداری سنگ میکا وارد کند, چون این کانی دارای خصوصیاتی است که در دنیای امروز هم بشدت مورد نیاز میباشد و بنابر این استفاده از ان لازم و غیر قابل اجتناب است . این کانی مقاوم در برابر نیروهای کششی و در عین حال انعطاف پذیر میباشد . میکا تا دمای ۸۰۰ درجه سانتیگراد نسوز و در برابر گرما مقاوم است و میتواند بخوبی در برابر نوسانات شدید و ناگهانی دما مقاومت کند . سنگ میکا در برابر تمام اسیدهای الی که در نتیجه نفوذ باران در لایه های حاوی اجساد حیوانات, نباتات و میکرو ارگانیسمهای مختلف ایجاد میشود, کاملا مقاوم است و علاوه بر این یکی از بهترین عایقهای معدنی در برابر الکتریسته محسوب میشود . میکا خاصیت ایزولاسیون خود را در برابر انواع مختلف جریان الکتریکی حتی ضربات قوس الکتریکی و هر نوع تخلیه الکتریکی دیگر حفظ می کند . میکا یک کانی متورق است و بخوبی میتوان ان را به ورقه های نازک تبدیل کرد . ورقه های نازک این کانی شفاف میباشد و در برابر گرما مقاومت خوبی از خود نشان می دهند . امروزه در اکثر وسایل برقی و الکتریکی و همچنین در صنایع کامپیوتری استفاده بسیاری از این کانی میشود . در اکثر کوره های ذوب فلز و همچنین در کارهای که نیاز به مقاومت در برابر گرمای شدید است این کانی بکار میرود . اما مطلب و موضوعی که ما دنبال می کنیم ربطی به کارائی این سنگ میکا در عصر امروز ندارد . سئوال و معمای بی جواب ما این است که اینهمه سنگ ” میکــــا ” چگونه از زیر معبد ” تئوتــــی هو اکان ” سر در اورده و منظور از کاربرد ان در سقف زیر زمین چه بوده است.؟!!! مهندسان کانی شناس یا همان مهندس معادن قاطعانه میگویند : کشور مکزیک از نظر خصوصیات خاکی و سنگی فقیرترین کشور در مورد سنگ میکا میباشد . معماران شگفتی ساز ” تئوتــــی هو اکان ” این سنگ عایق را از کجا استخراج کردند.؟ ایا ” اربــــــاب ” نقشه استخراج این سنگ را و محل مورد بهره برداری را به انها نشان داده است.؟ ایا ارباب پس از بازگشت نیازی به این انبار ایرودینامیک که عایق بندی شگفتی انرا فرا گرفته داشته است.؟ سئوالات اینچنینی بسیاری وجود دارد که دانش امروز جوابی برای انها ندارد .. عجایب باستان شناسی بسیاری بر این کره خاکی نقش بسته است که باید برای حل انها در انتظار فردا بود . منبع : تاريخ ما iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">آمارهای پولی ایران از سال 1352 تا 1389 ![]() مصاحبه با اقتصاد ایران جنگ کاره نبرد ارد پادشاه اشکانی با کراسوس سردار رومیروم که پس از نابودى كارتاژ، نابودى پادشاهى پونت، تضعيف ارمنستان و تسخير يونان تقريباً در آسياى صغير و مديترانه دشمنى نداشت و در شمال اروپا نيز تا توانسته بود از جنگل نشينان به اسارت گرفته بود، اكنون براى فتح جهان متمدن آن روز بايد وارد بين النهرين مى شد. حال آنكه در شرق قدرت جديدى در حال توسعه بود. پارت ها يا اشكانيان در حدود ۱۰۰ سال قبل از ميلاد به قدرتى قابل توجه رسيده و با اخراج سلوكيان از سرزمين اصلى ايران اكنون قصد ورود به ارمنستان، آسياى صغير و بين النهرين را داشتند. طبيعى بود كه در اين شرايط جنگ غيرقابل اجتناب باشد. مهرداد اول پادشاه اشكانى ابتدا براى آنكه از جانب بيابانگردان شرقى رها شود، آنها را در يك نبرد تعيين كننده شكست داد و سكاها و صحرانوردها در اثر اين شكست تا ده ها سال مزاحم ايران نشدند. بنابراين جانشينان او از جانب شمال و شرق راحت بودند.دليل اوليه پيدايش تضاد بين ايران و رومدر زمان نبردهاى ارمنستان و روم، پمپه سردار رومى از ايران خواست تا در اين نبرد به زيان ارمنستان شركت كند و در مقابل دو شهر ارمنستان در اختيار ايران باشد. اما پس از پايان جنگ و شكست ارمنستان، پمپه با اين استدلال كه ايران در جنگ با ارمنستان جدى نبوده، از اين قول خود شانه خالى كرد.پمپه سردار پرقدرت رومى پس از مطيع ساختن سوريه و آسياى صغير، وارد بين النهرين شده و اين تقاضاى فرهاد پادشاه ايران را براى آنكه رود فرات حد فاصل دو كشور باشد را نپذيرفت. به گفته مورخان، پمپه در همان زمان حتى خيال ورود به ايران را به سر داشت، اما به دليل وسعت خاك ايران از اين تصميم منصرف شد و آتش جنگ موقتاً خاموش شد.كراسوس و ايرانكراسوس، پمپه و سزار، سه سردار بزرگ روم در ۶۰ قبل از ميلاد با يكديگر توافق كردند كه در انجام كارها با يكديگر هماهنگ باشند و بنابراين على رغم وجود سنا، اين سه نفر حاكم امپراتورى بودند. كراسوس در ۵۵ قبل از ميلاد به حكمروايى سوريه منصوب شد. او در سال بعد با استفاده از قدرت لژيون هاى روم، بين النهرين را تسخير و عملاً ايران و روم را هم مرز كرد. پيروزى هاى مداوم روم در اروپا و شرق سبب شد تا روم ظفر بر ايران را نيز كار ساده اى فرض كند.اشتباه بزرگ كراسوس«آرتا ورديس»، پادشاه ارمنستان پس از آنكه از تصميم كراسوس مطلع شد، به او پيشنهاد داد كه از خاك اين كشور به ايران حمله ور شود. چرا كه لژيونرها در كوهستان بهتر مى جنگند و سواران پارت (نقطه قوت ارتش ايران) نمى توانند در خاك كوهستان ارمنستان به خوبى تاخت و تاز كنند. وى حتى وعده شانزده هزار سوار و سى هزار پياده را به كراسوس داد، اما كراسوس به دليل غرور ناشى از پيروزى هاى مكرر لژيون هاى رومى و آشنايى به خاك بين النهرين درخواست او را نپذيرفت و ۵۴ قبل از ميلاد آماده جدال با ايران شد.اگر كف دست من مو مى بينيد، ايران را خواهيد ديدپادشاه ايران در اين زمان اورُد بود. وى در ابتدا خواهان جنگ با سربازان كراسوس نبود و سفيرى به نزد كراسوس فرستاد با اين پيام كه اگر مردم روم خواهان جنگ با من بودند، من از بدترين عواقب آن نيز بيم نداشتم، اما اگر شما (كراسوس) با هدف شخصى مى خواهيد به ايران دست اندازى كنيد، حاضرم به سفاهت شما رحم كرده و اسراى روم را پس دهم (تا جنگ نشود).كراسوس مغرور، در پاسخ به سفير ايران گفت: جواب شما را در سلوكيه مى دهم (مراد از سلوكيه، خاك ايران است) و سفير ايران نيز در جواب او با خنده جمله معروفى را گفت.«اگر در دست من مو مى بينيد، ايران را خواهيد ديد.»سرعت عمل شاه ايراناورُد كه در اين زمان از سردارى بسيار باهوش و ورزيده به نام سورن (يا سورنا) بهره مى برد، اول بسرعت به ارمنستان حمله برد تا از شكل گيرى سپاه بزرگ ارمنى عليه نيروهاى خود جلوگيرى كند. سپس سورن را به جنگ با كراسوس فرستاد. اقدام اورُد از نظر نظامى بسيار داراى اهميت بود، چرا كه ارمنستان تسخير شده و ارتباطش با سردار رومى قطع شده بود. اكنون براى پيروزى تنها به رشادت سواران پارت احتياج بود.كراسوس با ۴۲ هزار سرباز لژيون خود وارد جلگه هاى بين النهرين شده و به حران يا كاره رسيد. سورن كه مى دانست سربازان حرفه اى و غرق در جوشن و فولاد روم را به سادگى نمى توان شكست داد، دست به حيله جنگى زد. وى عمده سواران پارتى خود را پشت تپه ها پنهان كرد و آنهايى را كه به سمت كراسوس كشاند نيز موظف كرد تا سلاح هاى خود را زير لباس پنهان كنند.هنگامى كه لژيونها تركيب «فالانژ» را به خود گرفتند ناگهان ايرانى ها به صداى طبل از گوشه هاى مختلف به لژيونهاى رومى حمله بردند. سربازان منظم رومى جهت مبارزه را تغيير داده و نيزه هاى خود را به سمت نيروهايى كه آنها را از پشت مورد هجوم قرار دادند برگرداندند اما سرعت آنها به اندازه سواران پارت نبود و اين لژيونها نتوانستند به سرعت آنها، جاى خود را تغيير دهند.در اين اثنا سواران ايرانى لباس خود را كنار زده و كمان ها، سلاح ها و زره هاى خود را نمايان كردند. سرداران پارت با حركت زيگزاگى تيرها را به سمت لژيونهاى رومى رها كردند. ابتكار عمل اكنون در دست سپاه ايران بود. آنها لژيونها را به سمت بيابان كشيدند و بخش عظيمى از مردان رومى با تير پارت ها بر زمين افتادند.در اين زمان فابيوس پسر كراسوس كه سال ها همرزم سزار بزرگ بود با ۱۴۰۰ سوار سنگين اسلحه به كمك كراسوس رسيد.ورود فابيوس و دلاورى سواران وى سبب شد تا كراسوس براى ساعاتى از زير ضربات پارت ها بيرون آيد اما ظرف همين مدت فابيوس و سواران آن به كلى توسط پارت ها منهدم شدند.كراسوس زمانى كه مى خواست مجدداً فرمان حمله بدهد ناگهان سر پسر خود را به نيزه مردان سوار پارت ديد. روحيه رومى ها اكنون بشدت تضعيف شده و بالعكس پارت ها حملاتشان را تشديد كردند. اكتاويوس سردار ديگر رومى در اين موقع پيشنهاد عقب نشينى به كوهستان را (براى در امان ماندن از حمله سواران) داد اما راهنماى عرب به رومى ها خيانت كرد (و يا اشتباه كرد) در نتيجه سورن به حملات خود به رومى ها ادامه داد.iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">جنگ بابل نبرد كوروش كبير و نبونيد پادشاه بابل توسعه اقتصادی اقتصاد در دنیا درباره وبلاگ ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() پيوندها
![]() نويسندگان |
|||||
![]() |